رجوع به خواسته و دغدغه مخاطبان در همه دورهها میتواند یک عامل مهم برای تولید محتواهای سرگرمکننده و جذاب باشد پس اگر الان هم بخواهیم بدانیم باید با چه راهکاری به جلب مخاطب بپردازیم، راهش رجوع به علاقههای مخاطب است.
حتما بارها شنیدهایم مخاطبان خواستار استفاده از امتحان پس دادگان برای تولید سریالهای طنز هستند پس مهمترین و مؤثرترین راهکار با توجه به وضعیت تلویزیون اعتماد به امتحان پس دادههایی مثل رضا عطاران، مجید صالحی، سعید آقاخانی و خیلیهای دیگر است. اینها جزو کارگردانان و نویسندگانی بودند که ذائقه مخاطب را خوب میشناسند و در قالبی جذاب، مختصر، مفید و با طنز حرفهای مهمی را به مخاطبان منتقل میکردند.
اینکه سعید آقاخانی همچنان به کار با تلویزیون در قالب تولید سریال «نونخ» ادامه میدهد خیلی هم خوب است، چون ایشان کارش را بلد است و هر چه دامنه کاربلدان در رسانهملی بالاتر برود، دوز جذب مخاطب بیشتر خواهد بود. بهتر میشود اگر کنار آقاخانی از امثال عطاران هم برای تولید سریالهای طنز استفاده کرد، زیرا تجربیات آنها باعث میشود سطحی از تولید ارائه کنند که از همان ابتدا مورد توجه قرارگیرد.
نمیدانم به چه دلیلی از امثال عطاران در تولید سریالها استفاده نمیشود، ولی به هر حال ضررش را مخاطبان و رسانه میدهند که دیگر مثل گذشته نمیتوانند از همراهی با یکدیگر لذت ببرند.
بهجز تولیدات طنز سرگرمکننده به نظر میرسد جای خالی تولیدات ماورایی با نگاه دینی مثل صاحبدلان نیز در کنداکتور این سالهای تلویزیون احساس میشود؛ کارهایی که طنز نبودند، اما بسیار مورد اقبال مخاطبان قرار میگرفتند. بهخصوص در ایامی مانند محرم و صفر یا رمضان نیاز داریم به محتواهایی که هم سرگرم کننده باشند و هم معناگرایی کافی را داشته باشند تا در کنار مناسک ویژه این ایام، مخاطبان بتوانند بهره لازم را از سریالهای تلویزیونی ببرند.
چنین سریالهایی وقتی میتوانند مؤثر باشند که برمبنای متنهای استاندارد و جذاب نگاشته شوند، متنهایی که به جای شعاردهی به سمت القای مفهوم در قالب روایت داستان باشند.
اینکه شعائر مذهبی و دینی را بهطور مستقیم در قالب سلسله برنامههای گفتوگومحور مورد توجه قرار دهیم، خوب است، ولی بهتر میشود اگر بتوانیم از دریچه روایت سریالهای دیدنی به سمت ترویج و فلسفه وجودی این شعائر برویم تا مخاطب هم سرگرم شود و هم با جانودل پیامهای چنین سریالهایی را درک کند.