چند روز پیش وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی توییتی زد و در آن (‌نقل به مضمون) نوشت که درمورد آمادگی اسکله و خدمات فنی در کیش و همچنین درخصوص تسریع در ابلاغ سوخت یارانه‌ای به شناورهای تفریحی با دبیر شورای عالی مناطق آزاد تجاری و همچنین وزیر نفت صحبت کرده است.
کد خبر: ۱۳۷۸۱۸۸
نویسنده فاطمه مرادزاده - ایران

عزت‌ا... ضرغامی یکشنبه‌شب در برنامه تلویزیونی جهان‌ آرا هم از گفت‌و‌گو با مسئولان دو کشتی تفریحی بزرگ با ظرفیت‌های 1700 و 1200 نفر خبر داد.

او پیشتر هم گفته بود که به شناورهای بزرگ تفریحی (کشتی‌ های کروز) سوخت یارانه‌ای اختصاص خواهد یافت که هزینه سفرهای دریایی را به‌شدت کاهش می‌دهد و منجر به توسعه گردشگری دریایی می‌شود. به‌طور مثال سوخت یک کروز با ظرفیت ١٠٠٠ نفر از ۶٠ میلیارد تومان به ۵٠ میلیون تومان کاهش می‌یابد که این کاهش چشمگیر قیمت سوخت روی کاهش هزینه سفر برای گردشگران هم تاثیر بسزایی خواهد داشت.

این اتفاق اگر بیفتد اتفاق مبارکی است، چرا که کشورمان با دارا بودن 5400 کیلومتر ساحل در شمال و جنوب و مجموعه جزایر زیاد، فرصت بسیار خوبی برای توسعه گردشگری دارد.

اما ما در این یادداشت نه بنای زیاده‌گویی درباره توسعه گردشگری دریایی را داریم که طی چنددهه گذشته بارها از طریق رسانه‌ها ضرورت اجرای آن بیان شده و مسئولان وقت هم بارها وعده اجرای آن را داده‌اند‌ و نه بنای نقد و تحلیل صحبت‌های وزیر محترم و امکان اجرایی شدن آنها را داریم، بلکه می‌خواهیم از زیرساخت‌هایی بگوییم که گرچه تامین و آماده‌سازی آنها برعهده وزارت میراث فرهنگی و گردشگری نیست، اما بود و نبود آنها تاثیر مستقیمی در جذب گردشگر و توسعه صنعت گردشگری در کشورمان دارد.

اولین و مهم‌ترین زیرساخت تامین آب است؛ تامین آب در کنار سواحل و دریاهای پرآب. تناقض عجیبی است اما این یک واقعیت ملموس است که ما در برخی از زیباترین و گردشگرپذیرترین سواحل‌مان هنوز با معضل بی‌آبی روبه‌رو هستیم.

شاید آوردن یک مثال، فهم ماجرا را ساده‌تر کند. ببینید روستای گواتر در منتهی‌الیه جنوب‌شرقی ایران در حاشیه خلیج گواتر در فصول گردشگری یعنی بهمن تا پایان فروردین، روزانه پذیرای 3000 تا 4000 گردشگر از سراسر ایران است؛ گردشگرانی که 2100 کیلومتر از مبدا پایتخت حرکت کرده و خود را به آن نقطه دور‌افتاده می‌رسانند، تا از آب و هوای دل‌انگیز ساحلی لذت ببرند و به تماشای رقص و بازی دسته‌ دلفین‌ها که به ساحل نزدیک می‌شوند و همچنین جنگل‌های مانگرو بنشینند. گردشگران گرچه برای تماشای جاذبه‌های طبیعی دریایی به آن نقطه دوردست سفر می‌کنند اما تنها آبادی که می‌توانند در آن استراحت و اقامت کنند، روستای گواتر است که به‌عنوان روستای نمونه گردشگری ثبت شده؛ با این حال این روستا آب لوله‌کشی ندارد و با تانکر آبرسانی می‌شود. دهیاری روستا همت کرده و چند چشمه سرویس بهداشتی برای گردشگران ساخته است اما سرویس‌های بهداشتی که نه آب لوله‌کشی دارند و نه سهمیه آب تانکر.

به نظر شما حالا تکلیف چند هزار گردشگر که برای لذت بردن از تفریحات دریایی، ایران خودمان (‌و نه کشور ترکیه یا سایر کشورهای دور و نزدیک‌) را انتخاب کرده و حاضر شده‌اند وقت و انرژی و هزینه زیادی بابت این سفر بپردازند اما هیچ امکاناتی در مقابل خود نمی‌بینند، چیست؟ گردشگرانی که پس از دیدن بی‌آبی و نبود سرویس‌های بهداشتی که یکی از ملزومات اصلی مقاصد و مسیرهای گردشگری است، از سفر خود و وقت و هزینه‌ای که صرف کرده‌اند، پشیمان شده و این پشیمانی و نبود امکانات اولیه را به دیگر علاقه‌مندان سفر بازگو می‌کنند و این ماجرای تاسف‌بار دهان به دهان می‌چرخد و چرخه سفر را از افزایش به سمت کاهش و صفر میل می‌دهد.

ذکر تنها همین یک مثال کافی است تا وزیر محترم میراث فرهنگی و گردشگری و سایر مسئولان پیش از هر تصمیم و برنامه روبنایی، به مقوله تامین آب و زیرساخت‌های گردشگری در مناطق گردشگرپذیر به‌صورت یک ضرورت بنگرند، البته اگر واقعا قصد توسعه گردشگری را در سر می‌پرورانند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها