در کمتر از 48ساعت دزدان شناسایی شده و 13نفر از آنها در عملیات جداگانه ای دستگیر و حدود 90درصد اموال سرقتی از آنها کشف شد. سه عضو این باند قبل از افشای سرقت و از طریق مرز هوایی به ترکیه فرار کرده بودند که با وجود شناسایی هویتشان، ترکیه آنها را استرداد نکرد. سه ماه از این سرقت گذشت و هنوز ابهامات زیادی درباره نحوه ورود دزدان بانک و حضور بدون دغدغه آنها در مخزن صندوق امانات سر به مهر باقی مانده که به نظر میرسید با دستگیری طراحان سرقت، این رازها فاش شود. پلیس در این مدت چندین بار درباره عملیات شناسایی و دستگیری دزدان صحبت کرد اما بانک ملی درخصوص انتقادات به ضعف سیستم امنیتی بانک سکوت کرد و تاکیدش بر جبران خسارت مالباختگان بود. نکته دیگری که پس از افشای راز سرقت جنجالی شد، افشای عکسها و نقشه ساختمان در اینترنت بود. به طوری که با یک جستوجوی ساده اطلاعات ساخت و نقشه بانک در دسترس بود. حال با این ضریب ایمنی پایین مشخص نیست چطور از این شعبه برای صندوق امانات استفاده شده بود. بر اساس آنچه پلیس اعلام کرده است، دو برادر که طراحان اصلی این سرقت بودند سال قبل با حفر تونل به بانکی در قائمشهر دستبرد زده اما شناسایی و دستگیر شدند. دو مجرم حرفهای بعد از آزادی، سناریوی دستبرد به صندوق امانات بانکها را طراحی کردند و با تشکیل باندی ابتدا سراغ صندوق امانات بانک تجارت رفته و خود را تا پشت در صندوق امانات رساندند اما نتوانستند وارد شوند. آنها سپس سراغ بانک ملی شعبه دانشگاه تهران رفته و با خیال راحت از بالای در وارد بانک شده و خود را به بخش صندوق امانات در طبقه منفی یک رسانده و بدون استرس با دستگاه هوا برش، در را تخریب کرده و وارد مخزن شدند. سارقان بیش از 12ساعت در بانک بودند و در این مدت با تخریب صندوقها، محتویات 168صندوق را خالی کردند و قبل از اینکه مسئولان بانک و پلیس متوجه ماجرا شوند سوار هواپیما شدند و به ترکیه رفتند. دزدان بخش زیادی از اموال سرقتی را در خودرویی در فرودگاه امام خمینی(ره) رها کرده بودند تا در فرصتی مناسب آن را به خارج از کشور انتقال دهند که با دستگیری دیگر اعضای این باند، خودرو کشف شد.
این هفته به بازخوانی جنجالیترین سرقتهای بانک در جهان پرداختیم.
سرقت وسط جنگ داخلی لبنان
بعضی از سرقتها و دزدیها با وجود گذشت سالها و دههها، همچنان حل نشده باقی مانده و حتی پایشان به کتاب رکوردهای گینس هم باز شدهاست. یکی از همین دست موارد، مربوط به سرقت بانک انگلیسی خاورمیانه در بیروت در سال1976 بود که بسیاری آن را یکی از بزرگترین سرقتهای بانک در جهان میدانند. این سرقت در روزهایی انجام شد که جنگ داخلی لبنان وارد نهمین ماه متوالی خود شدهبود و پایتخت این کشور دقیقا به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شدهبود. هر کدام از گروههای درگیر بین خودشان مرزی تعیین کردهبودند به نام « خط سبز » که از شمال تا جنوب شهر امتداد داشت. مرکز مالی و اقتصادی بیروت دقیقا در همین خط سبز قرار گرفته بود و بانک انگلیسی خاورمیانه با ارزشی نزدیک به 300میلیون دلار در همان منطقه قرار داشت. جنگ و درگیری موجب شدهبود این بانک چندان تحت محافظت نباشد و با توجه به همین موضوع، گروهی از سارقان نقشه سرقت از آن را اجرایی کردند. این بانک در خیابان باب ادریس و در مجاورت کلیسای کاتولیک بیروت قرار داشت. سارقان با یک عملیات نظامی ویژه توانستند خود را به بانک برسانند. آنها ابتدای چند خمپاره 60 به دو طرف درگیری شلیک کردند و همین موجب شد درگیری شدیدی بین آنها شکل گرفته و کسی متوجه حضور دزدان نشود. آنها در ادامه با منفجر کردن دیوار کلیسا، توانستند به بانک برسند. حدود چهار ساعت بعد از ورود به بانک، هشت مرد مسلح توانستند حفره بزرگ دیگری در یکی از دیوارهای بانک ایجاد کرده و خود را به مخزن اصلی پولها برسانند. آنها سپس خودروهای خود را که بیرون کلیسا پارک شدهبود، با میلیونها دلار پول نقد، جواهرات و طلا پر کرده و متواری شدند. آنها در شلوغی دود و آتش رفتند و برای همیشه ناپدید شدند. تا به امروز هیچ سرنخی از سارقان آن بانک یا داراییهای سرقت شده به دست نیامده و نام این اتفاق به عنوان یکی از بزرگترین سرقتهای بانکی در تاریخ در کتاب رکوردهای گینس ثبت شدهاست. به دلیل همین ابهام، هیچ جزئیات مشخصی در مورد این سرقت وجود ندارد. در این میان، ادعاهای زیادی در مورد گروهها و سازمانهای احتمالی عامل این سرقت مطرح شد. بسیاری به این نکته مهم اشاره میکردند که دسترسی به گاوصندوق اصلی بانک با استفاده از مواد منفجره و بدون داشتن تلفات، نشان میدهد گروهی از افراد حرفهای پشت این ماجرا بودهاند. بر همین اساس، دامین لوئیس نویسنده انگلیسی همان سالها تحقیقات زیادی در مورد این سرقت انجام داد و به این موضوع اشاره کرد که نیروهای عملیات ویژه انگلیس میتوانند عامل این سرقت باشند. بنا به گفته لوئیس، این نیروها انگیزه کافی، ابزار لازم و سابقه انجام چنین سرقتهایی را داشتند. اگرچه او سالها پیرامون این سرقت تحقیق کرد اما نتوانست به صورت قطعی نقش نیروهای انگلیسی را تایید کند. مسأله دیگر این بود که روایتهای زیادی در مورد میزان پولها و سرمایههای سرقت شده وجود داشت. با این حال، آنچه بسیاری نسبت به آن نظر موافق داشتند، این بود که سارقان توانستند نزدیک به 32میلیون دلار از آن بانک سرقت کنند.
ماجرای سرقت در نیمساعت
وقتی صحبت یکی از بزرگترین سرقتهای بانکی در تاریخ آمریکا میشود، خیلیها اول از همه به سرقتی اشاره میکنند که سال1997 در لسآنجلس انجام شد و سارقان توانستند رقمی حدود 19میلیون دلار پول نقد را در کمتر از 30دقیقه بدزدند. چهره اصلی پشت پرده این سرقت بزرگ، فردی به نام آلن پیس بود. او در یک شرکت امنیتی کار میکرد که روزانه دهها کامیون حمل پول وارد آنجا میشد و پس از شمارش برای انتقال به دستگاههای خودپرداز، از آنجا خارج میشد. به همین دلیل او اطلاعات دقیقی در مورد محل دوربینهای امنیتی، محل استقرار صندوقهای پول و همچنین مقصد احتمالی پولها داشت. او برای اجرای نقشهاش، سراغ چهار نفر از دوستان دوران کودکیاش رفت تا کار را عملیاتی کنند اما یک اتفاق غیرمنتظره برای او افتاد. روز پنجشنبه 12سپتامبر، آلن از محل کارش اخراج شد و همین مسأله میتوانست نیروهای پلیس را نسبت به او مشکوک کند. با این حال، او و تیمش تصمیم گرفتند هر طور شده نقشه سرقت را انجام دهند. هر پنج نفر آنها روز جمعه وارد یک مهمانی بزرگ در منطقه لانگ بیچ شدند. هنوز چند ساعت از مهمانی نگذشته بود که آنها آنجا را ترک کرده و بعد از تغییر لباس و زدن ماسک به سمت محل بارگیری ماشینها حرکت کردند. آلن هنوز کلیدهای درب ورودی را داشت و به همین دلیل پنج نفر توانستند بهراحتی وارد ساختمان شوند. آنها به محض ورود با تعدادی از نیروهای شیفت شب روبهرو و مجبور شدند دست و پای آنها را ببندند. گرچه سارقان مسلح بودند اما هیچ تیراندازیای صورت نگرفت و آنها خیلی راحت توانستند وارد محل نگهداری صندوقهای پول شوند. آنها توانستند نزدیک به 19 میلیون دلار پول نقد را دزدیده و پشت ماشینی بگذارند که از قبل تهیه کرده بودند. آلن همچنین به دیگر اعضای تیم دستور داد که پیش از خروج تمام دوربینها را شکسته و نوارهای قبلی را هم بردارند. آنها سریعا به خانه یکی از دوستانشان رفته و پس از تعویض لباسها باز به همان مهمانی برگشتند. آنها خوب میدانستند که افراد حاضر در مهمانی به قدری از مشروبات الکلی استفاده میکنند که دیگر حواسشان به ورود و خروج آنها نیست. این پرونده در زمان خودش چندان رسانهای نشد، زیرا نیروهای امنیتی به این نتیجه رسیدند که اعلام رقم دقیق پولهای سرقتشده میتواند حس بدی بین عموم مردم ایجاد کند. به همین دلیل آنها ابتدا اعلام کردند که حداکثر حدود یک میلیون دلار به سرقت رفته است. با این حال، نیروهای پلیس از همان روز نخست به آلن مشکوک بودند و او را زیر نظر داشتند. از آن طرف، آلن و دوستانش هم سعی کردند کاملا دور از چشم و توجهات باشند. بخشی از پولهای سرقت صرف خرید خانههایی توسط دوستان و خانوادههای این افراد شد. مشکل پلیس این بود که هیچکدام از این پنج نفر تغییر مهمی در سبک زندگیشان ایجاد نمیشد و پلیس هم نمیتوانست برای دستگیریشان کاری کند. تنها مسأله این بود که آنها برای قمار بارها به لاسوگاس رفتند. در همان روزهای نخست تحقیق، نیروهای پلیس چراغ شکستهشدهای را پیدا کردند که مربوط به هیچکدام از ماشینهای آن شرکت نبود. همین سرنخ آنها را به خودرو حمل پولهای سرقتی و فردی به نام هیل رساند که روز قبل از سرقت، آن ماشین را اجاره کرده بود و روز بعد هم بازگردانده بود. در وسایل هیل، پولهایی پیدا شد که شمارهاش دقیقا با پولهای سرقتی یکی بود. در نتیجه او بازداشت و دیگر همدستانش را لو داد. آلن به اتهام سرقت مسلحانه به 24 سال زندان محکوم شد و دوستانش هم محکومیتهایی با مدتزمان کمتری گرفتند. پلیس توانست فقط پنج میلیون دلار از پولهای سرقتشده را بازگرداند. گفته میشد احتمالا سارقان مابقی پولها را صرف قمار و شرطبندی کرده بودند.
دستبرد از طریق یک تونل هفتاد متری
هر بار صحبت از دستبرد یا سرقت بانک میشود، مطمئنا میتوان نمونههای زیادی از آن را در کشورهای آمریکای جنوبی پیدا کرد. یکی از بزرگترین این سرقتها در شهر فلورنتزا و در ایالت سیرا انجام شد. روز شنبه ششم آگوست سال 2005 گروهی از سارقان از طریق تونلی که از قبل کنده بودند، وارد بانک مرکزی این شهر شدند و تمام محتویات صندوقها را خالی کردند. بنابه گزارش مسئولان خود بانک، ارزش داراییها نزدیک به 71میلیون دلار تخمین زده میشد و وزنشان هم نزدیک به 3.5تن بود. نکته دردناکتر این بود که بانک در مقابل سرقت اصلا بیمه نشده بود، زیرا یکی از سخنگویان بانک همان زمان گفت که خطر سرقت از نظر مدیران آنقدر پایین بود که ارزش بیمه کردن نداشت. شواهد و قرائن نشان میداد که سارقان در کار خود بسیار حرفهای بودند، زیرا توانستند تمام سیستمهای هشدار بانک را خاموش کنند. نکته جالبتر اینکه مسئولان بانک در روز تعطیل آخر هفته به هیچ وجه متوجه سرقت نشدند و تازه صبح روز دوشنبه با صندوقهای خالی از پول روبهرو شدند. خبر سرقت از این بانک بهسرعت در تمام برزیل پخش شد، زیرا مسئولیت توزیع پول بین بانکهای چند ایالت را برعهده داشت. همچنین گفته میشد پولها درون صندوقهایی بود که قرار بود در مورد توزیع یا نابودی آنها تصمیمگیری شود. به همین دلیل میزان دقیقی در مورد آنها گزارش نشده بود و ردیابی آنها نیز غیرممکن بود. نیروهای امنیتی و پلیس با بررسی همهجوانب، مطلع شدند که با یک تیم حرفهای روبهرو هستند زیرا برنامهریزی آنها بسیار دقیق بود. آنها سه ماه قبل از انجام سرقت، یک ساختمان تجاری را در مرکز شهر اجاره کردند و از طریق آن توانستند با حفر یک تونل 70متری و عبور از زیر چند ساختمان به زیر ساختمان بانک برسند. آنها برای آنکه کار خود را عادی جلوه دهند، کارهای زیادی انجام دادند، ابتدا ساختمان اجارهشده را بازسازی کردند و در بالای آن علامتی نصب کردند که نشان میداد در کار خرید و فروش چمنهای مصنوعی و انواع گیاهان زینتی است. بعدها همسایهها گفتند که روزانه بین هفت تا 10نفر را میدیدند که با ماشینهای مختلف خاک از ساختمان بیرون میآورند؛ آنها تصور میکردند که این خاک مربوط به شغل آنها ست. درواقع سارقان در حال ساخت تونلی 70متری بودند که تمام مسیر آن با پلاستیک و چوب تجهیز شده بود و سیستم تهویه هوای بسیار مناسبی هم داشت. اوج کار آنها در یک هفته پایانی بود. آنها تنها به دو متری صندوقهای پول رسیده بودند اما برای کندن بتون نیاز به تجهیزات پیشرفتهای داشتند. گزارشهای بعدی پلیس نشان داد که آنها با پیشرفتهترین تجهیزات الکترونیکی توانستند به داخل بانک نفوذ کرده و بعد از اتمام کارشان هم محیط بانک را مملو از سنگ آهک کردند تا اثر انگشتشان از بین برود. با وجود تمام این اقدامات، اختلافات و درگیری بین اعضای باند سرقت، موجب دستگیری تعدادی از آنها شد. حدود دو ماه بعد جنازه مغز متفکر این سرقت در حالی که هفت گلوله به صورتش اصابت کرده بود، در یکی از شهرهای اطراف پیدا شد. معلوم شد تعدادی از نیروهای پلیس هم در جریان این سرقت بودهاند و به دلیل اختلاف با رئیس باند، او را دزدیده و بعد به قتل رساندهاند. بعد از آن بود که موجی از دستگیریها شروع شد و تعداد افراد دستگیر شده به 54 نفر رسید. با این حال، تلاش چند ماهه نیروهای امنیتی و پلیس تنها موجب بازگرداندن نزدیک به هشت میلیون دلار از آن پولها شد.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: