طراحی‌فرانسوی، اجرای‌آمریکایی

ماجرا از آنجا جدیتر شد که احمد وحیدی، وزیر کشور اعلام کرد در اغتشاشات افرادی از ملیتهای دیگر از جمله دستگاه اطلاعاتی فرانسه و عناصری در رابطه با داعش دستگیر شدند که در اختیار قوهقضاییه هستند تا طبق قانون با آنها برخورد شود. از سوی دیگر فکتهای متعددی وجود دارد که نشان میدهد پاریس به قلب ماموریت تخریبی علیه تهران تبدیل شده است، چراکه ناظر به آشوبهای اخیر، مرکزی در فرانسه از چند ماه قبل فعال شده بود که مسئولیت میدانی آن را مامورانی از رژیم صهیونیستی و آمریکا برعهده داشتند. یکی از رویکردهای این مرکز هم لزوم خطدهی به گروههای ضدانقلاب بود به طوری که تمام فعالان ضدایرانی در این مدت ۶۰روزه باید در ارتباط مستمر با این مرکز، اقدام به همکاری میکردند و از این رو هماهنگی کاملی با این مرکز فرانسوی وجود داشت. نکته مهم این مسأله، نقش اصلی سنتکام (ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا) به عنوان بازوی اجرایی کار در منطقه غرب آسیا در این پروژه ضد ایرانی است. اما یکی از سفرای کشورهای آفریقایی هم اخیرا در گفتوگویی که با سفیر ایران در کشور خودش داشته، اینطور خبر داده که که دستگاه امنیتی کشورش به این نتیجه رسیده که مدیریت آشوب و اغتشاشات اخیر ایران در فرانسه مستقر است و هماهنگی و پشتیبانی از تمام اقدامات اپوزیسیون در این کشور صورت میگیرد. البته اکنون با گذشت دو ماه از اتفاقات ایران، گزارشات امنیتی از داخل سرویسهای اطلاعاتی خارجی نکات مهمی را به ما ارائه میدهد. اطلاعات به دست آمده موید این است که آنها به این نتیجه رسیدهاند که مسأله براندازی جمهوری اسلامی با شکست مواجه شده و هیچ چشمانداز واقعی از براندازی در دست نیست، اما در این مقطع نباید به عقب بازگشت، باید خط آشوب را برای تضعیف ایران آنلاین و زنده نگهداشت و اجازه نداد اعتراضات رادیکال و ضدامنیتی از نفس بیفتد. طرحی که پلن اصلی آن، مشغولسازی ایران و صدمه هرچه بیشتر به عرصههای امنیتی و اقتصادی کشورمان است. شاید این سؤال پیش بیاید که چرا فرانسه میاندار اقدامات ضدایرانی شده و به نوعی میز ایران تشکیل داده است؛ نباید فراموش کنیم دشمنی فرانسه با ما یک سابقه دیرینه دارد. بهویژه بعد از دولت ژاک شیراک یعنی درست زمانی که نیکولا سارکوزی روی کار آمد، فرانسه دشمنیاش را علنی کرد و رسما به صف مخالفان جمهوریاسلامی پیوست. نکته دوم رفتارهای هیستریک پاریس است؛ یعنی فرانسه در حالی که جزو قدرتهای برتر صنعتی اروپا و عضو شورای امنیت سازمان ملل است در سطح رئیسجمهور با خبرنگار صدای آمریکا که به لمپنیسم سیاسی مشهور است، ملاقات میکند و این رفتار سطح پایین، ناشی از وضعیت هیستریک آنهاست. زیرا اروپا شاهد است در قضیه اوکراین به صورت روزانه ضرر میکند، اما در همین فضا، روسیه متحد ایران شده و کریدور جدیدی در سمت غرب آسیا و همسایگان شمالی شکل گرفته است که این برای غرب قابل تحمل نیست. حالا با این پیشفرض راحتتر میتوانیم اظهارات ماکرون را در حمایت از اغتشاشات ایران تحلیل کنیم. کما اینکه رئیسجمهور فرانسه همین دیروز مجددا مدعی تجاوز فزاینده ایران به فرانسه از طریق گروگانگیری شد و از تهران خواست به همکاری بازگردد! ماکرون بدون اشاره به مداخلات فرانسه در امور داخلی ایران، پا را فراتر گذاشت و با حمایت از گروهکهای تجزیهطلب در شمال عراق از ایران خواست به ثبات منطقه احترام بگذارد و باردیگر از آشوبگران حمایت کرد. بعد از اینکه فرانسه و انگلیس روز ۲۱ آبان هم بیانیه ضدایرانی منتشر کردند و مدعی شدند از همکاری ناکافی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نگران هستیم. این سیر تخریبی و دنبالهدار باعث شد امیرعبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان هم از مواضع و اقدامات غیرسازنده اروپاییها انتقاد کند و با نوعی کنایه به آنها یادآور شود: سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس از سال ۲۰۱۵ قادر نبودند توافق هستهای که یک تعهد بینالمللی بود را پس از اعمال تحریمها از سوی دولت ترامپ عملیاتی کنند.روزنامه جام جم