کمبود مراکز درمانی و بهداشتی در نقاط مختلف کشور مشهود است و این مسأله در مناطق محروم و حاشیهنشین بیش از جاهای دیگر به چشم میخورد. از جمله علل هماهنگ نبودن تعداد مراکز درمانی و میزان خدمات آنها با جمعیت هر منطقه را باید در یکسان نبودن شاخص رشد جستوجو کرد، زیرا برآورد نیاز خدمات دائم در حال تغییر است.
حدود دو دهه قبل و در بحث آموزشی، روستاهایی وجود داشتند که از کمبود مدرسه رنج میبردند اما امروز در همان روستاها مدارس خالی ماندهاند. این موضوع در حوزه بهداشت و درمان هم صدق میکند. بهطوری که در برخی روستاها با راهاندازی چند مرکز و خانه بهداشت، مشخص میشود نسبت جمعیت به این مراکز خدماترسان کمتر است. عکس این موضوع هم وجود دارد و ساکنان روستاها و شهرهای کوچک به حاشیهنشینی رو میآورند و رشدشان زیاد میشود، اما به تناسب بالا رفتن میزان جمعیت، مراکز خدماترسان بهخصوص در مورد بهداشت و درمان و آموزش در اطراف شهرهای بزرگ و مناطقی که حاشیهنشین دارند، ساخته نمیشود. باید گفت شاخصهای رشد متفاوت است و یکی از آنها مهاجرت داخلی است که بسیار روند رو به افزایشی دارد. مردم از مناطقی که توسعه نیافتهاند به سمت شهرهای بزرگ میآیند و ترجیح میدهند در این نقاط به زندگی و کسب و کار بپردازند.
در حال حاضر شاخص رشد برخی شهرها نزدیک به ۵ و در بعضی روستاها این رقم ۰.۵است. در صورتی که باید همه جا ۱.۳ باشد تا برآورد خدمت مشخص شود. وقتی میزان مهاجرت افزایش یابد، نمیتوان به همان سرعت خدماترسانی بهخصوص در حوزههای مختلف مانند انتظامی و امنیتی و بهداشت و درمان و آموزش را هم بالا برد؛ بنابراین خدمات در حاشیهنشینی کمتر میشود که نتیجه آن بروز انواع معضلات و مشکلات و بزه و بیماری و شیوع آن به دیگر نقاط است. برای جلوگیری از این امر باید توسعه در همهجا و به میزان نیاز باشد و در تمام نقاط به اقتصاد ساکنان و اشتغال مورد نیاز توجه شود. در این حالت میتوان نیاز هر منطقه را سنجید و برای جمعیت آن تعریف درست و برنامهریزی جامعی ارائه کرد. برای رسیدن به یک نقطه ایدهآل باید شاخص رشد یکسانی در کل کشور داشت که در چنین شرایطی سازمانها و نهادهای مختلف هم تکلیف خود را در قبال خدمات مورد نیاز میفهمند. چیزی که اکنون قابل پیشبینی نیست، چرا که حاشیهنشینی ادامهدار شده و در گام اول برنامهای برای کنترل آن وجود ندارد. مهاجرت یعنی خالی شدن یک منطقه از ساکنان و افزایش بیش از حد جمعیت در منطقهای دیگر. در چنین شرایطی باید رفع علت کرد. یعنی مدیریت رفع علت وجود داشته باشد نه مدیریت معلولیت. در این حالت مهاجرت داخلی کم میشود و شاخص رشد رو به یکسانسازی میرود و براساس شاخص رشد میتوان پیشبینی علت کرد که برای مثال ۱۰سال دیگر این جمعیت چقدر رشد میکند و از همین الان برای خدمات مورد نیاز آن در حوزههای مختلف برنامهریزی کرد. در ارتباط با بهداشت و درمان همین بس که بدانیم ۵۰درصد رشتههای فوقتخصصی در تهران و دیگر کلانشهرهاست. در این صورت مردم برای رفع نیازهایشان به این نقاط میآیند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد