این دو کارگردان به دقت مضمونی را که زندهیاد عباس کیارستمی در سال ۶۷ در فیلم ماندگار «مشق شب» به آن پرداختهاست، به روزرسانی میکنند و با همان سوالاتی که کیارستمی در«مشق شب» از کودکان پرسیدهبود، با دانشآموزان هفت تا هشت ساله مصاحبه میکنند، اما پاسخهایی که از بچههای امروزی میگیرند کاملا متفاوت است. با مهران نعمتاللهی درباره مستند مشق امشب گپ و گفتی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
چه شد برای ساخت مستند مشق امشب که هم شیرین است و هم تلخ، سراغ فضا و مضمونی تکراری رفتید که عباس کیارستمی سه دهه پیش در فیلم «مشق شب» به آن پرداختهبود. اساسا ایده اولیه این کار چطور شکل گرفت؟
به دو علت مشق امشب را ساختیم؛ نخست ارادت من و اشکان نجاتی به زندهیاد عباس کیارستمی و سینمایشان و دیگر اینکه میخواستیم بدانیم نظام آموزشی کشور پس از سه دهه به کجا رسیدهاست؟ تکالیف شب دانشآموزان هنوز هست یا نه؟ مشکلات حال حاضر بچهها چیست؟ و.. . استاد کیارستمی همیشه جلوتر از زمان خودشان بودند و مسیری که دنبال میکردند، بوی زندگی میداد. طی صحبتهایی که با اشکان نجاتی داشتم، این سؤال برایمان پیش آمد که بچههای فیلم مشق شب عباس کیارستمی امروز کجا هستند! در این فیلم درباره سیستم آموزشی ایران توضیحاتی ارائه میشد و استاد کیارستمی راهکارهایی برای بهبود شرایط آموزشی در کشور ارائه میداد که ناخودآگاه ما را به این فکر انداخت باید روی این مسائل توجهی عمیقتر کرد.
چه تمهیداتی به کار بردید که کودکان از اینکه جلوی دوربین شما قرار میگیرند، نترسند؟
به نکته جالبی اشاره کردید. تولید این فیلم بسیار سخت بود. چون کار با بچهها در عین شیرینی، پیچیدگیهای خودش را دارد. آنها فضای ذهنی خاص خودشان را دارند و باید اعتمادشان را جلب کرد و به آنها نزدیک شد تا بتوان با آنها کار کرد. از طرف دیگر تدوین این کار هم پیچیدهبود. چون به سوالهایی که از آنها پرسیدهبودیم گاهی جوابهایی خارج از آنچه میخواستیم، دادهبودند. بنابراین در انتخاب راشها برای تحویل به تدوینگر وسواس زیادی به خرج دادیم.
برای ساخت این فیلم چقدر تحقیق و پژوهش کردید و چه اندازه با این بچهها صحبت کردید؟
در مرحله پیش تولید به چند مدرسه رفتیم و سوالهایمان را به بچهها دادیم، اما امروز این تصور برای خیلیها بهوجود آمده که برای ساخت این فیلم جامعه آماری وسیعی در اختیار ما بودهاست؛ در حالیکه واقعیت این نیست. بچههایی که ما با آنها مصاحبه کردیم، محدود بودند. بچههای امروز نسبت به نسلهای گذشته از جهانبینی متفاوتی برخوردارند و متعاقب آن حرفهای زیادی برای گفتن دارند. آنها بسیار تیزهوش و جزئینگر هستند. به همین دلیل نیاز چندانی به غربالگری نبود که جامعه آماری بزرگی از بچهها را در نظر بگیریم و از بین آنها تعدادی را انتخاب کنیم. خود بچهها به قدری جلوی دوربین مسلط بودند که ما را شگفتزده میکردند.
یکی از سختیهای فیلمسازی درباره کودکان و نوجوانان، اظهارنظرها از سوی افراد و ارگانهایی مثل وزارت آموزش و پرورش است، شما چقدر با این موضوع روبهرو شدید؟
ما در این فیلم بزرگترین زنگ خطر را برای آموزش و پرورش به صدا در آوردیم که ظاهرا تا به الان نشنیدهاند. سیستم آموزشی ما باید منطبق بر هوش و توانمندی بچههای امروزی باشد اما الان عقبتر از بچههاست. بچههای نسل امروز را نمیتوان با نسلهای پیشین مقایسه و با آنها مثل گذشته برخورد کرد. فیلم مشق امشب تا به امروز از سوی سازمان آموزش و پرورش حمایت نشدهاست. این در حالی است که فیلم ما، درباره شرایط تحصیل و آموزش بچههای ایران است؛ بچههایی که قرار است آینده این کشور را بسازند، اما ظاهرا دغدغه ما از ساخت این فیلم را خارجیها بیشتر از خودمان متوجه شدند.
چرا؟ فیلم شما به عنوان یکی از نمایندگان سینمای ایران در جشنوارههای بینالمللی زیادی حضور داشتهاست. لطفا درباره حال و هوای این جشنوارهها توضیح دهید؟
در خارج از کشور جلسات و مراسم مختلفی برای این فیلم برگزار شد که در آنها مشکلات و همچنین عواملی که باعث تقویت انگیزه بچهها برای تحصیل میشود، بررسی شد و نتیجهای به دست آمد که قطعا راهگشاست. فیلم مشق امشب در جشنوارههای مختلف درخشش خوبی داشت. این مستند پیش از این در سیوچهارمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند «ایدفا» که معتبرترین جشنواره مستند جهان است، در بخش مستندهای اجتماعی-انتقادی، بیستوچهارمین جشنواره فیلم مستند لیوبلیانای کشور اسلوونی و چهلمینویکمین دوره جشنواره فیلم استانبول ترکیه حضور داشتهاست. همچنین در شهر لندن هم روی پرده سینمای Bertha DocHouse رفت. فیلم مشق امشب در هفته اول خرداد با فیلمهای حاضر در هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای ایرانی در زوریخ سوئیس رقابت کرد و در شصتودومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم زلین جمهوری چک که یکی از معتبرترین جشنوارههای فیلم کودک و نوجوان در جهان محسوب میشود، به نمایش درآمد.
شما تصویری غمگین از واقعیت ارائه میکنید، اما در روایت داستان فیلم را به سمت قصههای اغراقآمیز نمیکشانید. میتوان گفت مهمترین مسأله برای مشق امشب این است که همه بچهها باید در فضایی یکسان در آموزش برخوردار باشند؟
ببینید مخاطب این فیلم بچهها نیستند. مخاطب این فیلم در درجه اول دانشجویان دانشگاههای تربیت معلم، تربیت مدرس، شهید رجایی و تمام کسانی هستند که میخواهند به مدارس ورود کنند. حتی معلمانی که امروز در مدارس تدریس میکنند هم باید این فیلم را ببینند. یکی از دوستان میگفت من اگر جای متولیان آموزش کشور بودم، پیشنهاد میدادم این فیلم را یک واحد آموزشی کنند تا هر آنکه در سیستم آموزشی ایران مشغول فعالیت است با مدارس کشور و ساز و کارشان بیشتر آشنا شود.
وقتی فیلمی با گزندگی و تلخی مسائلش را تعریف میکند، سریع برچسب سیاهنمایی به آن میزنند. فیلم شما با این موضوع مواجه نشد؟
بین سیاهنمایی و واقعیت، مرز باریکی قرار دارد، اما آنچه باعث تمییز دادن این دو از یکدیگر میشود، چیزی است که خود ما درک میکنیم. کودک کار را تمام افراد جامعه میبینند و خیلیها ساده از کنارشان میگذرند. دوستی به من میگفت؛ تا پیش از تماشای فیلم شما کودکان کار را در خیابان میدیدم، اما حالا که از لایههای زندگی آنها باخبر شدم خیلی عمیقتر به این بچهها نگاه میکنم و مخاطراتشان را بیشتر درک میکنم. مشق امشب، مشت نمونه خروار از واقعیت جامعه بود و تلنگری بود که به نظام آموزشی وارد کردیم. در این فیلم به مدرسهای رفتیم که ۹۵ درصدشان کودک کار هستند. اعتماد به نفس این بچهها به قدری پایین آمده که فکر نمیکنند مدرسه جایی برای رسیدن به اهدافشان و ساختن زندگی بهتر است. مدرسه برای آنها نه جایگاهی برای آموزش بلکه جایگاهی برای استراحتشان محسوب میشود.
شما درباره سیستم آموزشی ایران توضیحاتی ارائه کردید اما در نهایت چیزی که خیلی پررنگ شد تصویر دردناکی از شکاف بین مدارس طبقه فقیر و غنی است. به نظر شما تماشای این شکاف عمیق طبقاتی تاثیر منفی در مخاطب نمیگذارد؟
یک مستندساز وظیفه دارد چهارچوبی را رسم کند و برای ساختن مستندش داخل چهارچوب برود و دل به اتفاقات آن بسپارد. دورهای که عباس کیارستمی مشق شب را ساخت تقریبا اقشار مختلف جامعه در یک وضعیت زیستی بودند و اختلاف طبقاتی به اندازه امروز نبود. استاد کیارستمی فیلمش را در یک مدرسه در محله قیطریه تهران ساخت. در آن زمان چیزی به نام مدارس غیرانتفاعی، نمونه مردمی و... وجود نداشت و تمام مدارس دولتی و تقریبا یکدست بود. امروز اما، شکاف طبقاتی در مدارس سطح شهر تهران بیداد میکند. برای ساخت این فیلم ما به مدارسی رفتیم که شهریه سالانهشان از سالی ۱۰۰ میلیون تومان تجاوز میکند و در مقابل آن مدارسی هستند که در صندوق بودجه مدرسهشان یک میلیون تومان هم نیست. از سوی دیگر دغدغه و خواستههای محصلان این مدارس با هم به اندازه یک دنیا فاصله دارد و متفاوت است.
و در پایان فکر میکنید فیلم شما میتواند همپایه مشق شب عباس کیارستمی دیده شود؟
قیاس بین ما و استاد کیارستمی که اصلا درست نیست، اما از این جهت میتوانم به سؤال شما جواب دهم که «مشق امشب» ادامه رسالتی است که مرحوم کیارستمی در «مشق شب» داشتند. سال ۶۷ تعداد رسانهها به گستردگی امروز نبود و سینما برای مردم بسیار جدیتر از امروز بود. از این جهت قطعا به لحاظ آماری تعداد تماشاگران «مشق شب» بیشتر از فیلم ما است، اما به جرات میگویم هیچ مخاطبی از دیدن فیلم ما پشیمان نمیشود. خیلیها فکر میکنند فیلمهای گروه هنر و تجربه کیفیتی پایینتر نسبت به باقی فیلمها دارند که از اکران محدودتری برخوردار هستند، اما اینطور نیست. فیلمهای گروه هنر و تجربه معنا و محتوای عمیقی دارند که لازم است سینمای ایران بیشتر به آن بها دهد. سینمای مستند فراتر از صنعت سرگرمی بوده و سینمایی است که باید جدی گرفته شود. حتی در کشورهای دیگر یارانه مجزایی به سینمای مستند تعلق میگیرد که مردم به دیدن آن علاقهمند شوند. امیدوارم مسئولان با کمک وزارت آموزش و پرورش بکوشند «مشق امشب» دیده شود. چه بسا اگر سالها پیش دغدغههای عباس کیارستمی در «مشق شب» جدی گرفته میشد، الان وضعیت بهتری در مدارس و سطح جامعه وجود داشت.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد