منظور از تجاریسازی علم در حقیقت تبدیل نتایج تحقیق و مطالعات دانشگاهی به محصول و خدماتی است که میتواند سوددهی اقتصادی داشته باشد و مفاهیم علمی را به مرحله کاربرد برساند؛ گویی علم بدون رسیدن به مرحله کاربرد، ناقص است و باید در کنار سرمایه و ثروت باشد تا بتواند زمینه پیشرفت کشور را فراهم کند. با وجود حمایتها و اقدامات مؤثری که در سالهای گذشته درباره شرکتهای دانشبنیان صورت گرفته، چالشهای بسیاری به قوت خود باقی هستند که در صورت رفع آنها، کسبوکارهای دانشبنیان و فناوریمحور رشد ناگهانی بسیار خوبی خواهند داشت؛ رشدی که ضامن کیفیت آنها هم باشد و فقط با افزایش تعداد شرکتهای نوپا همراه نباشد. بخشی از این چالشها متوجه نظام آموزش عالی کشور است و بخشی هم متوجه نهادهایی که میتوانند در کمک به خصوصی سازی و آزادتر شدن فرآیند تبادل اطلاعات و آمار نقش داشته باشند. در چنین صورتی میتوانیم امیدوار باشیم فارغالتحصیلان رشتههای مختلف برای ادامه زندگی و کار در ایران امیدوارتر باشند و برای رفع نیازها و توانمندسازی مشاغل و تولیدات داخلی تلاش کنند.
ریشه آسیبها و چالشهای پیش روی نظام تجاریسازی علم و فناوری کشور را نهتنها باید در نقش و جایگاه کنشگران که در جهتگیریهای سیاستی، قوانین و نحوه اجرای آنها توسط کنشگران نیز جستوجو کرد. چند مورد از مهمترین چالشهای این حوزه به اختصار در ادامه آمده است.
فقدان نهاد مشخص جمعبندی آمار
بسیاری از متخصصان معتقدند نبود نهاد مشخصی برای تجمیع اطلاعات از نهادهای متولی و فعال در پایش علموفناوری، باعث شده آمار دقیق و یکپارچهای از به ثمر نشستن تحقیقات علمی در بستر صنایع و اقتصاد وجود نداشته باشد. گرچه شورای عالی عتف (علم، تحقیقات و فناوری) بر اساس تکلیف قانونی برای ارائه گزارش عملکرد قانون حمایت از شرکتها و موسسههای دانشبنیان اقدام به جمع آوری اطلاعات از دستگاههای اجرایی مختلف کرده، اما این آمار تنها معطوف به شرکتهاست و پایش علموفناوری در همه نهادها را پوشش نمیدهد؛ بنابراین اطلاعات کامل نیست و جزئیات محصولات و خدمات در آن نیامده است. از سوی دیگر نبود سنجههای یکسان و شفاف و ارائه دادههای متفاوت از سوی نهادهای متولی از دیگر نقاط ضعف نظام آماری کشور است که باعث شده اطلاعات و آمار دقیق و منظمی از فعالیتهای دانشبنیان و نرخ سودآوری آنها در دست نباشد.
جای خالی سرمایهگذار خصوصی در تجاریسازی علم
نهادهای خصوصی برای تامین مالی شرکتهای دانشبنیان و فعالیتهای نوآورانه و فناورانه، وضعیت روشنی در ایران ندارند. صندوق نوآوری و شکوفایی بهعنوان صندوق عمومی غیرانتفاعی که سرمایهاش از طریق صندوق توسعه ملی تامین میشود بسیاری از کسبوکارهای دانشبنیان را مورد حمایت قرار داده، اما نمیتواند به تنهایی تمام شرکتها را پشتیبانی کند. در کنار آن ۷۰ صندوق پژوهش و فناوری غیردولتی هم وجود دارند، اما هنوز تعدادشان در مقایسه با رشد فعالیتهای دانشبنیان و فناورانه بسیارکم است. در حقیقت، تکیه بر منابع دولتی و نبود فرهنگ مشارکت و داشتن برنامه برای آینده طرحهای کسبوکاری باعث شده کارآفرینها و صاحبان ایده به سرمایهگذاری و راهاندازی صندوقهای خصوصی تمایلی نداشته باشند. این در حالی است که مسیر رشد کشور در سالهای آینده قطعا از توسعه علم و فناوری و شرکتهای دانشبنیان میگذرد و صندوقهای دولتی و غیرانتفاعی برای حمایت مالی این شرکتها کافی نیستند.
جای خالی مهارتهای مدیریتی و مالکیت فکری در واحدهای درسی
دانشجویان تحصیلات تکمیلی و محققان دانشگاهها معمولا با حقوق مالکیت فکری و ثبت اختراعات و چارچوبهای اداری این موضوعات آشنا نیستند به همین دلیل ممکن است حتی اگر توانایی خوبی در تبدیل مطالعات و تحقیقات خود به مرحله اجرا و تولید محصول داشته باشند، اما در ثبت و پیگیریهای بعدی آن ناآگاهانه عمل کنند. در واقع آنچه در تجاریسازی و بازاریابی برای محصولات دانشبنیان و مبتنی بر فناوری اهمیت دارد، داشتن مهارتهای مدیریتی، تیمسازی و شبکهسازی است؛ بنابراین بهتر است همه این موارد برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی و محققان بهویژه در رشتههای فنی و مهندسی بهصورت دروس یا دورههای آموزشی در دانشگاه ارائه شود. دورههایی که بتواند مهارتهای مرتبط با کسبوکار و مدیریت را در دانشجویان مستعد تقویت و در نهایت به آنها برای اجرای ایدهها و طرحهای تحقیقاتیشان کمک کند.
واحدهای تحقیق و توسعه ناکارآمد
همه شرکتهای دانشبنیان و صنایع مختلف، واحدی به نام تحقیق و توسعه (R&D) دارند که معمولا عوامل زیادی را در تولید و توسعه محصولات و خدمات خاصی که شرکت میتواند آنها را ارائه دهد، بررسی میکنند، اما واقعیت این است که بسیاری از این واحدها در ابتدای راهاندازی شرکتها فعالیت دارند و پس از مدتی متوقف میشوند. در بعضی از موارد هم ممکن است این واحدها فقط عنوانی در یک شرکت باشند و فعالیت ویژهای نکنند. همین موضوع باعث میشود نیاز بازار بهدرستی شناسایی نشود، روشهای ارتقای محصولات و خدمات به درستی معرفی نشوند و مسیرهای تازه برای نوآوری و رضایت مخاطب و مشتری به دست نیاید. در چنین وضعیتی تولیدات صنایع ممکن است فروش هم برود، اما در نهایت ارتباط مؤثری بین دانشگاه و صنعت برقرار نمیکند. توجه به واحدهای تحقیق و توسعه بسیار ضروری است، از آن رو که میتواند پژوهشگران دانشگاهی را در جایی که تخصص دارند به کار بگیرد و از سواد و اعتبار آنها برای توسعه محصولات و خدمات شرکتها استفاده کند.
لزوم توسعه بیشتر کارخانههای نوآوری و پارکهای علم و فناوری
راهاندازی کارخانههای نوآوری و گسترش پارکهای علموفناوری در تهران و شهرهای دیگر اقدامات مؤثری برای تجاری کردن کسبوکارهای دانشبنیان و فناوری پایه بوده است، اما با توجه به رشد این فعالیتها، هنوز کافی به نظر نمیرسد. طبق گزارش معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری تا به حال هشت کارخانه نوآوری در کل کشور راهاندازی شده که کارکردی مشابه پارکهای علموفناوری دارند. ایجاد فضا، ظرفیتهای فیزیکی و خدمات اولیه برای کسبوکارهای فناور، دانشبنیان و استارتآپها از مهمترین امکاناتی است که این مکانها دارند. در کنار همه اینها آنچه این محیطها را اثرگذار و متمایز میکند، ارتباط با سرمایهگذاران است؛ ارتباطی که میتواند جرقههای اولیه را برای ورود به صنعت و بازارهای بزرگتر فراهم آورد.
روزنامه جام جم