چگونه می‌توان از ادبیات پول درآورد

گردشگری‌ادبی در ایران؛ شاید وقتی دیگر!

زبان فارسی دومین زبان زنده دنیای اسلام است و در طول تاریخ هزار و چند‌صد‌ساله ادبیات فارسی، شاعران و نویسندگان و ادیبان زیادی در این سرزمین زندگی می‌کرده‌اند که هرکدام تاثیرگذاری خاص خود و علاقه‌مندانی دارند.
کد خبر: ۱۳۷۸۱۰۴
نویسنده آرش شفاعی - دبیر گروه فرهنگ و هنر
شاید از نظر تعداد شاعران و نویسندگان بزرگ، هیچ کشوری به ایران نرسد، به همین دلیل ایران دارای ظرفیت‌های بالایی برای «گردشگری ادبی» است. مفهوم گردشگری ادبی در کشور ما چندان مورد توجه قرار نگرفته است. شاید این تصور که می‌شود از عشق و علاقه مردم به شعر و ادبیات؛ پول درآورد، در کشور ما هیچ‌گاه چندان جدی گرفته نشده است. اما گردشگری ادبی چیست و شامل چه نوع اقداماتی است؟ سازمان جهانی گردشگری ملل متحد این تعریف را برای گردشگری ادبی ارائه کرده است: گردشگری فرهنگی، مسافرت مردم به سمت جاذبه‌های فرهنگی در مکانی غیر از محل سکونت آن‌ها به قصد کسب تجربه و دانش به منظور پاسخگویی به نیاز‌های فرهنگی مانند مشارکت در رویداد‌های فرهنگی و هنری، بازدید از میراث فرهنگی، نمایشگاه‌های فرهنگی و هنری و تماشای فیلم و تئاتر است. گردشگری ادبی از زیرشاخه‌های گردشگری فرهنگی و گردشگری میراثی محسوب می‌شود و از قرون۱۸و۱۹ با توجه به گسترش مطالعات ادبی در اروپا شکل گرفت که هم نقشی در انتقال میراث ناملموس دارد و هم نقشی در ایجاد درآمد اقتصادی و ایجاد شغل.

گردشگری در هزارتوی داستان‌ها

گردشگری ادبی شامل بازدید از سه نوع مکان است: اول، مکان‌های واقعی. جذابیت این‌گونه مکان‌ها در این است که امکان مشاهده بی‌پرده و حقیقی از شرایط زندگی یک ادیب و شاعر و هنر‌مند را به ما می‌دهد. در خیلی از کشور‌ها شما می‌توانید اتاق کار یک نویسنده بزرگ، میز کاری که او رمان‌های معروفش را پشت آن نوشته، دستگاه تایپی که با آن تایپ کرده، عکس‌های مختلف، دستنوشته‌ها و اسناد حاوی اطلاعات بسیار جزئی از زندگی او را نگهداری کرده و در معرض دید علاقه‌مندان قرار داده‌اند. همچنین مکان‌هایی مانند زادگاه، آرامگاه، خانه‌های دائم یا موقت و خلاصه مکان‌هایی که درباره زندگی یک ادیب، به شما اطلاعات می‌دهد، جزو این دسته مکان هست. مثلا خانه جین آستن در چاوتاون همپشایر، محل تولد توماس هاردی و آرامگاه شکسپیر از پربازدیدترین مکان گردشگری ادبی در بریتانیا محسوب می‌شوند.

سوار بر موج خیال

دوم، مکان‌های خیالی. زندگی شاعران و نویسندگان با خیال و واقعیت عجین شده است. شاعران و نویسندگان با تخیل خود به اشیا و مکان‌ها، عینیت و درخششی می‌دهند که از ذهن سرشار از سرزندگی آنان جوشیده است. در برخی کشور‌ها با استفاده از همین داستان‌ها و نوشته‌ها مکان‌هایی را که در آثار نویسندگان به آن‌ها اشاره شده است، به‌عنوان مقصدی برای گردشگری ادبی آماده می‌کنند و مردم با بازدید از این مکان‌ها، می‌توانند درباره یک مکان یا شخصیت‌های خیالی یک اثر، اطلاعات جذابی دریافت کنند و خود را در مسیر تخیل نویسنده ببینند. مثلا می‌دانیم وقایع رمان مشهور اولیس نوشته جیمز جویس، در کوچه خیابان‌های این شهر اروپایی اتفاق می‌افتد. در شهر اولیس، مسیر‌هایی که در رمان به آن‌ها اشاره شده، به‌عنوان مسیری برای بازدید گردشگران آماده شده است. همین اتفاق درباره خانه‌ای که داستان‌های شرلوک هلمز، قهرمان مشهور داستان‌های پلیسی در آن روی می‌دهد، افتاده است. این مکان‌ها شاهد ترکیب خیال و واقعیت و آمیختگی فضای داستان، شعر یا نمایشنامه با واقعیت بیرونی مکان هستیم، یک نمونه در دسترس و نزدیک به ما، «موزه معصومیت» در استانبول است که براساس رمانی از اورهان پاموک ساخته شده است.

این موزه در محله بیوقلو استانبول ساخته شده و براساس توصیفی که در داستان شده، دارای ساختمانی قرمزرنگ و سه‌طبقه که همه چیز در آن برای عینیت‌بخشی به داستان عشق میان فسون و کمال (قهرمانان رمان) تدارک دیده شده است.

در داستان، به سبب ناکامی کمال در عشق، او شروع به گردآوری اشیایی می‌زند که یاد عشق قدیمی را در خاطرش زنده کند و همه این اشیا در موزه جمع‌آوری شده است. لباس‌ها، زیورآلات و روزنامه‌های قدیمی مربوط به دوران زندگی قهرمانان رمان در این موزه گردآوری شده است. ما در ایران در این زمینه، تقریبا هیچ کاری نکرده‌ایم، برخی داستان‌های داستان‌نویسان ایرانی دارای ظرفیت‌هایی در این خصوص هستند. مثلا وقایع رمان کلیدر نوشته محمود دولت‌آبادی در منطقه‌ای به همین نام در استان خراسان روی داده است یا وقایع مجموعه رمان‌های یوسف علیخانی در منطقه میلک در الموت می‌گذرد که این رمان‌ها دارای ظرفیت برای سرمایه‌گذاری درخصوص گردشگری ادبی است.

یادبود‌های ادبی

سوم: مکان‌های ساخته شده. این مکان‌ها بنا‌هایی است که برای تقدیر، یادبود و آگاهی مردم درباره هنرمندان و آثارشان ساخته شده است. مثلا موزه‌ای که برای یادبود شاعری ساخته می‌شود یا خانه‌هایی که در آن‌ها به نویسندگان و شاعران و آثارشان پرداخته می‌شود. پارک‌های موضوعی، کتابخانه‌های تاریخی، شهر‌های خلاق ادبی و مانند آن از جمله این‌گونه مکان‌هاست. مثلا در انگلستان، منطقه‌ای به نام «دنیای دیکنز» ساخته شده‌است که در آن بینندگان می‌توانند مجموعه‌ای از اشیا و ساخته‌ها و شخصیت‌های بازسازی شده رمان‌های مشهور چارلز دیکنز را ببینند. مسیر‌هایی هم که به‌عنوان مسیر آشنایی با رمان‌های خاص ساخته شده و می‌کوشد تا از این طریق اطلاعاتی درباره نویسندگانی مانند آگاتا کریستی به مخاطبان داده شود، از همین دسته است. در اسپانیا یکی از مسیر‌های معروف گردشگری ادبی این کشور مسیر همینگوی است. این مسیر، مسیری است که ارنست همینگوی هرسال از طریق آن برای شرکت در یکی از جشن‌های سالانه اسپانیا به نام سن فرمین به این کشور سفر می‌کرد. به یاد داشته باشیم که حتی یک موزه ادبی استاندارد در ایران ساخته نشده است.

کمیت لنگ گردشگری ادبی در ایران

چرا گردشگری ادبی در ایران هیچ‌وقت فعال نبوده است؟ ابتدا ببینیم برای این‌که گردشگری ادبی در ایران رواج پیدا کند، به چه اقداماتی نیاز داریم؟ فائزه اسدیان اردکانی و عاطفه احمدی بیداخویدی نویسندگان مقاله‌ای علمی پژوهشی با عنوان «تحلیلی بر عوامل موثر بر توسعه گردشگری ادبی» این ۱۰مورد را برای راه‌اندازی گردشگری ادبی برشمرده‌اند: تبلیغ و بازاریابی، برگزاری تور‌های ارزان، برگزاری رویداد‌های ادبی، آموزش دست‌اندرکاران محلی، توسعه زیرساخت‌ها، جذب و آموزش نیروی انسانی، همکاری بین دستگاهی، حفاظت از آثار با زمینه ادبی و فرهنگی، برندسازی و ایجاد جاذبه‌های گردشگری ادبی.

کشور ما، اما در همه این زمینه‌ها، ضعف دارد. اولین و مهم‌ترین چالش گردشگری ادبی در ایران، این است که نهاد‌های فرهنگی کشور به پتانسیل‌های گردشگری ادبی باور ندارند. اصولا این دیدگاه که می‌شود از جذابیت فرهنگ و ادبیات، درآمد کسب کرد و پول درآورد در کشور ما چندان مشتری ندارد. به همین دلیل ظرفیت فراوان ادبیات در ایران مورد توجه قرار نمی‌گیرد و از قابلیت‌های روز رسانه‌ها و فضای مجازی در توسعه گردشگری ادبی استفاده خاصی نمی‌شود. این تعلل باعث شده است که در موارد زیادی ما شاهد این باشیم که درباره زادگاه و خاستگاه بزرگان ادبیات و شاعر‌های‌مان توسط کشور‌های دیگر تشکیک شود و آن‌ها با استفاده از سرمایه‌گذاری در این حوزه، دست‌بالا را در استفاده از ظرفیت‌های ادبی ایران داشته باشند. ناشناخته ماندن ظرفیت‌های گردشگری ادبی را برای مثال می‌توان در نبود برنامه‌ریزی در سازمان‌ها و نهاد‌های اجرایی مانند وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشاهده کرد. اگر چنین رویکردی به گردشگری ادبی در کشور وجود داشت، آنگاه می‌شد درباره برنامه‌ریزی برای تعریف مسیر‌های ادبی در ایران براساس داشته‌های فرهنگی و هنری کشور صحبت کرد.

در صورت تعریف درست برای گردشگری ادبی، توجه به احیای و تبلیغ میراث و هویت ادبی شهر‌های مختلف کشور در دستور کار قرار می‌گرفت و میراث ادبی و فرهنگی موجود به شکل درست شناخته و شناسانده می‌شد. ما امروز درباره برخی بدیهیات در جهت گسترش گردشگری ادبی مشکل داریم. برای مثال خیلی از مردم فکر می‌کنند آرامگاه ابوالفضل بیهقی، نویسنده معروف تاریخ بیهقی در بخش ششتمد سبزوار واقع است. در حالی که آرامگاهی که در این شهر قرار دارد، متعلق است به ظهیرالدین ابوالحسن علی بن ابوالقاسم زید ابن محمد بیهقی معروف به ابن فندق بیهقی، حکیم، ادیب و ریاضیدان مشهور قرن ششم. این درحالی است که آرامگاه ابوالفضل بیهقی مشهور، مشخص نیست.

فقدان باور

باور نداشتن به پتانسیل‌های گردشگری ادبی در کشور باعث شده است از ظرفیت افسانه‌ها و اسطوره‌های ملی غفلت کنیم. شاید هیچ کشوری مانند ایران از این منظر، دارای پتانسیل نباشد. شاهنامه سرشار است از شخصیت‌ها و داستان‌های اسطوره‌ای که هرکدام قابلیت معرفی و بهره‌برداری دارند. شاید با استفاده از این ظرفیت بتوان سرمایه‌گذاری خوبی در استان سیستان‌و‌بلوچستان به‌عنوان مهد زندگی شخصیت‌های اساطیری مانند سام، زال، رستم و فرامرز داشت.

الگـوی گردشگری در کشور ما تاریخی صرف است و ما تنها به‌نوعی از گردشگری عادت کرده‌ایم که در آن گردشگران برای دیدن یک بنای تاریخی یا محوطه باستانی به سفر بروند تا زمانی که این الگو تغییر نکند و دیگر شکل‌های گردشگری از جمله ادبی و فرهنگی مورد توجه قرار نگیرد، امکان تغییر در شرایط موجود نیست. ما به آرامگاه‌های شاعران و دیگر مکان‌های دارای سابقه ادبی هم به همین چشم تاریخی می‌نگریم. مقبره الشعرای تبریز از این جهت برای ما اهمیت دارد که از گذشته دور در آن شاعرانی به خاک سپرده شده‌اند و در دوره اخیر هم به سبب مزار استاد شهریار در آنجا نامش سر زبان‌ها افتاده، ولی از جنبه ادبی اگر به آن بنگریم یک گنجینه بزرگ گردشگری ادبی محسوب می‌شود چرا که مزار شاعران بسیار بزرگی، چون خاقانی شروانی، اسدی توسی، قطران تبریزی، ظهیرالدین فاریابی، همام تبریزی و سلمان ساوجی، در این مکان تاریخی است و گروهی معتقدند آرامگاه انوری که او را یکی از سه پیمبران شعر می‌خوانده‌اند در همین محل است. (در شعر سه تن پیمبرانند/ هرچند که لا نبی بعدی/ اوصاف و قصیده و غزل را/ فردوسی و انوری و سعدی) شما اگر همین امروز به این محل بروید، کمتر اثر و نشانه‌ای که شما را با زندگی این شاعران آشنا کند، می‌بینید. فقط یک شاعر به اهمیت خاقانی بس بود که ما برای تبدیل کردن این مکان به قطب گردشگری ادبی در شمال غرب ایران سرمایه‌گذاری کنیم، اما این امر اتفاق نیفتاده است.

نکته دیگر این است که برداشت محدود و ناقصی از گردشگری ادبی در ایران وجود دارد که این مفهوم را تنها محدود به شهر‌هایی مانند شیراز و مشهد (توس) می‌داند درصورتی که اگر کارشناسان این حوزه با نگاهی بلندمدت و راهبردی به این حوزه بپردازند و سعی در تهیه نقشه جامع گردشگری ایران کنند، مجموعه‌ای وسیع و نفیس در این حوزه در سراسر ایران داریم که می‌تواند فرصت‌های سرمایه‌گذاری را در همه جغرافیای وسیع ایران فراهم کند. تهیه کارتوگرافی ادبی مکان‌ها و مسیر‌های ادبی به همراه تهیه نقشه گردشگری برای آثار ادبی مشهور؛ از جمله واجب‌ترین اولویت‌ها در این زمینه است. در برخی موارد نیز می‌توان برای ایجاد توازن در استان‌ها به ساخت مکان‌هایی با پیش‌زمینه ادبی و اهداف گردشگری در مناطقی که مکان‌های موجود به اندازه کافی برای جذب گردشگر کفایت نمی‌کنند، اقدام کرد. ساخت موزه‌های ادبی در استان‌های مختلف می‌تواند در این زمینه، راهکار مناسبی باشد که باید در دستور کار وزارت میراث فرهنگی و گردشگری قرار گیرد. این موزه‌های ادبی همچنین می‌تواند برای شاعران ایرانی که در ایران به خاک سپرده نشده‌اند، مانند شاعران دوران سبک هندی که اغلب در شبه‌قاره مدفون شده‌اند، راهکار مناسبی باشد. مثلا در شهر لاهیجان می‌توانیم موزه حزین لاهیجی را که آرامگاهش در ایران نیست، تاسیس کنیم.

خانه‌هایی که ویران می‌شوند

بی‌توجهی سازمان‌ها و نهادهـای مسـئول به ظرفیت‌های میراث ادبی بومی ــ محلی باعث شده حفاظت از میراث فرهنگ و ادب، دچار مشکلات جدی شود. این بی‌توجهی گاه به تغییر کاربری، تخریب و از میان رفتن برخی میراث‌های مادی شاعران و نویسندگان منجر شده است و گاه خبر‌هایی تاسف‌بار در این زمینه می‌شنویم. در این زمینه باید قوانین به‌روز شوند تا هم بتوان حقوق مادی و معنوی ورثه را حفظ کرد و هم از جنبه معنوی و اهمیت تاریخی شاعران و نویسندگان حفاظت کرد. تسهیل قوانین، امکان مشارکت وارثان در درآمدزایی و ایجاد ارزش‌افزوده برای خانه‌های تاریخی و مکان‌های دارای ارزش ادبی می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد. برای مثال آرامگاه وحشی بافقی، شاعر مشهور مکتب وقوع در کوی سربرج یزد قرار داشته، اما در زمان رضاخان برای خیابان‌کشی، تخریب شده و امروزه برای یادآوری خاطره شاعر، آرامگاهی نمادین در نزدیکی همان محل ساخته شده است. در سال‌های اخیر هم شاهد تخریب خانه پدری هوشنگ ابتهاج در رشت یا خانه پدری فروغ فرخزاد در تهران بودیم. شاید اگر اهمیت این مکان‌ها و تاثیرگذاری آن در جذب گردشگر و ایجاد ثروت برای وراث و نیز طراحان فضای شهری روشن بود، چنین سرمایه‌هایی از دست نمی‌رفت.

رسانه‌های جدید و گردشگری ادبی

توسعه گردشگری ادبی در همه جای جهان با همکاری رسانه‌های دیگر همراه بوده است. یکی از دلایل مهم این‌که ما در شناساندن شخصـیت‌های ادبیات خود به جهانیان ناتوانیم این است که نتوانسته‌ایم از بستر رسانه به‌خوبی استفاده کنیم. یکی از اصلی‌ترین رسانه‌هایی که در جهان امروز می‌تواند به شناساندن شخصیت‌های ادبی و هنری و علمی کمک کند، سینما و تلویزیون است. این رسانه‌ها، محرک اصلی گردشگری ادبی در همه جای جهان است. تا زمانی که هری پاتر به فیلم تبدیل نشده و آثار نویسندگان مهم جهان به فیلم و اثر سینمایی تبدیل نشده بود، امکان بهره‌مندی از ظرفیت‌های ادبی آن‌ها به‌طور کامل فراهم نشده بود. ما درباره مشاهیر ادبی و هنری و فرهنگی خود، آثار سینمایی بسیار اندکی ساخته‌ایم. سینمای ما در این زمینه به‌شدت کم‌کار بوده است. در همین روز‌ها ما در مورد برخی شخصیت‌های فرهنگی کشور گزارش‌هایی نوشته‌ایم و به این کم‌کاری اشاره کرده‌ایم. عجیب نیست در سینمای ما هیچ تصویری از بزرگ‌ترین شاعران تاریخ ادبیات ایران که بی‌شک از قله‌های ادبیات جهان محسوب می‌شوند، نیست. فردوسی، خیام، سعدی، حافظ، نظامی و بسیاری از شاعران و ادیبان دیگر در سینمای ما (و در مرحله بعد تلویزیون ما) تصویر کمرنگی دارند و در موارد بی‌شماری اصلا تصویری ندارند. ضمن این‌که ما از آثار این نویسندگان بهره نمی‌گیریم تا ماده خامی برای ساخت فیلم سینمایی، انیمیشن، بازی، سریال تلویزیونی و... باشد. اگر گنجینه عظیمی، چون داستان‌های اساطیری شاهنامه، حکایت‌های پندآموز مثنوی و بوستان، عاشقانه‌های نظامی و فخرالدین اسعد گرگانی و بسیار بسیار متون ارجمند ادبیات فارسی در اختیار هر کشور دیگری بود، چقدر آثار درخشان از این منابع پایان‌ناپذیر ادبی ساخته می‌شد و مردم جهان را با ادبیات ایران آشنا می‌کرد. اتفاقی که در کشور ما شوربختانه نیفتاده است. در همین زمینه باید از میراث بومی و محلی، ادبیات شفاهی و فولکلوریک و داستان‌های اقوام محتلف کشور نیز یاد کنیم که در این زمینه، ضعف جدی داریم.

رخدادسازی را فراموش نکنیم

نکته پایانی درباره گردشگری ادبی در ایران این است که ما از ظرفیت رخدادسازی در ادبیات به‌خوبی استفاده نکرده و نمی‌کنیم. در تقویم سالانه رسمی کشور ما روز‌های بسیاری به نام شاعران و ادیبان و بزرگان نامگذاری شده است. اما این روزها، در رسمی‌ترین و بی‌جاذبه‌ترین حالت ممکن برگزار می‌شود. یکسری سخنرانی رسمی و احتمالا برگزاری دو سه نشست. سال گذشته قرار بود برای مقابله با تحرکات یکی از کشور‌های همسایه درباره خاستگاه نظامی گنجوی مراسمی به‌عنوان هفته نظامی در ایران برگزار شود، اما این مراسم چنان ضعیف و بی‌تاثیر برگزار شد که در پایان همه چیز تحت‌الشعاع سقوط یک نفر در حوض روغن موزه هنر‌های معاصر واقع شد و بهره‌ای از آن همه تبلیغات حاصل نشد. به نظر می‌رسد در این زمینه نیاز به یک تغییر رویه و رویکرد و پیش‌بینی مراسم و برنامه‌های جذاب، شاد و مورد پسند مردم داریم. در این زمینه ظرفیت مردمی در فضای مجازی می‌تواند به کمک بیاید و در مردمی کردن مراسم و رخداد‌های ادبی کمک کند. ضمن این‌که باید به فکر رخداد‌های جدید و مناسبت‌های مختلف و تازه هم باشیم تا بتوانیم از این ظرفیت استفاده به‌روزتر و بهتری کنیم.

تهران
خانه‌ها و موزه‌ها: موزه نادر ابراهیمی در اراضی عباس آباد، خانه نیما، سیمین دانشور و جلال آل‌احمد، ملک‌الشعرای بهار، مهدی اخوان ثالث و...
گورستان ظهیرالدوله: آرامگاه شاعران و هنرمندانی، چون ملک‌الشعرای بهار، رهی معیری، فروغ فرخزاد، ایرج‌میرزا و...
آرامستان ابن بابویه: آرامگاه میرزاده عشقی، علامه دهخدا، دکتر محمدمهدی فولادوند، سیداشرف‌الدین حسینی‌گیلانی و...
حرم حضرت عبدالعظیم: آرامگاه قاآنی‌شیرازی، علامه محمد قزوینی، عباس اقبال‌آشتیانی، بدیع‌الزمان فروزانفر، وحید دستگردی، ادیب نیشابوری و...
بهشت زهرا (س): قطعه نام‌آوران یا هنرمندان بهشت زهرای تهران. آرامگاه بسیاری از شاعران و ادبیان مانند سیدحسن حسینی، نادر ابراهیمی، فریدون مشیری، عمران صلاحی، امیرحسین فردی، دکتر محمدتقی دانش‌پژوه، شاهرخ مسکوب، عبدالحسین زرین‌کوب، عباس زریاب‌خویی، منوچهر احترامی و...

البرز
امامزاده طاهر: آرامگاه شاعران و نویسندگانی، چون م. آزاد، احمد محمود، احمد شاملو، هوشنگ چالنگی و ...

مازندران
خانه و آرامگاه نیمایوشیج در یوش، آرامگاه بیژن الهی در روستای نیچده نو، آرامگاه سلمان هراتی در تنکابن

گیلان
آرامگاه محمد معین و آرامگاه بیژن نجدی در بقعه شیخ‌زاهد گیلانی

زنجان
آرامگاه حسین منزوی

خراسان
توس: آرامگاه فردوسی اخوان ثالث و محمدرضا شجریان و شاعران و ادیبان مدفون در فضای بیرونی آرامگاه مانند عماد خراسانی، محمد قهرمان، ذبیح ا.. صاحبکار، احمد کمال‌پور و ...
نیشابور:آرامگاه خیام، آرامگاه عطار، آرامگاه حیدر یغما، آرامگاه پرویز مشکاتیان، آرامگاه کمال‌الملک
سبزوار: آرامگاه حمید سبزواری و ملاهادی سبزواری
بیرجند: آرامگاه نزاری قهستانی

اصفهان
تخت فولاد اصفهان، آرامگاه سهراب سپهری در مشهد اردهال، آرامگاه محتشم کاشانی در کاشان، آرامگاه مجد همگر در منطقه وزیر نشان اصفهان، خانه تاریخی سرور اعظم باکوچی متخلص به سپیده کاشانی درکاشان، مقبره صباحی بیدگلی در امامزاده حسین آران و بیدگل

قم
آرامگاه پروین اعتصامی در حرم حضرت معصومه و آرامگاه سروش اصفهانی

سمنان
شاهرود: آرامگاه بایزید بسطامی، آرامگاه خرقانی و مقبره ابن یمین فرومدی در دهستان فرومد در شرق شاهرود

دامغان: آرامگاه خشتی منسوب به منوچهر دامغانی

بهشهر
آرامگاه منوچهر آتشی، مرقد شیخ‌حسین چاه‌کوتاهی

کرمان
آرامگاه شاه نعمت‌ا...، ولی در شهر ماهان
آرامستان هنرمندان کرمان: مشاهیری، چون ارفع کرمانی و فواد کرمانی در آن مدفون هستند
خانه پدری باستانی‌پاریزی که به خانه فرهنگ و هنر باستانی تبدیل شده است

آذربایجان‌شرقی
مراغه: آرامگاه اوحدی مراغه‌ای
تبریز: مقبره‌الشعرای تبریز، خانه استاد شهریار و خانه پروین اعتصامی

آذربایجان‌غربی
آرامگاه شمس تبریزی در خوی

فارس
شیراز: آرامگاه سعدی، آرامگاه حافظ و آرامگاه اهلی شیرازی، فریدون توللی، دکتر مهدی حمیدی‌شیرازی، رسول پرویزی، لطفعلی صورتگر و فرصت شیرازی در حافظیه، آرامگاه خواجوی‌کرمانی، آرامگاه سیبویه در محله سنگ سیاه، آرامگاه وصال شیرازی در حرم حضرت شاهچراغ
کازرون: آرامگاه نصرا... مردانی

خوزستان
مزار دکتر قیصر امین‌پور در گتوند

کهگیلویه و بویراحمد
آرامگاه حسین پناهی در شهر سوق

همدان
همدان: آرامگاه باباطاهر و آرامگاه عارف قزوینی در محوطه آرامگاه بوعلی سینا
تویسرکان: آرامگاه رضی آرتیمانی بر فراز تپه «همینه» روستای آرتیمان

قزوین
خانه عارف قزوینی در محله حمدا... مستوفی قزوین

یزد
یزد: خانه فرخی‌یزدی در بافت تاریخی یزد و آرامگاه مهدی آذریزدی
اردکان: آرامگاه بهجتی شفق

گلستان
آرامگاه کاووس بن وشمگیر در گنبدکاووس

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها