آمارهای منتشرشده از سوی صندوق بینالمللی پول نشان میدهد دولت دوازدهم ایران رکورد بدهی در میان دولتهای ایران را از سال ۱۹۹۶ به این طرف شکسته و دولت سیزدهم در حالی شروع به کار کرده که کشور با ۸.۷ میلیارد دلار بدهی خارجی مواجه بوده و این در حالی است که در پایان خرداد ۱۳۹۲ و قبل از شروع به کار دولت روحانی، میزان بدهی خارجی کشور ۷.۱ میلیارد دلار بوده است.
حقیقت این است که بدهیهای بهجا مانده از دولت روحانی، یکی از مشکلات اصلی دولت رئیسی از زمان شروع تا همین امروز بوده و علاوه بر انتشار بیرویه اوراق مالی، دولت گذشته بدهی سنگینی به صندوق توسعه ملی، بانک مرکزی، بانکها و نهادهای عمومی مثل صندوقهای بازنشستگی به جای گذاشته که باید به مرور توسط این دولت تسویه شود.
اگر بخواهیم عمق فاجعه را به دور از شعارزدگی و به شکل مصداقی نگاه کنیم، کافی است ببینیم با پول تسویه بدهی دولت روحانی چه کارهایی میشد انجام داد؟ دولت سیزدهم فقط در نیمه اول امسال ۸۷ هزار میلیارد تومان از بدهی دولت قبل را تسویه کرده، یعنی پولی که با آن میشد تامین مالی نیم میلیون مسکن را انجام داد.
۵۲۲ هزار میلیارد تومان بدهی دولت روحانی
اما بخش سختتر ماجرا این است که این ارثیه شوم تا پایان چهارساله اول با دولت رئیسی است و آنها باید تا سال ۱۴۰۴ بیشتر از ۵۲۲ هزار میلیارد تومان بدهی دولت روحانی را تسویه کنند. بله ۵۲۲ هزار میلیارد تومان فقط یک فقره از ارثیه دولت ناکارآمد روحانی است و نیازی به هیچ حرف و شعار سیاسی نیست.
اما نکته عجیب داستان هجمه حامیان روحانی به دولتی است که باید ماهانه بیش از ۸۰۰۰ میلیارد تومان فقط بدهی دولت قبل را جبران کند آن هم در شرایطی که فقط یک سال و چهار ماه است این ویرانه تحویل دولت رئیسی شده اما با وجود این، کمپین رسانهای شیخ به میدان آمده و فضا را طوری سمی کردهاند که عملا در حال تکمیل پازل جنگ هیبریدی ۱۰۰روز اخیر هستند و بعد از بیثباتسازی و چکاندن ماشه تحریم حالا حلقه آخر یعنی چشم بستن روی مشکلات فعال شده است.
ناکارآمدی اگر وجود خارجی داشت حتما دولت پیشین بود اما آنها با این حجم از ویرانی و شاخصهایی که بدتر از سالهای بعد از جنگ به کشور تحمیل شده، امروز طوری علیه دولت حاشیه سازی میکنند که انگار بهجای مخروبه، گلستان تحویل دادهاند.
بانیان وضع موجود چه میگویند؟
عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی دولت قبل در گفتوگو با روزنامه هممیهن گفته است: «من پیشنهاد میدهم اگر واقعا گمان میکنید قبلیها وضع را خراب کردهاند و شما نمیتوانید آن را درست کنید، استعفا بدهید و کنار بروید. بگذارید انتخابات جدید برگزار شود با مشارکت اکثریت مردم.»
این اظهارنظر همتی در حالی است که نام او بهعنوان بانی وضع موجود ثبت شده و عملا رکورددار بیشترین تضعیف ارزش پول ملی و ایجاد تورم در اقتصاد ایران است.
عبدالناصر همتی که برند سیاسی او، عملکرد مخربش در بانک مرکزی است سعی دارد با اجرای نمایشهای رسانهای، سابقه خود را تبرئه کند.
اختیارات بیسابقه همتی
مدیری که در حدود ۳۳ماه با اختیارات بیسابقه از سران قوا در رأس سیستم بانکی قرار گرفت و امکان پیشبرد اصلاح نظام پولی و ارزی کشور را داشت اما در عمل نهفقط اقدامی برای ترمیم وضعیت اقتصاد انجام نداد، بلکه عملیات رسانهای و ناکارآمدی عملا زمینه تضعیف مقاومت اقتصادی ایران را در سختترین روزهای جنگ اقتصادی فراهم کرد.
قطعا همه به یاد داریم که اصلیترین بخش عملکرد مخرب او تضعیف ارزش پول ملی بود که آن را از متوسط نرخ ۸۵۰۰ تومان در مرداد۱۳۹۷ تحویل گرفت و با نرخ بیش از ۲۴هزارتومان تحویل داد و رکورددار بیشترین تضعیف ارزش پول ملی و ایجاد تورم در اقتصاد کشورمان شد و فشار اصلی تورم ناشی از اصلاح ارز ۴۲۰۰تومانی به سوءمدیریت بانک مرکزی در زمان ریاست همتی برمیگردد.
فرافکنیهای حامیان روحانی
اما شخص دیگری که در حال برچسب زنی به دولت سیزدهم در میانه یک جنگ پیچیده اطلاعاتی و تحریمی است، محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی است که اقدامات دولت رئیسی را با عنوان «خیالبافیهای دولت» برچسب زده و گفته آقای رئیسی و سایر مسئولان اجرایی و نمایندگان مجلس وضعیت فردا را که از امروز بهتر نمیکنند، بدتر نکنند.
او همچنین گفته است: «دشمن در برابر پیشرفت عقبنشینی میکند و حداکثر راضی به وضع موجود میشود اما در برابر پسرفت طمع میکند و برای ضربه زدن براندازی و پسرفت بیشتر فشار میآورد.»
این اظهارات فرزند مرحوم رفسنجانی بهعنوان یکی از حامیان اصلی روحانی درحالی است که لیلاز، دیگر عضو کارگزاران درباره مدیریت روحانی معتقد است: «اگر چوب خشک بهجای او در هشت سال مدیریت بود، بهتر از روحانی عمل میکرد!» از سوی دیگر یکی از شاهکارهای دولت قبل، ارز جهانگیری بود که پایه اصلی فشارهای اقتصادی فعلی پس از حذف ارز ترجیحی بود؛ واگذاری ارز ۴۲۰۰ جهانگیری که منجر به ایجاد رانت ۲۳هزار تومانی در هر دلار شد و خود کارگزارانیها با آمدن رئیسی این وضعیت را به استخوان در گلوی دولت رئیسی تعبیر کردند.
با مرور این وضعیت و فرافکنی عجیب و پرحجم حامیان حسن روحانی، یک نکته مهم است و آن اینکه فاجعه بزرگتر از این است که بپذیریم جریان تحریف حقیقت را وارونه کند. یعنی اگر ندانیم پشت صحنه چه میگذرد حتما روایتهای جعلی بالا میآید و مقبول میافتد.
هنوز سه ماه نگذشته پس هیچ چیز کمرنگ یا فراموش نشده است؛ دقیقا در روزهایی که قیمتها نزدیک به نقطه ثبات بود و دلار در محدوده ۲۷هزارتومان مانده بود و در عین حال روابط تجاری با کشورهای همسایه به اوج خود رسیده بود و میزان فروش نفت هم وضعیت بهتری داشت و دست دولت برای افزایش حقوقها باز شد و صادرات هم رونق خوبی گرفت و در روی زمین و نه در آمارهای سیاسی، بازگشایی کارخانهها هم اجرا شد، کشور از شهریور۱۴۰۱ وارد یک جنگ چندلایه اطلاعاتی، امنیتی و تحریمی شد که دولت را ناخواسته وارد یک درگیری تعریف نشده کرد. در این شرایط که بیثباتسازی و چکاندن ماشه تحریم پلن اصلی دشمن است، حامیان روحانی هم سعی دارند در اتمسفر رسانه فضا را طوری سمی کنند که حلقه آخر فشارهای ۱۰۰ روز اخیر با چشم بستن روی مشکلات تکمیل شود.
کوشکی، استاد علوم سیاسی در گفتوگو با «جامجم»:
سوگواری اقتصادی مدیران روحانی، باورپذیر نیست
محمد صادق کوشکی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتوگو با جامجم با اشاره به برخی از بیثباتیهای اقتصادی و وجود نقدهایی نسبت به عملکرد دولت در برخی حوزهها تاکید کرد: کسانی که در دولت روحانی در مصدر کار و خودشان یکی از عوامل اصلی نابسامانیهای اقتصادی بودند، اکنون حق ندارند درباره صلاحیت دولت سیزدهم اظهار نظر کنند.
عملکرد ضعیف مدیران دولت تدبیر و امید
این عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به عملکرد ضعیف مدیران دولت یازدهم و دوازدهم در حوزههای اقتصادی تصریح کرد: دست اندرکاران دولت تدبیر و امید در ابتدای تصدی مسئولیت خود ارز ۳۰۰۰ تومان را تحویل گرفتند و در پایان فعالیتشان ارز ۲۶هزار تومانی را تحویل مردم دادند و خودشان میدانند که چه بر سر اوضاع اقتصادی و وضعیت زندگی و معیشت جامعه آوردهاند. وی ادامه داد: امروز برخی افراد از جمله من نسبت به بیثباتیهای اقتصادی انتقاد داریم و معقتدیم که دولت در برخی عرصهها از همه توان خود برای حل معضلات و مشکلات مردم بهره نبرده است اما اکنون شاهدیم که برخی مدیران دولت گذشته به خود حق میدهند وضع موجود را نقد کنند و به دولت سیزدهم پیشنهاد استعفا بدهند. واقعیت آن است که هر فرد یا گروهی اگر حق انتقاد داشته باشد، بدون شک دولتمردان و مدیران دولت روحانی و حامیان آنها چنین حقی را ندارند، چون هر اتهامی که به دولت فعلی وارد میکنند، شبیه آن یا بدترش در حوزه مدیریت و عملکرد اقتصادی آنها رخ داده و بدترین تکانههای ارزی در دوره مسئولیتشان تجربه شده و هیچ اقدامی هم برای رفع این نابهسامانیها و بیثباتیها انجام ندادند.
منافعی که به باد رفت
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه دستاندرکاران دولت روحانی طی هشت سال استقرار دولت یازدهم و دوازدهم فقط به منافع یکدرصد افراد جامعه بها دادند، خاطرنشان کرد: این مدیران سابق منافع کشور را به باد دادند و سختترین مشکلات را برای مردم در حوزههای مختلف مثل مسکن، قیمت ارز، بورس، بیکاری، گرانی کالا، توقف تولیدات داخلی، تعطیلی کارخانهها و ... ایجاد کردند و کشور را به تعطیلی کشاندند و اکنون بدون اینکه نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند به میدان آمدند و منتقدانه درباره اقدامات دولت سیزدهم اظهار نظر میکنند.
سوءاستفاده انتخاباتی
کوشکی با اشاره به بدسابقه بودن مدیران دولت روحانی در حوزه اجرا بهویژه در عرصههای اقتصادی، رویکرد جدید این افراد را برای نقد دولت سیزدهم یک نوع فرصت طلبی دانست و تاکید کرد: تردیدی نیست که از شرایط پیش آمده در معیشت مردم قصد سوءاستفاده دارند و به گمان اینکه همچنان در بین مردم از اقبال و توجه برخوردارند در پی آنند تا از این فرصت برای تأمین منافع انتخاباتی خود بهره ببرند. در حالی که برای مردم هم روشن است که آنها به هیچ وجه دلسوز جامعه ایرانی نیستند و این سوگواری برای مشکلات اقتصادی به هیچ وجه برای مردم ایران باور پذیر نیست.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد