نویسنده کتاب «تشنه دیدار» افزود: برنامه قصههای ظهر جمعه، مخاطب خاص نداشت و عموم مردم از آن بهره میبردند، همچنانکه این برنامه در خارج از کشور نیز شنوندگان خاص خود را داشت. گرچه آرشیو کامل این برنامه موجود نیست اما بهنظر میرسد از سال ۸۵ که بحث ضبط دیجیتال وارد کار شد، بخشهایی از آن محفوظ ماند. برنامه قصههای ظهر جمعه تاکنون شش مجری را پشتسر گذاشته که نامآشناترین آنها، خانم مریم نشیبا است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود، ضمن خوانش رمان «آنک آن یتیم نظر کرده»، گفت: این کتاب درباره حضرت پیامبر(ص) است و ماجراهای زندگی ایشان را در چهار جلد تا زمان هجرت به مدینه دربرمیگیرد که در رادیو در برنامهای با عنوان «سرزمین نور» در دهه ۷۰ پخش شده است. به این ترتیب که جمعی از صداپیشگان رادیو مسئولیت اجرای نمایشنامههای این مجموعه را بهعهده داشتند؛ برنامهای که موسیقی متن آن را شهبازیان ساخت. البته این کتاب در قالب اثری ۱۰۰۰ صفحهای با انتخاب زاویه دید ترکیبی نوشته شده است؛ یعنی ماجراهای داستان گاهی از زبان نویسنده و گاهی از زبان یکی از شخصیتهای آن نقل میشود.
گوینده برنامه قصههای ظهرجمعه ادامه داد: یکی از سختترین کارها در زمینه نگارش داستانهای تاریخی توسط نویسندگان مختلف ایرانی و غیرایرانی فضاسازی تاریخی است،یعنی اسم و گفتوگوها در داستان بهچشم میخورد ولی فضای تاریخی آن در دل داستان احساس نمیشود و شما تصور نمیکنید فضاسازی به ۱۴۰۰سال پیش تعلق دارد. درحالیکه فضاسازی این داستانها، باید الزاما خواننده را به زمان و مکان گذشته ببرد، پای نویسندگان ما در این بخش به شدت میلنگد. یعنی اگر داستان را در سه بعد طول و عرض و ارتفاع ببینیم، بیشتر نویسندگان در عمقدهی آثارشان از این حیث مشکل دارند.
وی بیان کرد: داستاننویسی مثل هر هنر دیگری کاری پرمشقت است و داستان تاریخی بیشتر و داستان تاریخی ملتی دیگر، دشوارتر و داستان تاریخی معصومان به مراتب سنگین و سنگینتر بوده و این عشق است که کار را پیشمیبرد. خالق کتاب «تشنه دیدار» در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع نقد ادبی و لزوم اهمیت دادن به آن پرداخت و گفت: متأسفانه رادیو و تلویزیون اهتمام جدی به نقد ندارد، درحالیکه نقد مقولهای قدرتمند است که رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۵ بر آن تأکید کردند.
به همین دلیل در آن سالها بخشی از جوایز کتاب سال به نقد کتاب تعلق گرفت ولی بعد به دنبال افت شمارگان کتاب و نشریات، مقوله نقد دوباره به فراموشی سپرده شد، درحالیکه میتوان به مدد نقش نشریات الکترونیک جای ویژهای برای نقد درنظر گرفت.
این گوینده پیشکسوت رادیو، افزود: باید مرکزی متولی موضوع نقد کتاب در کشور شود، چون نقد مقولهای درآمدزا نیست و اگر مورد حمایت قرار نگیرد، رها میشود. نقد نویسی، نیازمند آموزش است و در آشفتهبازار فعلی جایی ندارد. دولت باید در حوزه نقد و پژوهش سرمایهگذاری و حمایت کند. البته در حوزه نویسندگی، نیازی به حمایت نداشته و نداریم. اگر اثری خوب نوشتهشود، بدون شک مورد اقبال عمومی قرار میگیرد. هنرمند نیازی به حمایت ندارد. ارزش اجتماعیای که جامعه به او میدهد، مهمترین سرمایه زندگی اوست، ولی در مورد نقد، موضوع سفارشدهی و حمایت ضروری است.
سرشار بیان کرد: نقدنویسی به انزوای اجتماعی و آزار و اذیت منتقد منتهی میشود. منتقد مثل شاعر و نویسنده ارزش اجتماعی و جایگاه اجتماعی ندارد تا بخواهند از او مجسمه بسازند. مجسمه هیچ نقادی در هیچجا نگهداری نمیشود. مضاف بر اینکه عمر نقد کوتاه است و درنهایت یکبار نوشته میشود. ادبیات بدون نقد، اثری ناقص است. در واقع علفهای هرزی که در وادی ادبیات میرویند به دلیل نبود باغبانان منتقد شکل گرفتهاند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد