درخصوص رویکرد دولت بایدن نسبت به جمهوریاسلامی ایران و موضوع احیای مذاکرات هستهای، با ریچارد فالک، استاد دانشگاه پرینستون و گزارشگر سابق حقوق بشر سازمان مللمتحد گفتوگویی داشتهایم:
حدود دو سال از حضور جوبایدن و دموکراتها در کاخسفید سپری شدهاست. شاید برخی تصور میکردند با خروج ترامپ، رویکرد دولت آمریکا در قبال برجام و استراتژی فشار حداکثری علیه ایران، اصلاح میشود، اما چنین اتفاقی رخ ندادهاست. نظر شما در این خصوص چیست؟
دقیقا همینطور است. بایدن در قبال ایران فرصتسوزی کرد. او فرصت داشت رویکرد نادرست ترامپ و استراتژی برخاسته از این رویکرد یعنی همان استراتژی فشار حداکثری را تغییر دهد، اما بر ابعاد منازعه با ایران افزود. نمود این رویکرد نادرست را در جریان مذاکرات احیای توافق هستهای با ایران مشاهده کردیم. مخالفت با استراتژی فشار حداکثری ترامپ در گروی نگاه احترامآمیز به توافقی بود که خوددموکراتها در سال۲۰۱۵ امضا کردهبودند. حتی بایدن باید به صورت رسمی بابت خروج دولت قبلی آمریکا از توافق هستهای از ایران عذرخواهی میکرد و نشانههای جبران این اقدام را بروز میداد. حداقل انتظار این بود که بایدن از رفتارهای دولت ترامپ درس گرفته و در مسیر عبور از گذشته تلخی که وی (ترامپ) برای آمریکا و جهان ایجاد کردهبود، گامهای موثری بردارد. به نظر میرسد با سپری شدن نیمی از دوران ریاستجمهوری بایدن چنین اتفاقی رخ ندادهاست.
زبیگنیو برژینسکی، مشاورامنیت ملی دوران کارتر قبل از مرگ، تاکید داشت تنها راه مواجهه با معمای ایران، پذیرش قدرت ایران و یادگیری قواعد زندگی و همزیستی در کنار این کشور است. دلیل عملیاتی نشدن این توصیه برژینسکی به مقامات دو حزب سنتی آمریکا چه بودهاست؟
بهتر است در ابتدا بدانیم برژینسکی زمانی که مشاور امنیت ملی جیمی کارتر بود، طرفدار بازگشت شاه ایران به قدرت و زمینهسازی برای از بین بردن انقلاب ایران بود. از این رو نتیجهگیری برژینسکی در خصوص نوع مواجهه با ایران را نمیتوان از نوع تلقی و تحلیل یک سیاستمدار یا استراتژیست معمولی دانست. برژینسکی با وجود نگاه منفی خود نسبت به ماهیت انقلاب ایران، به لحاظ رئالیستی و واقعگرایانه به این نتیجه رسید که چارهای جز همزیستی با ایران و پرهیز از رفتارهای پرهزینه در قبال این کشور در حوزه سیاست خارجی آمریکا وجود ندارد.
با توجه به رویکرد کنونی دولت آمریکا و اصرار آن بر مداخلهگرایی مخرب در ایران، به نظر میرسد چشماندازی برای احیای توافق هستهای در آیندهای نزدیک وجود ندارد. ضمن آنکه دموکراتها در مسیر احیای برجام نیز سنگاندازیها و بهانهجوییهای زیادی داشتهاند. نظر شما در این خصوص چیست؟
اکنون دو سال از ریاستجمهوری بایدن میگذرد. شاید کمتر کسی باور میکرد که با وجود حضور دموکراتها در کاخ سفید و در سال ۲۰۲۲ میلادی، این سؤال مطرح شود که آیا برجام بالاخره احیا میشود یا خیر، اما این اتفاق اکنون رخ دادهاست. واقعیت ماجرا این است که دولت بایدن در مسیر احیای توافق هستهای، تحتتاثیر مطالبات فرابرجامی اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس قرار گرفتهاست. تاکید میکنم بسیاری از این مطالبات ماهیتی غیرهستهای دارد. بهنظر من، آمریکا باید اعتمادسازی کند. فراموش نکنیم دولت ترامپ در حالی از توافق هستهای خارج شد که ایران به صورت همهجانبه به این توافق پایبند بود و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز این پایبندی را نشان میداد؛ لذا این بار احیای توافق هستهای باید توام با اعتمادسازی (تضمین) از سوی آمریکا باشد. ترامپ با اعمال تحریمهای سخت علیه ایران، رنج و سختی زیادی را متوجه مردم این کشور کرد. ترامپ با تحریک اسرائیل، دست به این اقدام غیرحقوقی زد و اکنون، دولت بایدن باید این موضوع را جبران میکرد، اما طی دو سال اخیر چنین اتفاقی رخ ندادهاست. ایجاد اعتماد در حوزه روابط بینالملل، مولفهای مهم و تاثیرگذار محسوب میشود که دولتهای ترامپ و بایدن هیچیک در خلق آن موفق عمل نکردهاند.
روزنامه جام جم