فیلمنامه‌نویسی ــ نه فقط طنزنویسی ــ را همراه با یکی از دوستانم یعنی علی باطنی شروع کردم و باهم فیلم کوتاه «تقدیم به تهران» و فیلم بلند «آبسه» را در سال۹۵ ساختیم. بعدها تصمیم گرفتیم تمرکز خود را روی فیلمنامه‌نویسی بگذاریم و یک‌سری کار طنز قبل از «فسیل» نوشتیم اما چیزی که به ثمر رسید، فسیل بود.
فیلمنامه‌نویسی ــ نه فقط طنزنویسی ــ را همراه با یکی از دوستانم یعنی علی باطنی شروع کردم و باهم فیلم کوتاه «تقدیم به تهران» و فیلم بلند «آبسه» را در سال۹۵ ساختیم. بعدها تصمیم گرفتیم تمرکز خود را روی فیلمنامه‌نویسی بگذاریم و یک‌سری کار طنز قبل از «فسیل» نوشتیم اما چیزی که به ثمر رسید، فسیل بود.
کد خبر: ۱۴۰۴۶۷۱
نویسنده آرمان طهماسبی | فیلمنامه‌نویس

فکر می‌کنم سال۹۶ ایده اولیه فیلم همراه با علی باطنی به ذهن‌مان رسید و با گذشت زمان فیلمنامه اولیه‌ای از آن نوشتیم. در واقع ما به تیم نویسندگان اضافه نشدیم و ایده و طرح متعلق به ما بود و بارها آن را بازنویسی کردیم و وقتی تهیه‌کننده یعنی آقای عامریان پای کار آمد، با نظر ایشان هم کار مقداری تغییر کرد.
در فیلمنامه اولیه، ما سه قسمت داشتیم که در دهه ۵۰ شخصیت اصلی؛ یعنی «اسی» به کما می‌رود و دهه‌۶۰ بیدار می‌شود و بر اثر اتفاقی که برایش می‌افتد به جبهه می‌رود و دوباره به کما می‌رود و بیدار می‌شود و بعد هم با نظر آقای عامریان این بخش جبهه حذف شد و در نهایت ما آبان ۹۹ پروانه ساخت گرفتیم و تولید کار به دلایلی مانند کرونا متوقف شد تا این‌که به امسال رسیدیم و آن را روی پرده می‌بینیم. همچنین در فیلمنامه اولیه شخصیت اصلی خواننده نبود، سارق بود که این موضوع را به‌دلیل شباهت پیدا کردن به دیگر کارها کنار گذاشتیم. حتی در همین فرم فعلی که شخصیت اصلی خواننده است، بسیار دچار تغییر شدیم و فکر می‌کنم حدود دوسال درگیر این فیلمنامه بودیم و دائم تغییر کرد و ارشاد هم نظراتی داد تا به فرم فعلی که روی پرده می‌بینید، رسید.
تضاد اولین چیزی بود که باعث خلق فیلمنامه فسیل شد و شاید ما ایده اولیه خود را از قصه اصحاب کهف که داخل غار می‌خوابند و سه قرن بعد بیدار می‌شوند، گرفتیم. بر همین اساس، ما فردی را داشتیم که در دو موقعیت زمانی مختلف زندگی کند و فانتزی و اساطیری هم نباشد و با قضیه رفتن به کما تا حدودی موانع برطرف شد و از طرف دیگر تفاوت‌های زندگی در دهه ۵۰ و۶۰ کاملا مشخص است. زندگی کردن و ارتباط با مردم در رسیدن به این شناخت نقش مهمی را ایفا می‌کند. هرچقدر ارتباط گسترده‌تر و قوی‌تری با مردم جامعه و طبقه‌ اجتماعی که در آن زندگی می‌کند، داشته باشیم، بهتر می‌توانیم کاری بنویسیم که با خلق‌وخوی مردم و نیازهای‌شان تطابق بیشتری داشته باشد. وقتی کار کمدی نوشته می‌شود، این طنازی‌های تک به تک با هم جمع شده و خروجی آن چیزی است که روی پرده می‌بینیم. البته تلاش‌مان این بود که کمدی موقعیت خلق شود، دست‌مان نیز برای شوخی‌نویسی باز بود. وقتی موقعیت مرکزی درست چیده شود، پرداخت داستان و خلاقیت برای الهام گرفتن از مسائل دیگر راحت‌تر است. تمایلی که در مردم نسبت به گذشته و نوستالژی وجود دارد، در ما نیز به عنوان نویسنده وجود دارد. در دهه‌های مختلف، شرایط متفاوتی را تجربه کردیم و سبک زندگی ما به‌طور دائم دچار تغییر شده اما برای ما واضح بود که روایت کردن یک قصه در دوران گذشته و حتی دوسال پیش، مسائل و تضادهایی دارد که می‌تواند خاطره‌انگیز و هم خنده‌دار باشد و فکر می‌کنم فیلم‌هایی که در این فضا می‌گذشتند، جواب خود را در این سال‌ها سینما پس داده‌اند.
برای رسیدن به فضای دهه‌های گذشته؛ بخشی از کار ما پادکست گوش دادن بود و یک‌سری پادکست‌های خوب درباره دهه ۶۰ و ۵۰ و مکان‌های مختلف داریم که به‌عنوان مثال، تاریخچه یک هتل قبل و بعد از انقلاب در آن روایت می‌شود. علاوه بر این، کتاب‌ها و رمان‌هایی درباره شکل زندگی در آن دوران وجود دارد که سعی کردیم بخوانیم و بیشتر متوجه زبان آن دوران بشویم. دیدن فیلم‌هایی که در آن دوران ساخته شده و صحبت کردن با آدم‌های پیرتر و شنیدن خاطرات و چالش‌های زندگ‌یشان در آن دوره کمک‌کننده بود. این تحقیق محدود به زمان خاصی نبود و در هر مرحله‌ای که فیلمنامه بازنویسی می‌شد و به اطلاعات جدید و جذاب‌تری می‌رسیدیم، براساس آن فیلمنامه را می‌نوشتیم.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها