رمضان شکارگاه رحمت خداوند است
گفت‌وگوی «جام‌جم» با عباس حسین‌نژاد، نویسنده کتاب «مناجات‌» در استقبال از شب‌های قدر

رمضان شکارگاه رحمت خداوند است

بررسی اندیشه و زمانه شهید سید‌مرتضی آوینی در گفت‌وگو با صاحب نظران

عبور از تعبیر «انسان، گرگ انسان» است

نگاهی به اندیشه و زمانه شهید سید‌مرتضی آوینی، موضوع برنامه مجاهد است که در سه قسمت راهی آنتن شبکه ۴ شد.
نگاهی به اندیشه و زمانه شهید سید‌مرتضی آوینی، موضوع برنامه مجاهد است که در سه قسمت راهی آنتن شبکه ۴ شد.
کد خبر: ۱۴۰۳۳۵۸

در این برنامه شهریار زرشناس، روزنامه‌نگار و پژوهشگر ایرانی همراه با مجید شاه‌حسینی، پژوهشگر و مدرس حوزه رسانه حضور داشتند و به ابعاد جهاد شناخت و جهاد عمل در نگاه این شهید پرداختند. قسمتی که جمعه شب حدود ساعت ۱۹ با عنوان «روایت دوم: فردایی دیگر» روی آنتن رفت و در تلوبیون هم قابل مشاهده است، حاوی نکاتی تازه درباره زیست و زمانه شهید آوینی، دیدگاه‌ و تحول وی بود که در اینجا بخش‌هایی از آن را آورده‌ایم.
مجری در بخشی از برنامه بیان کرد امام‌خمینی(ره) اسلامی کنشگر را به میدان آورد اما همان‌طور که می‌دانید فضای مبارزه قبل از انقلاب هم وجود داشت. چرا شهید آوینی جذب آن فضا و گروه‌های قبل از انقلاب نشد و پس از آشنایی با امام تمام قد وارد میدان شد و تمام زندگی‌اش را به پای مبارزه گذاشت؟
شهریار زرشناس در این مورد عنوان کرد: ایشان پیش از انقلاب به عالم روشنفکری نیست‌انگار تعلق داشت. می‌گفت امام ما را از نیست‌انگاری نجات داد. عالم روشنفکری خواه‌ناخواه به یاس و بن‌بست گرفتار است چون ذات مدرنیته نیست‌انگاری است. حالا در مراتبی این نیست‌انگاری به صورت نیست‌انگاری منفعل، مایوس و ابزوردیته ظاهر می‌شود و در مراتبی هم این نیست‌انگاری آرمانگرایانه است که البته معنای متعالی ندارد؛ نهایتش نوعی تلاش سکولاریستی برای تغییر عالم است که سرانجامی عبث دارد. شهید آوینی در این آمادگی روحی قرار داشت که با امام آشنا می‌شود و این سرآغاز تحول وی است. گمان می‌کنم آن چیزی که موجب می‌شود این وجه مبارزاتی در شهید آوینی برجسته شود، فعلیت آرمانگرایی عبور کرده از عالم روشنفکری است. آوینی به عالمی تعلق دارد که پساروشنفکری است.

چالش با توسعه غربی
در بخش دیگری از برنامه مجری گفت شهید آوینی به صورت واضح با عبارات کشورهای توسعه‌یافته، کشورهای عقب‌افتاده یا جهان سوم مشکل داشت و مکرر آنها را به چالش کشید. ویژگی‌های توسعه از منظر غربی چیست که شهیدآوینی به صورت صریح در آثارش با آن مخالفت می‌‎کند؟
زرشناس بیان کرد: تقسیم‌بندی که از دنیا در دوره مدرن انجام شده به خصوص بعد از قرن هجدهم این است که کشورهایی که به نقطه اوج مناسبات اقتصادی مدرن و تکنیکی رسیدند و در قله تکنولوژی قرار گرفتند در ادبیات مرسوم به عوان کشورهای پیشرفته مترقی نامیده می‌شوند و بقیه جهان تقسیم می‌شود به عقب‌مانده، جهان سوم یا به اصطلاح درحال توسعه. اساس اینها بر مبنای تفسیری از تاریخ است که سابقه این تفسیر در قرن هجدهم و در آرا اندیشمندان دوران موسوم به روشنگری است. در آن دوران تلقی از تاریخ مدون می‌شود که بر پایه تئوری اندیشه ترقی قرار دارد و می‌گوید تمام تاریخ بشر سیری برای رسیدن به مدرنیته است؛ مدرنیته غایت و کمال تاریخ است. اصل حرفشان این است که نهایت تاریخ، مدرنیته است و مدرنیته یعنی به آزادی رسیدن انسان. هرکس به این تلقی از تاریخ باور ندارد را عقب‌مانده می‌دانند. به نظر ما این تلقی از تاریخ غلط است و برمبنای فهم ابزارانگاری و فهم غلط از انسان است. اتفاقا انسان مترقی که آنها می‌گویند، بیش از هر زمان دیگری از حقیقت خود دوره شده و گرفتار فلاکت است. اندیشه پست‌مدرن هم این تلقی از تاریخ را زیر سؤال می‌برد. این تلقی فکر می‌کند هر چه در دل زمان جلو می‌آییم انسان‌ها کامل‌تر می‌شوند. شهید آوینی چون این تفسیر از تاریخ را قبول ندارد به تبع آن، تئوری‌های توسعه‌محور را هم قبول ندارد.

تمدن عظیم دینی
مجری در ادامه مطرح کرد خاستگاه مخالفت شهید آوینی با غرب چیست؟ همین مفهوم توسعه اقتصادی است یا برگرفته از حس نوستالژیک نسبت به دوران پیش از مدرنیته است یا موضوع دیگری؟
شاه حسینی در اینباره گفت: فکر می‌کنم منظر ایشان به غرب منظر اقتصادی نیست، منظر حسی و عاطفی هم نیست. چون ایشان از دوران حس که دوران قبل از انقلاب و آن جریانات بود، فاصله گرفته است. ایشان با انقلاب به یک فضای جدید ایمانی و یک سپهر تمدن دینی وارد شد. آوینی در انقلاب اسلامی ایران فقط اکنون را نمی‌دید. فرجام این انقلاب را می‌دید و غایت این انقلاب یک تمدن عظیم دینی قرار بود باشد و ان‌شاءا... هنوز هم هست. حالا در بحث گام دوم انقلاب اسلامی می‌شود این را بیشتر باز کرد. طبعا منظر او منظر تمدنی بود. او با مبانی این تمدن مشکل داشت.
وی ادامه داد: دکتر زرشناس اشارات دقیقی فرمودند که از بعد رنسانس غرب عملا یک جور رجعت یا ارتجاع وحشتناک کرد و مبانی یونانی در همه لایه‌ها یعنی در فلسفه، هنر و خیلی از مقولاتی که فکر می‌کرد باید از کلیسا فاصله بگیرد، یونان را جایگزین کرد. عملا این غرب هر چه جلوتر رفت، ملحدتر شد. فرآیندی که خودشان تحت عنوان تقدس زدایی از ساحت عالم بیان کردند و می‌گفتند تقدس برای انسان جاهل است که همه چیز را به خدا نسبت می‌دهد. تمدنی که با این الحاد شکل بگیرد، تمدنی وحشتناک می‌شود. منظر آوینی با این نگاه غرب مشکل داشت. تمدنی که فیلسوفانش صراحتا اعلام می‌کردند انسان گرگ انسان است. تمدنی که این مصادیقش را در دو جنگ جهانی دیدیم، در شرایط امروز غرب و در پسا کرونایی داریم می‌بینیم.

یک کشف بزرگ
شاه‌حسینی افزود: به نظر می‌رسد این مفهوم تمدنی بود که شهید مرتضی آوینی با آن مشکل داشت؛ این تبعیت بلاوجه طبقه شبه روشنفکر که همه چیز غرب را برای خودش غایت فرض کرده است. همین الان در کشور ما لایه‌هایی از جریان شبه روشنفکری در قرن نوزدهم اروپا جا مانده‌اند. بعضی‌ها وارد قرن بیستم شدند و بعضی‌ها تازه دارند فضای بعد از جنگ جهانی اول را تجربه می‌کنند. بعضی‌ها در لایه پست مدرن گیر افتاده اند. این غرب، خیلی غرب وحشتناکی است. این یک تمدن و جهان‌بینی است که غرب را به این نقطه رسانده است.
وی همچنین ادامه داد: نگاه آوینی به تاریخ، تاریخ مقدس بود. منظر او به آفرینش انسان، داوینیسم نبود. جالب است غرب از یک جایی از مخلوق خودش یعنی فناوری ترسید. همه این نگاه‌های فلسفی پشت این تمدن بود که آوینی با آن مشکل داشت. جالب است که انقلاب اسلامی ایران را یک کشف می‌داند. یک کشف بزرگ در ساحت عالم. انگار نور خدا دقیقا این انقلاب را ایجاد کرده است. همان‌طور که گفتیم امام‌خمینی (ره) خودش را فاعل این انقلاب نمی‌دانست. در واقع انگار ابرها را کنار زد تا نور بتابد. این نور قرار بود یک منطق تمدن دینی ایجاد کند. لحن آوینی در کتاب‌هایش همین است. با یک پدیده جدید تمدنی مواجه شده و منظرش در تمدن غرب هم طبعا چنین است.

تمدن اربعینی
عبور عبور از تعبیر «انسان،گرگ انسان است» که هابز بیان کرد ، نکته دیگری است که شاه حسینی به صورت ضمنی به آن اشاره داشت.وی درباره باغ وحش منظم غرب در دوران پسا کرونایی گفت: شهید آوینی بوسنی را دید و درباره آن مطالب بسیار دقیق و درست و مطالب افشاگرانه ای در سوره منتشر کرد. خاطرم هست ویژه نامه سوره مربوط به بوسنی بود و نگاه ایشان به بوسنی از منظر توحش غرب بود. چطور می‌شود در سال‌های پایانی قرن بیستم یکباره چنین فضایی از توحش در قلب اروپا اتفاق می‌افتد و اروپایی‌ها یکدیگر را بی‌رحمانه می‌درند. تعبیر باغ وحش منظم هم تعبیر یک حکیم فرزانه است که سال ۱۳۹۰ ما در خدمت‌شان بودیم. می‌گفتند غرب را با این انضباطش نگاه نکنید. اینجا یک باغ وحش تمیز و منظم است. چند روز به این حیوانات گرسنگی بدهید و قفس‌ها را بردارید. ببینید با هم چه می‌کنند. تجربه بوسنی را الان جوانان ما ندارند و یادشان نمی‌آید سال ۱۹۹۲ در بوسنی چه مسلخی به راه افتاد. اما امروز غرب را می‌بینند که چگونه از هم ماسک و دستکش می‌دزدند و چگونه حق اولیه را از هم ضایع می‌کنند. باغ وحش منظم الان به هم ریخته است. شاه‌حسینی همچنین بیان کرد: نماد تمدن دینی و پیشرفت را در حرکت اربعین می‌بینیم. یعنی از آن طرف فروپاشی تمدن را در اروپا می‌بینید و از این طرف شکل‌گیری یک تمدن اربعینی را شاهد هستید. آوینی اینها را در تمدن دیده بود.شاه‌حسینی درباره نگاه شهیدآوینی به بازگشت به معنویت هم توضیح داد: ماهیت، تحول در روح است. ارواح انسان‌ها متحول می‌شود تا در اجسام آنها حرکتی ایجاد می‌کند تا به یک حرکت اجتماعی می‌انجامد. امام خمینی(ره) با حرکت‌شان در خرداد ۱۳۴۲ در واقع این تحول روحی را کلید زدند. محصول این تحول روحی در بهمن ۵۷ نتیجه داد و ابتدا انقلاب در جان انسان‌ها اتفاق افتاد و بعد در کف خیابان‌ها جاری شد. چنین انقلابی که از تحول روحی آغاز می‌کند، دستاوردهایش هم در مسیر رشد و تعالی انسان تعریف می‌شود. این رشد انسان‌ها را در جنگ و دفاع‌مقدس و بعد در اربعین دیدیم. اربعین را باید جدی بگیریم؛ چون آغاز یک تمدن جدید است. صرفا یک حرکت زیارتی نبود و یک فرهنگ شد. وی در پایان هم گفت: انقلاب اسلامی ایران این تحول در روح را در مسیر تعالی بشر جلو برد و آوینی این را زود فهمید.

تفسیر دینی از جهان
زرشناس بیان کرد: آوینی یک تفسیر نوین از تاریخ دارد. وقتی ما به آثار او نگاه می‌کنیم می‌بینیم او می‌کوشد تفسیری دینی، مقدس و معنوی از جهان ارائه کند که این تفسیر مقدس را مستقیم از انقلاب اسلامی وام گرفته است. آوینی در امتداد این نگاه در اندیشه خودش به مولفه‌هایی رسید که مولفه‌هایی خاص بود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها