گفت‌وگوی «جام‌جم» با مهران نعمت‌اللهی

جهان دانش‌آموزان نسل‌نو در «مشق امشب»

آیین‌نامه‌ها؛ سینما پارادیزو تا فیبلمن!؟

کد خبر: ۱۳۹۵۴۷۳
نویسنده محمد تقی فهیم - منتقد سینما

سینمای ایران همواره از ناحیه اعمال سلیقه و فشار جناحی در همه اجزایش رنج برده است اما چاره‌ای ندارد که از یک جایی به قانون‌مندی و ضابطه‌محور شدن همه چیز تن بدهد. به عنوان مثال هفته گذشته، اشاره‌ای کوتاه به مغایرت رویکردهای سینما در حوزه بین‌الملل داشتم. این‌که در همه سال‌های پشت‌سر، دیپلماسی کلان کشور راهی را رفته که سینما در ساخت و پرداخت و برای راهیابی به جهان، رویکردهای متفاوتی را دستمایه قرار داده است.

این تناقض و پارادوکس‌ها در گرایشات داخلی نیز حاکمیت داشته مانند کم توجهی به مقوله عدالت به مفهوم کلان از جمله فراموشی استعدادهای شهرستانی، فقدان تعهد در حمایت‌ها، صرف اعم بودجه سینما در تهران، ضعف در توسعه زیرساخت‌ها و...

یکی از بخش‌های مغفول مانده در ساختار مدیریتی سینما موضوع قوانین و آیین‌نامه‌های ممیزی و خصوصا دستورالعمل‌ شوراهای پروانه ساخت و نمایش است (موضوعی که در چند روز گذشته از سوی خانه سینما مطرح شد). آیین‌نامه‌هایی کهنه و مربوط به ادوار خیلی پیش از این که اساسا نه‌فقط راهگشای وضعیت کنونی با این همه تکثر موضوع و تنوع محتوا و چالش‌های سیاسی کشور در داخل و خارج نبوده، بلکه باعث و بانی انسداد و رکود و حتی ایجاد انشقاق و تفرقه خانواده سینما شده است.

بنابراین دمده شدن آیین‌نامه‌های اجرایی مورد اهتمام مدیران و شوراهای سازمان سینمایی (وزارت ارشاد) بالطبع پای سلیقه را به میان می‌کشد. اتفاقی که در همه سال‌های گذشته رخ داده است. مثلا بارزترین نقصان در این زمینه، توقیف‌ها در زمان یک مدیریت و رفع توقیف آثار در مدیریتی دیگر است. البته تا حدودی خطا دراین عرصه قابل اغماض است اما وقتی خود خطا تبدیل به عرف و قانون می‌شود، یعنی یک جای کار حسابی می‌لنگد و آن‌هم سپردن همه چیز به سلیقه افراد معدودی است. فیلم معروف سینما پارادیزو (جوزپه تورناتوره) را همه به یاد داریم.

در این فیلم کشیش روستا فیلم‌ها را بنا به سلیقه و درک خودش ممیزی می‌کند اما این فرآیند را در پایان به منظوری فردی بهره‌برداری می‌کند و همین روزها نیز فیلمی از استیون اسپیلبرگ به نام «فیبلمن» در رأس جایزه بگیرها و رسانه‌های جهان قرار دارد. شخصیت اصلی فیلم (سم/اسپیلبرگ) هنگام تدوین فیلمش دست به قیچی می‌برد و بخشی از فیلم را برای حفظ کیان خانواده‌اش سانسور می‌کند و ... در هر دوی این فیلم‌ها ممیزی مباح و ضرورت اخلاقی اجتماعی شمرده می‌شود، خصوصا که در فیبلمن، این اتفاق همه‌جوره قابل تایید و دفاع قلمداد می‌شود ولی در مجموع راهکاری فردی و شخصی‌اند که اجرای آن از بطن و خودآگاه شخصیت‌ها متناسب با وضعیت حاکم سرچشمه می‌گیرد.

در هرصورت دراین آثار که یکی در زمره سینمای روشنفکرانه تثبیت شده و دیگری جزو آثار جریان اصلی سینمای جهان است، ممیزی مهر تایید می‌خورد و به عبارت روشن، نفس وجود و اجرای ممیزی پذیرفته شده است.
مدیریت سینمایی طی یک‌سال گذشته بخشی از توان و انرژی‌اش مصروف تغییر در زمینه‌های مورد اشاره در بالا شده است. اخباری که در رسانه‌ها بازتاب داشته، حکایت از همت این مدیریت برای تدوین و تغییر آیین‌نامه‌هایی شده که همه براین اتفاق متفق‌القولند.

این موضوعی اجتناب‌ناپذیر است و همچنان‌که از دو فیلم مثال آورده شد، حالا که ممیزی در کلیتش پذیرفته است، چه بهتر و ضروری‌تر از این‌که برای رهایی از سلیقه‌گرایی، دستورالعمل‌هایی همه‌جانبه‌نگر متناسب با شرایط و سینمای کنونی به منصه ظهور برسد. کما این‌که در دیگر بخش‌های سینما نیز این تغییرات در حال انجام است.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها