«روان»‌ها، روان کار نمی‌کند!

از امروز تا ۲۴مهرماه به مدت یک هفته همه ما فرصت داریم به سلامت روان‌مان فکر کنیم. البته با یک هفته توجه قرار نیست معجزه‌ای رخ دهد اما لااقل در این هفت روز ممکن است به تک‌تک‌مان تلنگری بخورد تا یادمان نرود که در پس این جسم، روانی نیز زیست می‌کند که نیاز به توجه ویژه دارد.
کد خبر: ۱۳۸۲۷۸۲
نویسنده مریم خباز - گروه جامعه
به سلامت روان، بهداشت روان هم گفته می‌شود که به معنی سلامت هیجانی و روان‌شناختی است به طوری که افراد بتوانند از قدرت تفکر و توانایی‌های خود استفاده کنند و از پس رفع نیاز‌های روزمره‌شان برآیند، اما سال‌هاست که از مراجع رسمی در کشورمان خبر می‌رسد که اوضاع سلامت روان در جامعه مخدوش است به‌طوری که امروز در نخستین روز از هفته سلامت، چاره‌ای جز نوشتن از قول معاون فنی دفتر سلامت روانی و اجتماعی وزارت بهداشت نداریم که «شیوع برخی اختلالات روان در کشور افزایش یافته است».

شعار امسال روز جهانی بهداشت روان، بر اولویت قرار دادن سلامت روان و بهزیستی همگانی در سراسر جهان تاکید دارد. در روزشمار هفته سلامت کشورمان نیز کلیدواژه‌هایی همچون رویکرد عدالت‌محور برای دسترسی به خدمات سلامت روان، سلامت معنوی و پیشگیری از بیماری‌های روانپزشکی، نقش سازمان‌های مردم‌نهاد در ارتقای سلامت روان و بهزیستی جامعه و در نهایت، خودمراقبتی و نقش آن در ارتقای سلامت روان تاکید شده که همگی بر ضرورت توجه به بعد روان‌شناختی وجودمان تاکید دارند.

آمار‌ها چه می‌گویند؟

دست‌کم در پنج سال گذشته در رسانه‌ها همواره یک آمار تقریبا ثابت منتشر شده و مسئولان و کارشناسان نیز به اتفاق به همین آمار استناد کرده‌اند. آمار این است: حدود یک‌سوم معادل ۳۰‌درصد جامعه از یکی از انواع اختلالات روان‌شناختی رنج می‌برند. اکنون نیز در هفتمین ماه از سال۱۴۰۱ و در فاصله‌ای زیاد از اولین‌باری که این آمار اعلام شد، همچنان از همین حدود اختلال صحبت می‌شود به‌طوری که روز گذشته علی اسدی، معاون فنی دفتر سلامت روانی و اجتماعی وزارت بهداشت در گفتگو با ایسنا به پیمایش ملی سلامت روان که در سال ۱۳۹۰ انجام شد، اشاره کرد و توضیح داد که نتایج آن پیمایش ۲۳.۶درصد اختلال روانپزشکی در جامعه را نشان داد.

البته استناد به آمار متعلق به ۱۱سال قبل نه شایسته است و نه می‌تواند بازگوکننده اوضاع فعلی سلامت روان در جامعه باشد، اما این‌که چرا آمار‌ها در این حوزه به‌روز نمی‌شود از زبان علی اسدی یک توضیح دارد: «در سال۹۹ نیز پیمایش مشابه سال۹۰ انجام شد، اما نتایج آن هنوز استخراج نشده که به احتمال زیاد تا آخر امسال یافته‌های آن منتشر خواهد شد».

این جمله نیز البته جای شگفتی دارد، چون پیمایش‌ها زمانی به کار می‌آیند که نتایج آن‌ها در سریع‌ترین زمان ممکن جمع‌بندی‌شده و آیینه‌ای تمام‌نما از وضع موجود را ارائه دهد. پس بی‌فایده نیست اگر بپرسیم چرا پیمایش ملی مرتبط با سلامت روان جامعه آن هم پیمایشی که در بحبوحه شیوع کرونا در کشور انجام شده تا به‌حال به ثمر ننشسته است.

البته اسدی، این مقام مسئول در وزارت بهداشت می‌گوید در سال۹۹ همزمان با پیمایش ملی، مطالعات شهری و روستایی با موضوع بررسی اختلالات شایع روانپزشکی در برخی نقاط کشور انجام شد که نشان داد اختلالات افسردگی، اضطرابی و... بعد از شیوع کرونا به حدود ۲۹‌درصد رسیده است. به این ترتیب اگر شهامت به خرج دهیم و این عدد را به جمعیت سراسر کشور تعمیم دهیم باز هم باید بگوییم که سلامت روان نزدیک به یک‌سوم جمعیت کشور به‌واسطه برخی اختلالات روانی مخدوش است.

قانون سلامت روان، فعلا بستری است

کرونا با این‌که نه در ایران و نه در جهان هنوز تمام‌نشده، اما انسان‌های خسته از این همه‌گیری هولناک، ترجیح می‌دهند این روز‌ها را روزگار پساکرونا بنامند. واژه پساکرونا در ظاهر کلمه‌ای نویدبخش است، اما در باطنش یک دنیا فشار روانی، استرس و اضطراب دارد که حاصل بیش از دو سال‌و‌نیم زندگی با کرونا و همه تلخی‌های آن است. کرونا به گفته دکتر حسن موسوی‌چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، موجی از مرگ و سوگ‌های ناتمام، درآمد‌های قطع شده، شغل‌های به پایان رسیده و از دست دادن نان‌آوران خانواده و کودکان بی‌سرپرست باقی گذاشت که در پساکرونا به‌سادگی فراموش نمی‌شود و همچنان ادامه می‌یابد.

در این شرایط دشوار که به گفته موسوی‌چلک، در کشورمان با موضوعات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به نوعی گره خورده از حمایت‌های کارساز در حوزه پیشگیری، درمان و حمایت از اختلالات روان‌شناختی و افراد درگیر با این مشکلات نیز خبری نیست. کار حتی به جایی رسیده که علی‌اسدی از لزوم ورود بیمه‌های مکمل و بخش خصوصی به حوزه پوشش دارو‌ها و خدمات روانپزشکی همچون روان‌درمانی، خانواده درمانی و انجام تست‌ها می‌گوید. در این میان مطالبه جدی کارشناسان به ثمر نشستن قانون سلامت روان است که از یک بلاتکلیفی تاریخی رنج می‌برد. سابقه نگارش پیش‌نویس این قانون به سال ۱۳۸۲ و ۱۹ سال قبل برمی‌گردد، پیش‌نویسی که در سال ۹۳ بار دیگر نوشته شد! به این ترتیب بود که پاسکاری سرگیجه‌آور این پیش‌نویس میان بخش‌های مختلف در دولت‌های مختلف آغاز شد و زمانی از معاونت حقوقی و پارلمانی وزارت بهداشت به کمیسیون اجتماعی دولت یا کمیسیون اصلی دولت رفت و آمد کرد تا مهم‌ترین ایراد وارده به آن که تعداد ماده‌های آن بود، برطرف شود.

البته تجربه نشان داده حتی با وجود قانون، اگر عزمی برای عمل نباشد، راهی از پیش نمی‌رود که این موضوع در مورد قانون سلامت روان نیز صدق می‌کند. شاید حالا بتوان گفت حق با رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران است که دولت‌ها به سلامت جسم بیشتر از سلامت روان اهمیت می‌دهند.

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها