عشق، جان کندن تدریجی است
درباره مجموعه «مبانی جنون» سروده سعید توکلی

عشق، جان کندن تدریجی است

از دید ناشر

ما ایرانی‌ها در بین خودمان معروف هستیم که چرخ را دوباره یا حتی چندباره اختراع می‌کنیم. شاید یکی از مهم‌ترین دلایلش این باشد که اعتقادی به اشتراک‌گذاری تجربیات خود با دیگران نداریم یا برای انجام کاری به‌جای پرس‌وجو از اهل فن به آزمون و خطا روی می‌آوریم و از این جهت است که تجربیات افراد در فنون مختلف ثبت نمی‌شود و فرصتی را برای اهل علم فراهم نمی‌آورد که آن‌ را تئوریزه کرده و در اختیار علاقه‌‌مندان به آن فن قرار دهند.
ما ایرانی‌ها در بین خودمان معروف هستیم که چرخ را دوباره یا حتی چندباره اختراع می‌کنیم. شاید یکی از مهم‌ترین دلایلش این باشد که اعتقادی به اشتراک‌گذاری تجربیات خود با دیگران نداریم یا برای انجام کاری به‌جای پرس‌وجو از اهل فن به آزمون و خطا روی می‌آوریم و از این جهت است که تجربیات افراد در فنون مختلف ثبت نمی‌شود و فرصتی را برای اهل علم فراهم نمی‌آورد که آن‌ را تئوریزه کرده و در اختیار علاقه‌‌مندان به آن فن قرار دهند.
کد خبر: ۱۴۱۰۹۵۰
نویسنده محمدامین اکبری | شاعر و منتقد

یکی از فن‌ها یا کسب‌و‌کارهایی که علی‌رغم پیشینه طولانی و خوبی که در کشور ما دارد و هنوز که هنوز است مورد مطالعه جدی قرار نگرفته صنعت چاپ و نشر کتاب است.
یکی از افرادی که در طول سه دهه اخیر تلاش کرده کاستی‌های این حوزه پژوهشی یعنی ثبت تجربیات اهل فن در صنعت نشر و تئوریزه‌کردن آن‌ را جبران کند، جناب آقای عبدالحسین آذرنگ است. به ‌بهانه چاپ دو عنوان کتاب جدید و یک تجدید چاپ از آثار ایشان توسط نشر ققنوس، می‌خواهم یکی از این کتاب‌ها را معرفی کنم. کتاب‌های «نگاهی از چند سو به ویراستار و ویراستاری» و «نگاهی ازچند سو به نشر کتاب» برای اولین‌بار منتشر می‌شود و کتاب «تاریخ شفاهی نشر ایران» که در ادامه معرفی می‌شود و آقای آذرنگ به‌همراه آقای علی دهباشی آن را سامان داده‌ است، بعد از گذشت یک‌دهه از چاپ اول به‌تازگی به چاپ سوم خود رسیده است.
تاریخ شفاهی نشر ایران مجموعه‌ای از گفت‌وگوهای آقای آذرنگ و دهباشی با ناشران و فعالان حوزه کتاب است که تمامی‌شان بین سال‌های ۷۸ تا ۸۰ انجام شده است، یعنی تازه‌ترین گفت‌وگو برای ۲۲ سال پیش است. این امر هم می‌تواند نقص کتاب باشد و هم حُسن آن. حسن از این جهت که گفت‌وگو‌کنندگان در آن سال ‌سراغ افراد قدیمی ‌نشر رفته‌ و تجربیات آنها را ثبت کرده‌اند، کسانی که دیگر زنده نیستند و در آن سال مصاحبه هم در دوره افول نشر خود یا بازنشستگی به‌سر می‌برده‌اند. خوشبختانه عمده گفت‌وگوها از این افراد است؛ کسانی چون: عبدالرحیم جعفری (بنیانگذار انتشارات امیرکبیر)، بیژن ترقی (فرزند محمدعلی ترقی بنیانگذار انتشارات خیام)، محسن رمضانی(مدیر انتشارات پدیده و فرزند محمد رمضانی بنیانگ ذار انتشارات کلاله خاور)، محمود علمی‌(مدیر نشر جاویدان و از اعضای خانواده علمی)، جهانگیر منصور (از افراد موثر در نشر ایران و یکی از اعضای فعال دو نشر مهم نیل و کتاب زمان)، علیرضا حیدری (مدیر انتشارات خوارزمی) و دیگرانی که به‌جهت پرهیز از اطاله کلام از آوردن نام‌شان صرف نظر می‌کنم. از طرفی گفت‌و‌گوکنندگان با ناشرانی مصاحبه کرده‌اند که در آن زمان اوج فعالیت‌های خود را ندیده بودند. مثلا نیاز است که بار دیگر با افرادی چون علی‌اصغر علمی‌(مدیر نشر سخن)، علیرضا رمضانی(مدیر نشر مرکز)، محمدرضا جعفری(مدیر نشر نو)، جعفر همایی(مدیر نشر نی) و داوود موسایی (مدیر نشر فرهنگ معاصر) گفت‌وگو شود تا از چالش‌هایی که از سرگذرانده‌اند یا موفقیت‌ها و تجربه‌هایی که در سال‌های اخیر کسب کرده‌اند، بگویند. از این جهت «تاریخ شفاهی نشر ایران» کتاب تاریخ‌گذشته‌ای است. در عین این‌که اطلاعات بسیار خوبی از پیشینه نشر و کتابفروشی در ایران می‌دهد؛ به‌خصوص در مصاحبه با افرادی چون داوود رمضان‌شیرازی(مدیر نشر سنایی)، محمود باقری(از ناشران بساطی). اطلاعات این گفت‌وگو برای خواننده امروز تازگی دارد، کریم امامی، محسن رمضانی و جهانگیر منصور می‌گوید مشکل عمده کتاب عنوان آن است که توقع ما را بالا می‌برد و کاستی‌های آن را بیش از پیش جلوه می‌دهد. تاریخ شفاهی نشر ایران چیزی نیست که در یک کتاب ۵۰۰ صفحه‌ای خلاصه شود.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها