شادروان حسن عمید معتقد بود به اثری که از وقایع و رویدادها در ذهن ما میماند، «خاطره» گفته میشود. با این تعریف تکلیف خاطرهنویسی و خاطرهگویی هم مشخص میشود؛ انتقال اثر مورد بحث به مخاطب. البته عموما خاطرات آدمها فقط بهدرد خودشان میخورد مگر اینکه اصل واقعه یا خود آن شخص برای دیگران مهم باشد.
دفاع مقدس یکی از رخدادهای ماندگار و عظیم دوران حیات ما بهشمار میرود که آثار، ابعاد، فرهنگ و تبعات سیاه و سفید آن برای اقشار مختلف جامعه اهمیت فراوانی دارد. همین اهمیت، خاطرات بهجا مانده از آن روزها را شنیدنی و خواندنی کرده است. لزوم و فواید ثبت و انتشار خاطرههای مرتبط با دفاع مقدس، از همان دهه۶۰ نویسندهها و ناشران بسیاری را پای کار آورد. کتابهای متعدد و متنوعی هم چاپ و روانه بازار شد. خیلی طول نکشید که گونه خاطره جای خودش را در ادبیات پایداری ایرانزمین باز کرد و به دل مردم نشست. کتابها دست خوانندههایشان را گرفتند و بردند وسط میدان جنگ. در واقع مردم جنگ و آدمهایش را با همین خاطرهها شناختند.
مخاطبان با رشادت رزمندههای درون خاطرهها بال درمیآوردند و با شهادتشان آتش میگرفتند. گفتار و رفتار بچههای جبهه و جنگ از دل خاطرهها بیرون میآمد و الگوی جنگ ندیدهها میشد. در انبوه کتابهای اینچنینی، برخی کتب که یک شهید را با قلم خوب و دلچسب از دل خاطرات اطرافیانش بیرون میکشند، هوادار و مخاطب بیشتری دارند. این را از روی تجدید مکرر چاپ و محبوبیت سوژههایشان میتوان فهمید. قطعا عوامل مختلفی در برجسته شدن نام یک شهید دخیل هستند لکن نقش کتاب را نباید و نمیتوان نادیده گرفت؛ بهویژه در روزگاری که شبکههای اجتماعی بهوجود نیامده نبودند و رسانهها وسعت چندانی نداشتند.
حرف دیگر اینکه فرهنگ حماسه و جهاد و شهادت برآمده از جان خاطرههاست؛ خاطرههایی که مقاومت، روحیه اخلاص، شجاعت، جانبازی، آزادگی، صبر و شهادت را برای جامعه روایت کردند و جامعه با این روایتها در مسیر پایداری و مجاهدت قرار گرفت. پس بدون اغماض و با صدای رسا باید گفت که توجه علمی به استخراج و انتشار خاطرات روزهای دفاع مقدس، یک نیاز ضروری برای رشد و ارتقای جامعه بوده و پشتگوش انداختن آن عواقب خطرناکی دارد. کتاب خاطرات شهدا و ایثارگران در دهه ۹۰ با شهدای دفاع از حریم اسلام و اهلبیت علیهمالسلام وارد مرحله تازهای شد. در این مرحله، هم نویسندهها و هم ناشران با تکیه بر تجربه ۳۰سال خاطرهنگاری اقدام به تولید کتاب کردند. اینبار هم مثل گذشته مردم با خواندن خاطرهها با دنیای حماسی قهرمانها آشنا شدند. جالب اینجاست که شهدای تازه ایران، اغلب همان مخاطبان خاطرات دوران دفاع مقدس بودند. خاطره را باید جدی گرفت؛ خاطرهها قدرت سازندگی بالایی دارند. بهشرط آنکه مراقب قواره علمی، پرهیز از درشتنویسی و زیادهگویی فراموشی و جلوگیری از خیالپردازی در خاطرهنگاریها باشیم و نکته پایانی هم اینکه خاطرههای چاپ شده مثل سایر گونههای ادبی، قابل نقد و بررسی است. شاید بعضی از کتب ضعیف باشند و برخی قوی. بههرحال قلم و ذوق نویسندهها و هنر کتابسازی ناشرها بالا و پایین دارد. بیشک دل دادن به قیچی نقد، نردبان رشد آثار ادبی است.