طرفداری دشمن

اخطار به این‌گونه رسانه‌ها باعث می‌شود تا جریان عمومی جامعه احساس امن بودن عرصه رسانه‌های داخلی را از دست ندهد. از طرفی وقتی واکنشی نسبت به این‌گونه رسانه‌ها شکل نمی‌گیرد، افکار عمومی شائبه همراهی مسئولان با این رسانه‌ها را می‌پذیرد.

در رسانه‌های خارجی نیز اساسنامه‌ای وجود دارد که اغتشاش و توهین به وطن در قاموس هیچ رسانه‌ای نمی‌گنجند. باید تعجب کرد از این همه حرکات فراقانونی که در قالب یک رسانه با مجوز صورت می‌گیرد. «طرفداری» رسانه‌ای که ادعای مستقل بودن دارد، ولی بی‌طرفی در آن دیده نمی‌شود و دستورات اغتشاشگران در آن دیده می‌شود و هم‌صدایی با این قشر در چندین پست اینستاگرامی و سایت این رسانه دیده می‌شود. در آغاز اعتراضات که برخی ورزشکاران نیز ورود کردند، رسانه طرفداری عکس‌العمل‌های آن‌ها و هر اعتراضی به جمهوری اسلامی را به‌صورت گسترده پوشش می‌داد تا رسانه‌های ضدانقلاب با تگ طرفداری این پست‌ها را مجدد منتشر کنند. طرفداری ضمن ارتباط گرفتن با ورزشکاران آن‌ها را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و مجبور به واکنش و مصاحبه می‌کند که از آن‌ها نظر بگیرد تا تبدیل شود به خوراکی برای رسانه‌های معاند ضدایران.

گام اول؛ خداحافظی‌های بی‌اثر

بعد از این‌که اعتراضات، شکل اغتشاش گرفت، این رسانه به حرکات مشکوک خود ادامه داد و استوری‌های کناره‌گیری برخی ورزشکاران را در پیج خود منتشر کرد. رسانه طرفداری در درشت‌نمایی و پررنگ کردن کناره‌گیری و خداحافظی ملی‌پوشان نقش وسیعی داشت که با سه پست برای شمشیربازی، تکواندو و هندبال این حرکت را سرعت بخشید و این پست‌ها باعث خوشحالی رسانه‌های ضدانقلاب شد. البته بیش از چند روز این پروژه دوام نیاورد و با شکست مفتضحانه‌ای مواجه شد و مشخص شد مردم وطن خود را به بی‌وطنان نمی‌فروشند. در پررنگ‌سازی این خداحافظی‌ها، عابدینی را که دیگر سنی از او گذشته بود در رشته شمشیربازی تبدیل به المپیکی تیم ملی و شانس مدال در فرانسه کرد که از تیم ملی خداحافظی کرده است! ورزش بانوان و تکواندوی دختران هم همیشه پر بوده از اخبار که این‌دفعه خداحافظی دیگری رقم خورد و با پررنگ کردن آن، قهرمان‌سازی‌های قشری از این ورزشکاران در این رسانه رقم خورد درصورتی که افتخاری در این شکل از خداحافظی وجود ندارد.

گام دوم؛ بی‌احترامی به پرچم و سرود ملی

بعد از شکست پروژه کناره‌گیری از تیم ملی سراغ بی‌احترامی به پرچم و سرود ملی رسید که این پروژه نیز در حال شکست است. به همین دلیل سراغ پروژه‌هایی مثل بی‌حجاب روی سکو رفته‌اند که باز با شکست و هوشیاری مردم فهیم ایران همراه بوده است. وزارت ورزش باید در سرپرستی و قرارداد‌ها هوشیارتر عمل کند و تیم رسانه‌ای قوی‌تری استفاده کند، همچنین باید مدیریت روی ورزشکاران و رسانه‌های ورزشی وجود داشته باشد تا این‌گونه اتفاقات نیفتد.

پروژه‌های ناکام

پروژه خوشحالی نکردن بعد از قهرمانی که در قهرمانی استقلال و قهرمانی بین‌قاره‌ای فوتبال ساحلی نیز رقم خورد که «طرفداری» با ارسال پستی نوشت: «قهرمانی تیم ملی فوتبال ساحلی و واکنش بازیکنان تیم ملی.» همین کپشن کافی بود تا تمام ضدانقلاب به تشویق این حرکت بپردازند و زیر این پست کامنت بگذارند. طرفداری برای چند کامنت بیشتر حاضر به ارسال هر پستی هست، حتی اگر ضدمنافع کشور باشد. در برخی موارد با انعکاس اخباری باعث درگیری بین قهرمانان ورزشی شد. هدف، تفرقه‌افکنی بین پهلوان کشورمان و مردم ایران بود و با مضمون این پست که یزدانی استاد خود را آنفالو کرد، موجی از کامنت منفی را به خود جلب کرد و در سایت‌های مختلف نیز تحت پوشش قرار گرفت. رسانه طرفداری با مجوز‌های مختلفی در حال ادامه دادن به کار خود هست و هیچ نظارتی روی این پست‌های سایت و پیج اینستاگرامی آن وجود ندارد. این رسانه رسمی همچنان به‌صورت مشکوکی خط‌دهی به رسانه‌های ورزشی معاند آن‌طرف آب‌ها می‌دهد. در پستی دیگر از مربی ناپولی ایتالیا که در این پیج گذاشته‌شده از اغتشاشگران ایرانی حمایت می‌شود. رسانه‌ای که تحت مجوز جمهوری اسلامی است به‌ناگاه ضد این ساختار قانونی پستی را ارسال می‌کند و حتی با توجه به کامنت‌ها آن‌ها را حذف نمی‌کند.

گام سوم؛ لیدری در مصاحبه‌های هدف‌دار

در مصاحبه‌ای که اخیرا با سرمربی بسکتبال ایران در رسانه طرفداری منتشر شد، به‌گونه‌ای اختلاف‌افکنی بین دو کشور ایران و چین بود که بعد از شکست تیم بسکتبال ایران از چین، سرمربی ایران باحالت پرخاشگرانه‌ای باخت خود را به گردن تماشاگران چینی انداخت و گفت در ورزشگاه خودی احساس غریبی کردیم. بعد از انتشار این مصاحبه طرفداری، تمام رسانه‌های ورزشی خارج از کشور این مصاحبه را پوشش دادند تا جایی که طرفداری تبدیل به لیدر رسانه‌ای اغتشاشات شده است و خط‌دهی به رسانه‌های مختلف را انجام می‌دهد. به‌نحوی که اولین جرقه اتفاقات رسانه‌ای در رسانه طرفداری رقم می‌خورد و ادامه ماجرا و تبدیل شدن به یک جریان، توسط رسانه‌های دیگر که در خارج از کشور اداره و پیگیری می‌شود. آتشی را که طرفداری روشن می‌کند، رسانه‌های خارج از ایران بر آن می‌دمند و شعله‌ور می‌کنند. دشمن‌سازی از کشوری که با ایران قرارداد بلندمدت امضا کرده، یکی از پروژه‌هایی است که در رسانه‌های فرهنگی و ورزشی دنبال می‌شود تا میانه دو کشور ایران و چین را به‌هم بزنند.

گام چهارم؛ قهرمان‌سازی از مزدوری

صف اول مردمی بودن از نظر طرفداری کجاست؟ قهرمان‌سازی از افرادی که مخالف ایران بوده‌اند، یکی از اهدافی است که در این سایت و رسانه پیگیری می‌شود. در مورد شایعات پیرامون رسول خادم، رئیس سابق فدراسیون خبری از این رسانه منتشر شده که می‌گوید: رسول خادم به‌خاطر انتشار پستی علیه نمایندگان مجلس، شایعه ممنوع‌المعاملگی‌اش مطرح شده است! در صورتی که اشاره‌ای به پست‌های مختلف او اعم از حمایت از حادثه زاهدان و حمایت از علی کریمی و پست‌های ضدانقلابی که سعی دارد حاکمیت را زیر سوال ببرد، نمی‌کند و فقط به پست ارسالی در مورد نمایندگان اشاره می‌کند. در این شرایط با نگفتن همه واقعیت و جعل آن، دروغ را به جای واقعیت جا می‌زند. در پستی دیگر از وریا غفوری که از پرچم کردستان به‌جای پرچم جمهوری اسلامی استفاده کرده بود به عنوان قهرمان نام برده است. در این مورد طرفداری در پستی به تمجید از حرکات ساختارشکنانه وریا غفوری پرداخت و او را قهرمان ورزشی قلمداد کرد و به‌نوعی با این پست‌ها نیز به روش رسانه‌ای «بی‌بی‌سی» باعث شکل‌گیری کامنت‌های مخالف بیشتر و دیده شدن این پیج شد. رسانه طرفداری، وریا غفوری را این‌گونه توصیف کرده است؛ «هفته گذشته، عکس دردناکی از دختر فرشته احمدی در مهاباد منتشر شد که واکنش‌های زیادی را در رسانه‌های و شبکه‌های اجتماعی برانگیخت. حالا وریا غفوری مثل همیشه، در صف اول همراهی با مردم قرار گرفته است». طرفداری از کدام مردم در این پست نام می‌برد، مردمی که در درگیری‌های شاه‌چراغ شهید شدند و هیچ عکس‌العملی از این رسانه‌ها ندیدیم؟ یا آرتین و ...

گام پنجم؛ هشتگ‌ها قوی‌تر از کپشن‌ها

در پستی رئیس فیفا اذعان می‌کند فوتبال نباید سیاسی باشد و به همه عقاید باید احترام گذاشت! او حرفی از تحریم ایران و حذف آن نمی‌زند، اما در پایان این پست، نکته اصلی این‌که نویسنده مطلب خود را با هشتگ می‌رساند؛ هشتگ‌های فوتبال، ایران و اینفانتینو. فیفا در این پست نامی از ایران نبرده، ولی نویسنده در هشتگ با زیرکی این عمل را به کار می‌برد تا کامنت‌های ضدجمهوری اسلامی را به خود جلب کند.

روز حساب کی فرامی‌رسد؟

در عرصه رسانه‌های رسمی؛ چنین عملکردی در هیچ کشور صاحب رسانه‌ای پذیرفتنی نیست و با چنین تخلفاتی براساس قانون عمل می‌شود. در حالی که در اثر ترک فعل دستگاه‌های نظارتی در کشورمان هرروز شاهد افزایش چنین معضلی هستیم. به‌نحوی که عرصه رسانه جولانگاه رسانه‌های مروج اغتشاش شده است.

روزنامه جام جم