تولدی دوباره با «جام‌جم»

وقتی از کسانی که پا به سن می‌گذارند، سن و سال‌شان پرسیده می‌شود، ناخودآگاه گارد می‌گیرند اما وقتی در اوج جوانی هستیم، همه با صدای بلند سن را می‌گوییم.
کد خبر: ۱۴۰۶۲۴۹
نویسنده فاطمه عودباشی - دبیر گروه رسانه

روزنامه جام‌جم هم به آغاز ۲۴ سالگی رسید و این سن یعنی اوج جوانی و شادابی. شاید خوانندگان در ظاهر با خودشان نجوا کنند که این سال‌ها زمان کمی محسوب می‌شود اما بیش از دو دهه بودن در سپهر رسانه کار راحتی نیست و روزنامه جام‌جم هم با خودش کلی تجربه، خاطره‌های شیرین، تلخ و... را برای اعضای خانواده‌اش به همراه دارد که در طول این سال‌ها برای این روزنامه نوشتند.

به‌ویژه این‌که خبرنگار باشید و سوار بر حوادث و رخدادهاى جامعه قلم زده باشید، قطعا احساس خستگى خواهید کرد اما جنس خستگی با دیگر خستگی‌های روزمره تفاوت دارد، چون این خستگی همراه با حس‌های مختلف است، چراکه روزنامه جام‌جم این فرصت را به من داد تا قلمم را بر صفحه سرگرم‌سازی و آگاهى‌بخشى مردم به تحریر درآورم تا جایی که وقتى نام خود را در صفحه گوگل به همراه جام‌جم درج مى‌کنم؛ صدها گزارش و گفت‌و‌گو که در حوز رادیو و تلویزیون نوشته شده، جلوى چشمانم نقش مى‌بندد و همه خاطراتم زنده می‌شود، حتی روزهایی که پدرم و خواهرم فوت شدند اما همکارانم در جام‌جم التیام بخش ناراحتی‌هایم بودند.
البته از این دو دهه، من بیش از یک دهه همراه جام‌جم بودم. سال‌ها پیش قبل از ورود به روزنامه جام‌جم و همکاری با گروه رسانه، هشت سال خبرنگار خبرگزاری مهر بودم و منتقد سرسختانه برنامه‌های تلویزیون. روزی نبود که نقد ننویسم و یکی از دوستان از رسانه‌ملی با من تماس نگیرند و گلایه نکنند. البته چون نقدها صحیح بود در انتها، گفت‌وگوها ختم به خیر می‌شد. گذشت تا این‌که وارد روزنامه جام‌جم شدم.


به‌محض ورود به این رسانه از سوی همکاران مطبوعاتی‌ام مواخذه شدم که دیگر قرار نیست عودباشی نقد منصفانه روی برنامه‌های تلویزیون و رادیو داشته باشد اما من خطاب به همه دوستانم گفتم اگر نقد عادلانه نوشته شود، حتی می‌شود در روزنامه همان ارگان هم نوشت، بدون آن‌که مورد اعتراض قرار بگیرد. به یاد دارم اولین نقدم را با حذف برنامه‌های کودک از شبکه دو شروع کردم. در آن مقطع زمانی شبکه‌ای مخصوص کودکان نداشتیم و در ساعات محدودی شبکه‌های یک، دو و پنج برنامه کودک پخش می‌کردند. در قالب یادداشتی به این تصمیم شبکه دو معترض شدم که دلیل‌شان برای حذف دلخوشی کوچک بچه‌ها چه بود؟ بعد از چاپ یادداشت، چند تلفن از شبکه دو داشتم و اعتراض که چطور روزنامه سازمان چنین نقدی را چاپ کرده ‌است.


خلاصه بعد از چند روز برای تهیه پوشش نشست خبری راهی معاونت سیما شدم و همان‌جا آقای علی بخشی‌زاده، مدیر وقت شبکه دو با راهنمایی دوستان متوجه شدند من نویسنده همان نقد معروف حذف برنامه‌های کودک هستم اما به‌رغم خوشحالی افرادی که در معرفی من به مدیرشان سبقت‌گرفته بودند، نه‌تنها آقای بخشی زاده برخورد تندی نداشت، بلکه با خوشرویی جلو آمد و احوالپرسی کرد و بعد خطاب به من گفت: دخترم من نام تو را سردار روزنامه گذاشتم. با خنده به آقای بخشی‌زاده گفتم چرا؟ گفت: کسی که بتواند در روزنامه جام‌جم نقد بنویسد و آن‌هم نقد منصفانه و تذکر درست بدهد، مسلما بدون شک سردار روزنامه است و برای همین از این به بعد من شما را سردار عودباشی صدا می‌کنم.


خوشحالم در تمام سال‌هایی که با گروه رسانه همکاری کردم، فضای نقد عادلانه در روزنامه حاکم است و می‌توانیم بدون نگرانی، آثار پخش‌شده را مورد ارزیابی صحیح قرار دهیم و در قالب گفت‌وگو با سازندگان آثار، پاسخگوی نقدهای مردمی و منتقدان باشیم. از آن تاریخ تا به امروز ۱۱سال و اندی گذشته و من همچنان افتخار همکاری در سرویس رسانه را دارم. گرچه ۳۰ دی سال گذشته بازنشسته شدم اما به دعوت مدیران روزنامه جام‌جم همچنان به همکاری با روزنامه جام‌جم ادامه می‌دهم و به قول معروف کنتر را از صفر کردم و این یعنی تولدی دوباره بعد از بازنشستگی در مطبوعات ایران.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها