معروفترین ماجرای چاقوکشی در میان دختران، مربوط به دختری به نام هلیا بود که پس از ماجرای قمهکشیاش، برخی دختران هم عمل چاقوکشی را تکرار کردند. درحالیکه پس از ماجرای قمهکشی هلیا به نظر میآمد تب و تاب چاقوکشی در میان برخی دختران از نفس افتاده، دو هفته پیش دوباره این قضیه و این بار در بوشهر تکرار شد که خبر آن را سرهنگ صیادی، فرمانده انتظامی شهرستان بوشهر اعلام کرد و گفت در خیابان ساحلی بوشهر، چند دختر به دلیل نوع پوشش خود با چند زن دیگر درگیر و به روی آنها چاقو کشیدند. موضوع درگیری میان آنها خیلی زود به گوش ماموران پلیس بوشهر رسید و دختران چاقوکش با هماهنگی قضایی، شناسایی، احضار و برای آنان پرونده قضایی تشکیل شد.
تب داغ هلیای قمهکش
شاید هنوز خیلیها نام هلیای قمهکش را بهیاد داشته باشند. یک دختر دهه هشتادی که همراه با دوستانش در پارکی در اصفهان روی چند دختر همسن و سالش قمه کشید فیلم آن نیز بهسرعت در فضای مجازی داغ شد. در این فیلم، دو گروه از دختران نوجوان در حالیکه شواهد نشان میداد با هم مشکل دارند با یکدیگر بهشدت درگیری لفظی پیدا کرده و کار به برخورد فیزیکی هم کشیده شد اما ماجرا به همینجا ختم نشد و در حالیکه پشت دوربین فیلمبردار این ماجرا، پسران نوجوانی به تماشا ایستاده بودند و دختران را به ادامه درگیری تشویق میکردند؛ ناگهان دختری به نام هلیا که یکی از دعواکنندگان اصلی این ماجرا بود از پر شلوار خود، قمه بسیار بلندی بیرون کشید و شروع به تهدید دختران دیگر کرد اما برخی از دوستانش با کنار کشیدن او، مانع از وقوع یک درگیری احتمالی خونبار شدند.
چاقوکشی به خاطر 2 پسر
قبل از اینکه هلیا به عنوان معروفترین دختر قمهکش، اسم و رسم خود را سر زبانها بیندازد، مهر سال 94، یک دختر مشهدی به نام نگار هم به خاطر دو پسر دست به چاقوکشی زد. شب حادثه، تصادفی در بلوار شهید رستمی مشهد رخ داد که در آن دو جوان شرور از خودرو پیاده شده و در حالی که شمشیر و قمه داشتند به سمت راننده خودروی دیگر حمله کردند. شاهدان صحنه بلافاصله با پلیس تماس گرفتند و با آمدن ماموران هر دو شرور دستگیر شدند. با دستگیری آنها، دختر جوانی در حالی که آثار خالکوبی روی دستانش دیده میشد از خودروی آن دو پسر پیاده و با کشیدن چاقو، خواستار آزادی دو شرور شد. رئیسپلیس مشهد در توضیح ماجرا گفت که با مشاهده این صحنه، ماموران وارد عمل شده و او را دستگیر کردند.
عوامل موثر در بروز خشونت
سیدحسن موسویچلک - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
یکی از وجوه مشخصه جامعه ما در سالهای اخیر، خشونت است که به شکلهای مختلف وجود دارد و آمار بالای پروندههای قضایی نیز موید این نکته است. کاهش شاخص سلامت روانی و اجتماعی، کاهش ارتباطات کیفی در خانواده، کاهش مهربانی در جامعه از یکسو و فشارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نداشتن چشمانداز روشن نسبت به آینده، احساس اطمینان کم نسبت به اجرای صحیح قوانین، نگرانی از طولانی شدن فرآیند دادرسی برای دریافت حقوق، فقدان یا ضعف بهکارگیری مهارتهای ارتباطی، مهارت کنترل خشم و حل مسأله، تجارب قبلی افراد مبنی بر اینکه با توسل به خشونت به حق خود میرسند، احساس تبعیض و تضییع حق (فارغ از اینکه حق داشتند یا نداشتند)، از جمله عواملی استکه در ایجاد و گسترش خشونت تاثیرگذار است. افرادیکه در سنین جوانی یا نوجوانی سبک پرخاشگرانه را انتخاب میکنند، دلایل متعددی برای انتخاب خود دارند که میتوان به اعتماد بهنفس کم، قدرتنمایی، تخلیه خشم و ترس از شکست اشارهکرد. افراد خودخواه، افرادیکه تمایل دارند روی دیگران تسلط داشته باشند یا به خواستههای دیگران بیتوجه هستند، معمولا مسیر خشونت را با قمه به دست گرفتن، تهدید، توهین، تحقیر و برچسبزنی برای دستیابی به نیازها انتخاب میکنند. شرایط سلامت روان و اجتماعی جامعه مطلوب نیست. براساس آخرین آمارهای وزارت بهداشت، 28.9افراد جامعه، حداقل از یک اختلال روانی رنج میبرند و با این شرایط، طبیعی است که منتظر بروز خشونت در جامعه باشیم. سیل، زلزله، کرونا، تغییر سبک زندگی و کاهش فرصتهای ابراز وجود، واقعیتهایی است که نمیتوان کتمان کرد. اینترنت و فضای مجازی، جایی بود که افراد خود را تخلیه میکردند، اگرچه ممکن بود خشونت خود را به شکلهای مختلف مانند کامنتگذاری یا استوری و...ترویج دهند اما در شرایط فعلی، تمام فرصتهای تخلیه هیجان از جامعه سلب شده است. از چهار ماه زمان مدرسه، بچهها فقط 38 روز در مدرسه حضور داشتند و قبل از آن هم، دو سال را درکرونا سپریکردهاند. در چنین شرایطی کجا فرصت ابراز وجود داشتهاند؟ در گذشته در خیابان و محله بازی میکردند، الان این امکان هم وجود ندارد. فضای خانواده هم دیگر آن فضای گرم و صمیمی قدیم که بچهها در آن از محبت سیراب میشدند، نیست. در چنین وضعیتی، ظهور و کاهش سن خشونت عجیب نیست.
در این شرایط منطقیترین راه برای حفظ سلامت روان این است که روی مهارتهای خودمراقبتی کار کرده و جز حرفه اصلی، خود را مشغول انجام کارهاییکنیم که به ما انرژی دهد. نمیخواهم همه را به خودمراقبتی توصیه کنم، زیرا فردی که به استیصال رسیده و امیدی ندارد، ممکن است به این پیشنهاد بخندد اما نباید فراموشکرد که در فشار، بحران و شرایط نارضایتی باید از سلامت خود مراقبت کنیم تا سلامتمان بیش از این خدشهدار نشود.
یک بخش دیگر به حکام برمیگردد. مردم انتظار درستی دارند که وضعیت فعلی اقتصادی و فقدان چشمانداز، زیبنده جامعه ایرانی با این همه ظرفیت بالقوه و بالفعل در این موقعیت ژئوپولیتیکی و نخبگانیکه داریم، نیست. این انتظار، پاسخ و اقدام موثر میخواهد تا مردم در زندگی خود تجربه کنند. نوجوان امروز ما، آگاهتر، مطالبهگر، مقایسهگرتر و پرسشگر است. من این حق را به نوجوان نمیدهم که قمه به دست بگیرند اما اینها نشانگانی هستند که من به عنوان مددکار اجتماعی، روانشناسان، جامعهشناسان و متخصصان دیگر رصد میکنند. وظیفه من به عنوان مددکار اجتماعی ارائه هشدار است، چون سلامت اجتماعی مردم برای ما اهمیت زیادی دارد. مشاهده خشونتها، چاقو زدن، بریدن سر، تخریب اموال، توهین و تحقیر به شکلهای مختلف، حتی ما را به عنوان افراد حرفهای ناراحت میکند، زیرا نتیجهاش خسران نیروی انسانی، خسران منابع مالی، کاهش اعتماد، کاهش سرمایه اجتماعی وکاهش شاخصهای سلامت اجتماعی و روانی است. اینها مواردی نیست که حکمران بتواند از آن چشمپوشیکند.
خشونت، خشونت میزاید
دکتر امانا.. قراییمقدم - جامعهشناس
پدیده چاقوکشی در ابتدا خصلتی مردانه بود و برخی مردان مرتکب آن میشدند اما در حال حاضر و بنا به عوامل متعدد خانوادگی، ارتباط با برخی همسالان، مسائل تقویتی، آموزشی و پرورشی و همچنین فضای مجازی، برخی دختران مستعد برای انجام اقدامات شرورانه هم به این سمت و سو کشیده شدهاند. براساس تئوری جامعهشناسی کورت لوین، میدان زندگی ما به دلیل اینکه از در و دیوار خشونت فوران میکند، مستعد انواع خشونتها است. برخی دختران هم که در محیط پرتنش زندگی میکنند از این فضا الگو میگیرند و خشونتطلب میشوند. اینگونه دختران معمولا در محلات مناسبی زندگی نمیکنند و محیط زندگی آنها اغلب درگیر وجود انواع جرمها و خشونتها است. گرچه حتی در مناطق مرفهنشین بالای شهر هم ممکن است دخترانی دیده شوند که چاقو حمل یا استفاده کنند اما موارد آن چشمگیر نیست. ضمن اینکه در جامعه ما به مقوله شادی بسیار بیتوجهی میشود. دختران ما نهتنها شاد نیستند، بلکه از هر طرف تحت فشار و قید و بند هستند و فشار روحی و روانی که از هر طرف به آنان وارد میشود، چند برابر فشاری است که به پسران وارد میشود. براساس تئوری «چرخش خشونت»، بر اثر خشونت، خشونت زاییده میشود. سعدی علیهالرحمه میفرماید: «گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست، در و دیوار گواهی بدهد کاری هست». بنابراین تنها یکی از نتایج فوران خشونت از در و دیوار جامعه، ظهور پدیده دختران چاقوکش است و تا زمانی که عوامل ایجاد خشونت در جامعه رفع نشود، مطمئن باشید شرایط نهتنها بهتر نمیشود که بسیار هم بدتر خواهد شد.
چرا قمهکشی دخترانه شد
سرهنگ سجاد نامور - معاون اجتماعی پلیس خراسانشمالی
در طی ماههای اخیر شاهد بروز پدیده اجتماعی جدیدی هستیم که میتوان از آن با عنوان دخترانه شدن اراذل و اوباش نام برد که این آسیب اجتماعی با استفاده از مبانی نظری پدیدارشناسی قابل تحلیل است. پدیدارشناسی به معنای مطالعه پدیدهها از هر نوع و توصیف آنها با درنظر گرفتن نحوه شکلگیری پدیده، صرفنظر از هرگونه قضاوت و ارزشگذاری است. در جامعهشناسی هدف پدیدارشناسان تحلیل و توصیف زندگی روزمره و آگاهی انسان از آن است که بهاصطلاح به آن جهان زندگی یا زیستجهان میگویند. از نظر آنها، پدیدار چیزی فراتر از امر ظاهری و زیستجهان همواره در زمان و مکان در حال تغییر است.
در دوره مدرن که سرعت تحولات تکنولوژیکی و علمی بالاست، جهان زندگی انسانها نیز به طور مداوم در حال تغییر و دگرگونی است. همینطور شناخت و ادراک انسان از پدیده، یعنی تصویر ذهنی انسان از پدیده نیز در زمان و مکان تغییر میکند که با این وصف، بروز و ظهور انواع کج رفتاریهای جدید و خردهفرهنگهای انحرافی نو، امری محتمل تلقی میشود.
شواهد نشان میدهد که در برخی از مناطق شهری بهخصوص در پارکها، حواشی مراکز خرید و پاساژها، خردهفرهنگی از طریق عضویت گروهی از دختران به عنوان اراذل و اوباش نوظهور در حال شکلگیری و گسترش است که از دیدگاه نظریهپردازان پدیدارشناسی اجتماعی تغییر رخ داده هم در صورت پدیده (ظاهر و پوشش این دختران) و در ذهن کنشگر فردی (نظام عقاید و باورداشتهای آنها) یعنی شیوه ادراک و فهم انسان از زیستجهان رخ داده است.
اعضای این خردهفرهنگ جدید تقریبا اکثر ویژگیهای خردهفرهنگ تضاد به طور مثال همراه داشتن چاقو و قمه، پرخاشگری و خشونت بالا، استفاده از الفاظ رکیک نسبت به یکدیگر و ناسزاگویی علنی، خیابانگردی و ولگردی، روی آوردن به موسیقیهای خاص، کمتوجهی به مسائل دینی و شرعی و مصرف مواد مخدر را دارند.
در نظریه فرصتهای نامشروع افتراقی کلواردو الین، اعضای خردهفرهنگ تضاد، گروهی از کجرفتاران هستند که در اثر شکاف بین ابزار و اهداف مشروع و مقبول جامعه از راه اصلی و نرمال منحرف شدهاند. اینها، شامل اراذل و اوباش، گردنکلفتها، بزن بهادرها و اشرار خیابانی هستند که کجرفتاریهایی مانند حمل سلاح سرد، خالکوبیهای خاص، تکهکلامها، الفاظ رکیک و عقاید فرهنگی خاص که عمدتا در مقابل فرهنگ مسلط است، بین آنها وجود دارد.
دخترانیکه در سنین کم به این پدیده روی میآورند، ضمن افتخار به آن، سلسله مراتب درون گروههای خلافکاری را تاسیس میکنند. آنها عمدتا جرایم جنس مونث مانند فرار از خانه، دوستیهای غیرهمجنسگرایانه، روابط نامشروع، خالکوبی، تتوهای خاص، پوشش و لباسهای نامتعارف، رفتارهای خارج از عرف زنانگی؛ مثل نشستن گروهی بر روی آسفالت در بنبستهای تاریک، راهپلهها و نقاط کور، درون گعدههای همسالان (گروههای همسن و سال که با هدف مشترکی در کنار هم جمع میشوند)، سیگار کشیدن، استعمال روانگردانها و بدحجابی را دارا هستند.
با توجه به مشاهدات و نتایج تحقیقات میدانی، پدیده دخترانه شدن اراذل و اوباش در بخشهایی از مناطق شهری در حال گسترش بوده و لازم است تا دستگاههای فرهنگی جامعه به این موضوع ورود کرده و با اقدامات فرهنگی و ایجابی این جریان، ساخت خردهفرهنگ تضاد دخترانه را مدیریت کنند، زیرا تداوم این روند از طرفی موجب گسترش و رسوخ این خردهفرهنگ به نوجوانان دختر مستعد و اشاعه آن در سایر نقاط شهر و بروز آسیبهای اجتماعی جدید در روابط بین این خردهفرهنگها با سایر اجزای نظام اجتماعی مانند سایر نوجوانان دختر و پسر، همکلاسیها، فروشندگان موادمخدر، پلیس، معلمان و مانند اینها خواهد شد. ضمن اینکه آینده نامطلوبی را برای اعضای این خردهفرهنگ انحرافی رقم خواهد زد.
از این رو، لازم است تا در اسرع وقت با استفاده از توان دستگاههای فرهنگی و اجرایی مرتبط، به این پدیده اجتماعی رسیدگی و از تبدیل شدن آن به مسأله انتظامی و امنیتی جلوگیری شود. همچنین از شواهد امر اینطور به نظر میرسد که بروز این پدیده نیاز جدیدی را در حوزه انتظامی و امنیتی درخصوص بهکارگیری نیروهای پلیس زن آموزشدیده برای رسیدگی به جرایم این قبیل خردهفرهنگها پدید آورده است.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد