بهعبارتی نقدها به منظور ایجاد چشماندازی جهت انتخاب مخاطب است. در تمام دنیا نیز نوشتههای یک تا چند پاراگرافی هنگام نمایش جشنوارهای (و قبل از اکران عمومی) میان منتقدان مرسوم است، بنابراین اینجا هم همین رویه در پیش گرفته خواهد شد، یعنی بدون پرداختن به قصه و حاشیههای فیلم یکراست سراغ بطن فیلم میروم و ممکن است درباره یک فیلم کمتر یا بیشتر از بقیه بنویسم، یا چهبسا که فیلم درخور توجه باشد و همه ستون را به یک فیلم اختصاص دهم.
همچنانکه در جریانید، جشنواره امسال از جهات مختلفی متمایز و متفاوت از سالهای قبل است. کیفیت این تفاوت را بعد از خاتمه آن باید ارزیابی کرد، ولی این حکم را اکنون هم میتوان صادر کرد که جشنواره فیلم فجر در تاریخ برگزاریاش اساسا از سبک و سیاقی یکدست در شیوه اجرایی پیروی نکرده است و هرسال بنابه وزن، اعتبار و تخصص مدیریت آن، دستخوش تغییر و تحولاتی میشده است که همین موضوع باعث این بوده تا از تاثیرگذاری لازم محروم باشد.
حتی در زمینه ویترین آن هم افتوخیزهایی داشته است، بنابراین در مجموع آنچه تاکنون از جشنواره کنونی تا آستانه کلید خوردن، شاهد بودهایم، بهجز مواردی که عامل آن حاشیههای سیاسی و موضوع تحریم و... بوده است بقیه سازوکار آن چیزی مانند اکثریت دورههای عمر این جشنواره جلو آمده است. برخی جزئیات مطروحه و مسأله ساز، شاید به اولین دوره تجربه مدیریت فعلی ربط داشته باشد، بهخصوص در حوزه رسانه و موضعگیری و توان تحلیلی و توصیفی این مدیریت در شرایط بحرانی، ویژهتر در ارتباط و تعامل با سینماگران که تیم اجرایی میتوانست وضعیت کارآمدتری داشته باشد اما در کلیت قضیه این دوره هم مانند اکثریت قریب بهاتفاق دورههای پیشین واجد ضعف و قوتهایی بوده است. مثلا دورههای زیادی شاهد بودیم که فیلمسازان مشهور آثارشان کمتر انتظارها را برآورده کردند اما به جایش، جوانان و تازهرسیدهها جبران مافات کرده و شگفتیساز ظاهر شدند. چیزی که این دوره هم، باید انتظار از همین سمت را کشید. برخی نامها با موضوعات دستمایه آثارشان مانند محمدحسین لطیفی (غریب)، باشهآهنگر (سینما متروپل)، کیومرث پوراحمد (پرونده باز است)، زرگرنژاد (شماره ده)، مهرداد خوشبخت (باوارده) و... صدالبته جزو آنهایی محسوب میشوند که بالاخره امتحان پس دادهاند، لذا طبیعی است که مخاطبان سنتی و طرفداران دیدن آثارشان منتظرند تا ببینند، حالا چهکاره ظاهر خواهند شد، گرچه به برخی قدیمیها نباید دل بست! درحالی که فیلماولیها و جوانترها کنجکاوی برانگیزاند و باید دل به دل آنها داد.
مثلا فیلمهایی از قبیل بچه زرنگ (انیمیشن)، اتاقک گلی، جنگل پرتقال، چرا گریه نمیکنی، سرهنگ ثریا، کت چرمی، یادگار جنوب و... را باید زیر نظر گرفت تا ببینیم برای آینده سینمای ایران کدامیک در خاطرهها خواهند ماند تا هنر هفتم در این دیار را یک قدم جلو ببرند.برگردیم به مطلع این مطلب. برای دانستن بیشتر موفقها در این ماراتن و ارزیابی و ارزشگذاری آثار حاضر در جشنواره طی ۱۰روز آینده با این ستون همراه باشید.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: