انتخاب این زاویه دید تازه برای روایت، یکی از نکات جالبتوجهی است که مهدی غفوری، نویسنده و کارگردان هنری کاتب اعظم در گفتگو با جامجم به آن اشاره میکند و حائزاهمیتش میشمارد. ازجمله دیگر نکاتی که غفوری از آن ابراز رضایت میکند دست باز تیم تولید در انتخاب بازیگران بوده که در نهایت به حضور امین زندگانی، سیامک صفری، نادر فلاح، نازنین فراهانی، فاطمه گودرزی، حدیث میرامینی، خسرو شهراز، امین میری، امیرحسین هاشمی، امیر شهرابی، محسن علیخانی، محمدمحسن شفیعی، آرش رحیمی، محمدرضا تاجیک، امیر تکفلاح و وحیدرضا قناعتیان در این اثر منجر شده است. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگویی است با مهدی غفوری، نویسنده و کارگردان هنری کاتب اعظم و وحید پناهلو، مدیر مرکز سریال سوره که اقتباسهایی دیگر از کتابهای منتشرشده توسط انتشارات سوره مهر را نیز در دستور کار دارد.
مهدی غفوری که هم کارگردانی هنری و هم نویسندگی کاتب اعظم را براساس رمان اعترافات کاتب کشتهشده نوشته ساسان ناطق از انتشارات سورهمهر برعهده داشته است، در پاسخ به اینکه برای تبدیل رمان به نمایشنامه و تولید تلهتئاتر براساس آن، چه مسیری را پیمود به جامجم چنین میگوید: «رمان اعترافات کاتب کشتهشده در هفت پرده نوشته شده بود و پس از خواندنش، اولین نکتهای که به ذهنم رسید این بود که از پتانسیل تبدیل شدن به یک مینیتلهتئاتر برخوردار است؛ ضمن اینکه باید بگویم این پیشنهاد در ابتدا از سوی مرکز سریال سوره مطرح شد و این عزیزان این کتاب را برای مطالعه در اختیار من قرار دادند وهنگامی که اعلام کردم چنین پتانسیلی را بهوضوح در این اثر میبینم برای ساخت تلهتئاتری براساس آن به توافق رسیدیم. تقریبا دو ماه صرف پژوهش در مورد این اثر شد و با انتخاب زاویه دید مناسب به روایت داستان پرداختیم. پیشنهاد اولیه مرکز سریال سوره تولید تئاتری بود که در هفت قسمت براساس هفت پرده کتاب به سرانجام برسد که خوشبختانه همینطور هم شد. یکی از اهداف تولید کاتب اعظم این بود که بتواند نفسی تازه در جان روند تولید تلهتئاتر برای تلویزیون بدمد و امیدواریم آن سیر تولید تئاتر که بهشکلی بسیار هدفمند در تلویزیون پیگیری میشد بار دیگر از سر گرفته شود.»
حرکت بر مدار یک زاویه نگاه تازه
او در پاسخ به اینکه مهمترین چالشهای پیشرویش در تبدیل رمان به نمایشنامه برای تولید تلهتئاتر چه بوده است، میگوید: «بیایید از این منظر به ماجرا بنگریم که اعترافات کاتب کشتهشده بالاخره از تاریخ برآمده و نگاهی تاریخی بر آن حاکم است؛ نکتهای که باید هنگام تبدیل کردنش به کاتب اعظم بسیار مورد توجه قرار میگرفت. این در حالی است که ممکن است کتابی بهدست شما برسد که پیشینهای تاریخی نداشته باشد و در نتیجه باید برای تبدیل کردنش به نمایشنامه جهت تولید تلهتئاتر با نگاهی دیگر به آن بنگرید. همین پیشینه تاریخی رمان موجب شد نخستین کاری که در مسیر تبدیل کردنش به نمایشنامه انجام دهیم، تحقیق و پژوهش باشد. کاری که هنگام انجام دادنش به داستانهایی زیبا رسیدیم و با نگاه نویسنده کتاب به واقعه عاشورا تلفیقش کردیم. درواقع ما بر مدار زاویه نگاه ایشان حرکت کردیم و به روایت قصههایی پرداختیم که از پژوهشهایمان بهدست آورده بودیم.»
نویسنده و کارگردان هنری کاتب اعظم در پاسخ به این سؤال که در انتخاب بازیگران چه میزان آزادی عمل داشتهاند، توضیح میدهد: «بسیار. در پاسخ به این سوال، ابتدا باید از مدیریت حوزه هنری و نگاهشان به این ماجرا و همینطور مرکز سریال سوره و مدیریت آن، وحید پناهلو سپاسگزار باشم که در انتخاب بازیگران هیچ محدودیتی برای ما قائل نشدند و اینگونه شد که تکتک این عزیزان؛ امین زندگانی، سیامک صفری، نادر فلاح، نازنین فراهانی، فاطمه گودرزی، حدیث میرامینی، خسرو شهراز، امین میری، امیرحسین هاشمی، امیر شهرابی، محسن علیخانی، محمدمحسن شفیعی، آرش رحیمی، محمدرضا تاجیک، امیر تکفلاح و وحیدرضا قناعتیان از میان بهترینهای تئاتر، سینما و تلویزیون انتخاب شدند و تیمی قابل و باسابقه را تشکیل دادند.»
او در جواب این که جز زاویه دید، اتفاق تازه دیگری هم هست که در کاتب اعظم رخ داده باشد، توضیح میدهد: «اصلی که ما هنگام تبدیل اعترافات کاتب کشته شده به کاتب اعظم رعایتش کردیم اصل رعایت زاویه دید تماشاگر بود و کار نوی دیگری که در کنار آن انجام دادیم این بود که در برخی صحنهها و پلانها به پرسوناژهایمان نزدیک شدیم و شاید بتوان گفت قابهایی سینمایی ساختیم. پس نوع فیلمبرداری در کنار زاویه دید که به آن اشاره کردم، شایان توجه است.»
اولویت اقتباس با سورهمهر
وحید پناهلو، مدیر مرکز سریال سوره در توضیح فعالیتهای این مرکز میگوید: «از تابستان سال گذشته بود که سازمان سینمایی سوره برای تکمیل زنجیره تولید خود به فکر ایجاد و احداث مرکز تخصصی تولید سریال افتاد. تولید سریال سابق بر این در حوزه هنری انجام میشد، اما سالها بود که به آن پرداخته نشده بود. آخرین کاری که در زمینه تولید سریال در حوزه هنری انجام شد، «مسافر ری» (۱۳۷۹) به نویسندگی و کارگردانی داوود میرباقری بود و در سالهای اخیر اتفاقی خاص در این زمینه رخ نداده بود. از آنجایی که در دوره جدید مدیریت حوزه هنری در کنار تولید آثار سینمایی و فعالیت حوزههای تولیدی سازمان سینمایی سوره، بحث سریالسازی نیز مدنظر قرار گرفت، در تابستان۱۴۰۰ موجب شکلگیری مرکز سریال سوره به مدیریت اینجانب شد. اولین نکتهای که ما تلاش کردیم به آن بپردازیم بحث اقتباس از کتابهایی بود که در طول سالیان سال توسط چهرههای شناخته شده از سوی شرکت انتشارات سورهمهر منتشر شده بود. شرکت انتشارت سورهمهر بهعنوان متولی انتشارات حوزه هنری و بهعنوان محل بروز آثار تولیدی حوزه هنری عهدهدار تمامی امور مربوط به برنامهریزی، طراحی محتوا، تولید فنی، انتشار و توزیع کتاب و نشریات و سایر محصولات فرهنگی ـ هنری این حوزه است. بررسی امکان اجرایی شدن، اقتضائات تولیدی و تبعات رسانهای مواردی بود که ما برای تبدیل کردن این کتابها به آثار تصویری و به شکل مشخص سریال، بررسی کردیم.» او ادامه میدهد: «در این مسیر، گروهی مسئول بررسی این امکان شدند و اعترافات کاتب کشته شده نوشته ساسان ناطق یکی از اولین موارد پیشنهادیشان برای رقم زدن این اتفاق بود و پیشنهاد دادند که میشود از این کتاب با این شرایط، با این ملاحظات و با این توجیهات، تلهتئاتری هفت قسمتی تولید کرد. ضمنا باید اشاره کنم که ما در حال تولید کارهای دیگری نیز هستیم و ازجمله پروژه اقتباس از کتاب «عصرهای کریسکان» یکی از مهمترین پروژههای پیشروی ماست که بهزودی کلید خواهد خورد و اکنون در مرحله پیشتولید قرار دارد. کتاب عصرهای کریسکان به قلم کیانوش گلزارراغب، خاطرات امیر سعیدزاده از رزمندگان جنگ ایران و عراق را به تصویر میکشد و در کنار آن تولید اثری بر مبنای «ماتی خان» نوشته عبدالرحمن اونق نیز در دستور کارمان قرار دارد. ماتی خان داستانی تاریخی است که به ماجرای استقرار اجباری قبیلههای ترکمن در نزدیکی رود اترک میپردازد. در هر دوی این موارد نیز یکی از مواردی که دنبال میکنیم عمل به سیاستی بالادستی است که از سوی حوزه هنری اعلام شده است و آن حرکت به سمت فراتهران و رفتن به سراغ قصههایی در خارج از تهران و بهخصوص قصههایی است که به مرزنشینان میپردازد.»
پناهلو در پایان چنین میگوید: «تلهتئاتر کاتب اعظم از این جهت برای تولید تلهتئاتر انتخاب شد که احیای فرمی و قالبی بهشمار میآمد که سالهای سال در قاب تلویزیون درخشیده بود و به گمان ما روی آنتن رفتن نمونهای دیگر از آن میتوانست بار دیگر موجب جلب شدن توجه مدیران و مخاطبان شود و وجه تمایز آن برای ما با دیگر آثار اقتباسی این بود که ضمن نوشته شدن توسط نویسندهای ایرانی، از زاویه نگاهی نو به واقعه عاشورا میپرداخت. در این اثر عصر تا شب عاشورا از نگاه خیمه کاتبان روایت میشود و زاویه نگاهی را میسازد که کمتر به آن پرداخته شده است. مرکز سریال سوره قصد دارد سبدی متنوع از آثار در اختیار مخاطبانش بگذارد و تلهتئاتر هم یکی از موارد این سبد متنوع خواهد بود.»
اینبار کاتب است که عاشورا را روایت میکند
مهدی غفوری، نویسنده و کارگردان هنری کاتب اعظم در توضیح زاویه نگاه ساسان ناطق در رمان اعترافات کاتب کشتهشده؛ منبع اقتباس برای تولید کاتب اعظم را چنین میگوید: «در واقع زاویه نگاه جذاب ایشان بود که ما را به سمت تلهتئاتر شدن اعترافات کاتب کشتهشده برد و آن اینکه در سپاه عمربنسعد کاتبانی در خیمه بودند که قرار بود واقعه عاشورا را روایت کنند و همین نگاه باعث شد ما به فکر صحنه تئاتر و حضور این خیمه بر آن صحنه بیفتیم. البته که در طول پژوهشهایمان خیمه دیگری را هم به قصه اضافه کردیم که خیمه مطبخ نام داشت و چند زن در آنجا که در نزدیکی خیمه کاتبان قرار دارد، مشغول به کار بودند. درمجموع این زاویه نگاه ساسان ناطق بود که به ما جرأت تغییر و تبدیل در اعترافات کاتب کشتهشده و تبدیل آن به کاتب اعظم را داد.»
روزنامه جام جم