پرونده‌ای برای منطق گفت و گو و مذاکره

گفت‌وگو؛ ابزار کامیابی در سیاست

آیا سیاست در ایران در حال توییتری‌شدن است؟

سیاست‌ بازی با پرنده‌ آبی

پرنده آبی توییتر حالا در شمایل یک دیپلمات ظهور کرده است، موضوعی که به نظر می‌رسد زمین بازی سیاست را در ایران تغییر می‌دهد. این رویه‌ای است که البته محدود به ایران نیست و بسیاری از کشورهای دیگر هم متاثر از اتفاقات حادث‌شده در این پلتفرم اقدام به سیاست‌گذاری می‌کنند.
کد خبر: ۱۴۰۷۹۸۱
نویسنده صفحه اخر روزنامه جام جم

برخی معتقدند شبکه‌های اجتماعی فقط آینه‌ای تمام‌قد از اتفاقاتی است که در جامعه می‌افتد، اما در مقابل این نگاه باوری وجود دارد که معتقد است علاوه بر این خاصیت این شبکه‌ها روی همان جامعه تاثیرگذارند.

این تاثیرگذاری تا جایی است که حتی چه‌بسا مناسبات دیپلماتیک هم از این شبکه‌ها تاثیر می‌پذیرد و به همین دلیل مفهومی با عنوان «دیپلماسی توییتری» وارد ادبیات سیاسی شده است.

تناقض‌هایی هم در این میان شکل گرفته است، تناقض‌هایی برآمده از دگردیسی کارکرد این شبکه‌ها. به عنوان مثال در ابتدا این شبکه صدای افراد در حاشیه را به گوش مرکزنشین‌ها می‌رساند اما حالا نه‌تنها این کارکرد از میان رفته که برخی معتقدند حتی این شبکه‌ها به نابرابری‌ها هم دامن می‌زند.

مصداق این گزاره هم جالب توجه است؛ این که کسی در فضای توییتر اثرگذار است و صدایش بیشتر شنیده می‌شود که واجد ویژگی‌های خاصی از بیرون بوده؛ به این معنا که یا شهرت و ثروت داشته یا از موقعیت قدرت برخوردار بوده است.

نفوذ گفته‌های ورزشکاران و سلبریتی‌های مشهور مصداق صحت این گزاره است چرا که آنها شهرت‌شان را نه به واسطه فعالیت در توییتر که بیرون از فضا به دست آورده‌اند.

تفاوت‌ها و تغییرات دیگری هم در این میانه شکل گرفته است، باز هم به عنوان مثال اگر از توییتر یاد کنیم به نوعی به یاد داریم که فضای این پلتفرم مجازی را با عناوین پرطمطراقی همچون «فضای نخبگانی» توییتر یاد می‌کردیم اما این دگردیسی شامل این حوزه فعالیت در توییتر هم شده است.

به این معنا که ممکن است در گذشته این فضا به چشم می‌آمده اما حداقل در شرایط کنونی ما شاهد نوعی عوام‌زدگی در کنشگری سیاسی و اجتماعی هستیم.

این موضوعی است که گرچه می‌تواند حتی مثبت تلقی شود، چرا که آن را از تکصدایی و انحصار تولید محتوا خارج می‌کند اما تهدید بزرگی به نام «عوام‌فریبی» به دنبال دارد.

آن که بیشتر رفتار عوام‌فریبانه دارد مورد اقبال بیشتر و البته موثرتر است. اکانت‌ های فیک یا صفحه‌های سازماندهی‌شده که می‌خواهند یک جریان ایجاد کنند یا به جریانی جهت بدهند از جمله آفت‌های چنین تغییراتی است.

محتوای عوام‌فریبانه همچون سیاست‌های عوام‌فریبانه می‌تواند نظر خیلی‌ها را به خود جلب کرده و با خود همراه کند، اما در درازمدت و به‌واسطه تجربه‌های عینی، سطحی یا جعلی‌بودن آن آشکار‌می‌شود.

عوام‌زدگی مخاطب به نوعی به بازتولید همان کاربران عوام‌فریب می‌انجامد و نتیجه آن افزایش حجم قابل توجه کسانی می‌شود که می‌خواهند در حیطه سیاست، فرهنگ و جامعه کنشگری کنند و به مرجع فکری جامعه تبدیل شوند. کسانی که دانش، تخصص و تجربه این حوزه را دارند و صرفا به‌واسطه فالوئر بالا جریان‌ساز یا اثرگذار می‌شوند. اما حضور توییتر در فضای سیاسی پیامدهای بیشتری هم داشته است. به این معنا که نوع کنشگری به‌واسطه شبکه‌های اجتماعی در حال تغییر است. حتی کنشگری حزبی هم در حال تغییر است به‌طوری‌که می‌توان گفت سیاست در ایران در حال توییتری‌شدن‌است.

اگر پیش از این برای تاثیرگذاری در سیاست باید به‌شکل جمعی یا گروهی عمل می‌کردید یا از طریق حزب و سازمان ورود می‌کردید حالا فردی یک اکانت توییتر می‌زند که صد‌ها هزار نفر یا میلیون‌ها نفر آن را می‌بینند، می‌خوانند و همین موجب می‌شود فرد برای کنشگری سیاسی نیازی نبیند که عضو فلان حزب و سازمان شود. همین پیامدها است که برخی را به این باور رسانده که اساسا توییتر مانع از شکل‌گیری فرهنگ دموکراتیک در جامعه ایران می‌شود و به نوعی توییتر مانع گذار به دموکراسی است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها