محسن گیوه‌ کش، تعزیه‌ خوان سرشناس در گفت و گو با «جام جم»:

تعزیه به روزهای اوجش بازگشته است

راه بسیار است برای شکوه دوباره

راه بسیار است برای شکوه دوباره تعزیه هنری ایرانی است، مختص به روایت قیام امام‌حسین(ع)، اهل‌بیت(ع) و یاران ایشان و ریشه در آیین‌های کهن ما نیز دارد.
کد خبر: ۱۳۷۶۳۵۵
نویسنده رضا آشفته - منتقد تئاتر

این هنر کلاسیک ایرانی با آن‌که بنابر مستندات تاریخی قابل انطباق با آیین سیاوش‌ خوانی و یادگار زریران است اما پس از اسلام‌آوردن ایرانیان در جاهای مختلف تبدیل به مناسک آیینی و یک هنر نمایشی با اتکا به روایت خونین کربلا و شهادت امام‌ حسین (ع) شده است.

شاید نخستین گام‌ها برای ایجاد تعزیه به دوره حکومت آل‌بویه، نخستین دولت شیعی در ایران برمی‌گردد و به‌طور آشکار درباره این روزهای خاص محرم و شهادت امام به دست یزیدیان ابراز اندوه می‌نمایند و در شهر با راه‌اندازی علم و کتل آشکارا سوگواری می‌کنند؛ چیزی که تا آن زمان اصلا مد نبود و حتی جراتی برای ابراز نظرگاه‌های شیعی به‌طور رسمی و علنی وجود نداشت.

شاید در دوره صفویه که باز حکومت شیعی مقتدرتر از پیش شکل گرفته باشد، این ابراز علاقه‌مندی به اهل‌بیت(ع) و امامان شیعه آشکارتر و توانمندتر از پیش اعلام شد.

یکی از مظاهر این رویداد مهم همانا استقرار هنر نمایشی تعزیه است که روزبه‌روز بر تداوم و گستره نفوذش در شهرها و روستاهای پراکنده در ایران افزوده می‌شد. اما کامل‌ترین و باشکوه‌ترین دوره تعزیه همانا در دوره قاجار و بنابر خواست ناصرالدین‌شاه ممکن می‌شود.

او که در سفر به فرنگ شاهد انواع نمایش و تالارهای نمایشی بوده، در بازگشت به ایران درصدد استقرار یک تئاتر به معنای حقیقی است که در ابتدا در دارالفنون نمایش‌خانه‌ای را بنا می‌کند که در آن نمایش‌های به‌اصطلاح غربی آداپته شده است اما پس از چندی بنابر مخالفت‌های مرسوم در آنجا تخته می‌شود.

سپس به دنبال یک راه‌حل اساسی، ناصرالدین‌شاه تعزیه را بهانه و انگیزه مناسبی برای عبور از این اختلاف‌نظر می‌یابد و در مکانی به نام تکیه‌دولت که بنایی عظیم و منحصربه‌فرد بوده، در ایام محرم و صفر دستور برگزاری تعزیه را می‌دهد. این راه‌حل می‌گیرد و حالا نسخه‌نویسان، معین‌البکاها و نقش‌خوانان اولیا و اشقیا از جاهای مختلف ایران برای چنین منظوری به پایتخت پا می‌گذارند و روزبه‌روز بر شکوه و جلال این هنر بی‌نظیر و مردمی می‌افزایند.

شوربختانه در نظام پهلوی اول، قشریون و روشنفکران با تعزیه مخالفت خود را اعلام می‌کنند و به دستور شاه تکیه‌دولت برچیده و جایش بانک‌ملی تاسیس می‌شود و این همان دلیل آشکار برای تضعیف تعزیه تا روزگار فعلی بوده است. در پهلوی دوم، جشن هنر شیراز بهانه می‌شود که سراغ تعزیه بروند و با نگاه موزه‌ای تعزیه‌هایی را برای اجرای در جشنواره تدارک ببینند و این خود دلیلی برای آشنایی اهل‌فن از سراسر جهان با این هنر ناب و بی‌نظیر خواهد شد و اهمیت تعزیه در اینجا برای ایرانیان مخالف با تعزیه نیز هویدا خواهد شد. پس از انقلاب، شاهد برخورد دوگانه با تعزیه‌ایم.

گروهی که همچنان مخالف با آن هستند اما گروه دوم که آگاه‌تر و روشن‌ترند از پس این مخالفت‌ها برمی‌آیند.

یعنی زمینه‌های رشد و شکوه دوباره تعزیه فراهم می‌شود و حتی فراتر از ثبت‌ملی، تلاش‌هایی نیز برای ثبت‌جهانی آن در یونسکو نتیجه‌بخش خواهد شد؛ هرچند که هنوز راه بسیار است برای آن جایگاه والا و ژرفی که باید برای تعزیه اتفاق بیفتد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها