در حالی که بیشتر مباحث اهمیت پذیرش عمومی ، بر مهندسی ژنتیک و کاربردهایش متمرکز شده است ، شواهدی وجود دارد که مخالفت با بیوتکنولوژی بر جنبه های خاصی از آن تاکید بیشتری دارد. بررسی ها نشان می دهند که واکنش به مهندسی ژنتیک بیشتر به جنبه های خاص و غیرعلمی آن از قبیل: نگرانی های اخلاقی ، خطرناک بودن ، غیرطبیعی بودن ، ریسک بالا، زیان آور بودن ، دستکاری طبیعت و مسائلی از این دست مربوط می شود.
در مجموع مخالفت های عمومی نسبت به مهندسی ژنتیک ، بیشتر بر کاربردهای انسانی و حیوانی آن متمرکز شده اند. بر اساس نتایج تحقیقی که در سال 1993 در کانادا صورت گرفت ، گرایش مصرف کنندگان به انتقال ژن بر اساس نوع انتقال ، تعدیل و یا تشدید می شود. به طوری که درجه پذیرش از انتقال گیاه به گیاه (بیشترین پذیرش) تا انتقال حیوان به انسان (کمترین پذیرش) متغیر بود.
حمایت از انتقال ژن در مواقعی که این فناوری در جلوگیری از بیماری های کشنده مورد استفاده قرار می گیرد، بیشتر بود. نتایج تحقیقات درکشور کانادا و مقایسه آن با کشورهای گروه هشت اروپایی (فرانسه ، آلمان ، ایتالیا و بریتانیا) نشان می دهد که آگاهی نسبت به کاربردهای بیوتکنولوژی در کانادا افزایش یافته است ، اما تصویر ذهنی مردم این کشور درخصوص تکنولوژی مبهم است (1999).
کانادایی ها نسبت به همتایان اروپایی خود، تمایل مثبتی به بیوتکنولوژی دارند. با وجود این ، حتی کانادایی ها نیز نسبت به حمایت از انواع کاربردهای بیوتکنولوژی به طور انتخابی عمل می کنند. کاربردهای پزشکی (به ویژه آنهایی که باعث تولید داروها و واکسن ها می شوند) نسبت به تولید غذا از طریق بیوتکنولوژی از مقبولیت بیشتری برخوردارند. البته جنبه های پزشکی مرتبط با زنوترانس پلنتیشن (تولید اندام های انسانی در بدن حیوانات مهندسی ژنتیک شده برای انتقال به انسان) جزو نقاط مخالفت زا هستند.
این که چگونه برخی از جنبه ها مورد حمایت بیشتری قرار می گیرند به کاربرد، ریسک پذیری و از همه مهمتر جنبه های خدماتی آن بستگی دارد.
وضعیت پذیرش کاربردهای بیوتکنولوژی در کشورها
کانادا: بر اساس نتایج ، 61 رصد کانادایی ها نسبت به بیوتکنولوژی آسوده خاطر بوده و 38 درصد ابراز ناخشنودی کردند که از آن جمله حدود 10 درصد بسیار نگران هستند. به هر حال بیشتر پاسخ دهندگان اذعان داشتند که غذاهای تغییریافته ژنتیکی ، بیشترین نگرانی آنها را در خصوص بیوتکنولوژی به خود اختصاص داده است. در مجموع ، بیشتر بررسی ها نشان می دهند که کانادایی ها احساس می کنند به طور کافی ریسکهای ناشی از توسعه بیوتکنولوژی را نمی شناسند، بنابراین از دولتمردان خود انتظار دارند که قوانین دقیق و شفافی در این باره تنظیم و تدوین کنند.
امریکا: بیشتر مصرف کنندگان معتقدند آنها از بیوتکنولوژی نفع خواهند برد. مصرف کنندگان امریکایی غذاهایی را می پذیرند که فایده ای در آن بیابند، به همین دلیل خواستار واریته های جدید میوه جات و سبزیجات هستند که طعم آنها بهتر بوده و در مقابل حشرات توام با کاهش مصرف آفت کش ها محافظت شده باشند. با وجود این ، حتی پذیرندگان بیوتکنولوژی در امریکا نیز نسبت به انواع محصولات بیوتکنولوژی ، تمایلات متفاوتی دارند. مردم غالبا جنبه های پزشکی و تولید محصولات گیاهی را بهتر حمایت می کنند تا جنبه های دیگری که مرتبط با اجزای مختلف غذا، حیوانات و ماهی هاست.
اروپا: جنبه های پزشکی بیوتکنولوژی از قبیل داروسازی ، تشخیص بیماری و ساخت واکسن ، بیشتر مورد پذیرش بوده اند.
ایران: در ایران نیز طبق بررسی به عمل آمده 74 درصد پاسخ دهندگان با پیشرفت بیوتکنولوژی در زمینه پزشکی و 66.3 درصد با پیشرفت بیوتکنولوژی در صنایع دارویی موافق بودند.