تئاتر در دوران کرونا که شرایط اقتصادی نامطلوبی را برایش رقم زد، سخت نیازمند حمایتهای دولتی بود و از آنجا که دولت نیز در مضیقه بود نتوانست از همه تالارهای خصوصی حمایتهای لازم را انجام دهد. به همین دلیل برخی از این تماشاخانهها که باید هزینههای سنگین اجاره و دیگر مصارف روزانه را تأمین کنند و از سوی دیگر با مالکان نمیتوانستند سر اجاره به توافق برسند به ناچار این تماشاخانهها تعطیل شدند؛ مانند تماشاخانه مستقل. به هرحال میدانیم که در کلانشهر تهران اجارهبهای اماکن تجاری بسیار سنگین است و اگر تئاتر تعطیل باشد و چرخه اقتصادی این تالارهای نمایشی نگردد به مرور دچار مشکلات عدیده خواهند شد.
پس از کرونا نیز مردم چند ماهی به درازا کشید که توانستند دوباره تئاتر را در سبد فرهنگی و اقتصادی خود قرار دهند و سپس مشکلات پیچیده دیگری فضا را چهبسا پیچیدهتر کرد برای اینکه مردم کمتر به سوی تئاتر بیایند یا آن را از ضرورتهای فرهنگی خود بشمارند. بنابراین در این شرایط سخت و دشوار تماشاخانههای خصوصی با همان مشکلات دوران کرونا دست به گریبان شدند؛ یعنی یکبار دیگر آنها نیازمند حمایتهای ضروری بخش دولتی شدهاند اما از آنجا که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مرکز هنرهای نمایشی از پیش برای چنین بحرانهایی برنامهریزی نکردهاند چندان که باید توان کمک به این تماشاخانهها را ندارند.
شاید تنها دلیلش نیز نبودن ردیف بودجه اختصاصی به چنین مسألهای باشد که حتما باید برای سالهای آینده به آن فکر شود و ضرورت پرداختن به مسائل بحرانی پیش از تبدیلشدن به یک فاجعه فرهنگی با تدابیر درست حلو فصل شود. اگر تماشاخانهها در ماههای آینده نتوانند روی پای خود بایستند بهناچار از گردونه فرهنگی حذف خواهند شد، زیرا که دخلوخرج آنان با قطع و وصلهای اجرایی به سرانجامی بایسته برای پاسخ به نیازهایشان ختم نخواهد شد. افزونبر اجارهبها نگه داشتن کارکنان و پرداخت هزینههایی چون آب، برق و گاز بسیار هنگفت است و با درآمد پایین چنین چیزی ناممکن است.
در تمام کشورهای پیشرفته و درحال پیشرفت همواره امور فرهنگی که تولید تئاتر و استقرار گروهها و تامین هزینههای تماشاخانهها یک ضرورت است، با حمایتهای دولتی از سوی وزارت فرهنگ و هنر و شهرداریها چنین منظوری کاربردی میشود و هیچگاه این حمایتها از تئاتر قطع نمیشود تا آنها بهراحتی بتوانند در یک شرایط بهتر و مطلوبتر به فرهنگسازی و توسعه فرهنگی مشغول باشند و هیچگاه دغدغههای مالی سد راهشان نباشد. به بیان بهتر، آنها میدانند فرهنگ والا و شکوهمند همیشه نیازمند حمایتهای ویژه است که در بحرانهای مالی دچار دستانداز و رویکردهای خلافآمد فرهنگی نشوند. اگر در کشور ما نیز همچنان فرهنگ یک اصل است؛ باید که چنین ابزاری با همان حمایتهای دوراندیشانه به راه خود ادامه دهد و به تعبیری بستهشدن هر تماشاخانه تئاتر خود یک اتفاق ناگوار است که باید به هرشکل از این پیشامد تلخ جلوگیری شود.
اگر روال تعطیلیهای تئاتر بیش از اینها شود، امکان تعطیلی تماشاخانههای تهران و حتی شهرستانها تبدیل به یک تهدید فرهنگی خواهد شد و این بحران نیز که در این روزها باید در هماندیشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیران تماشاخانههای خصوصی هرچه زودتر حلو فصل شود و با تعیین یک شیوه راهبردی از این بحران بیرون آمد و بتوان این ماجرا را تبدیل به یک الگوی فرهنگی کارآمد کنیم که در آینده نیز با پیش آمدن چنین مسائلی به شکل بارزتری
با مسائل مواجه شود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
فؤاد ایزدی، کارشناس حوزه روابط بینالملل در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه عنوان شد