شاید وقتی آن را تماشا کردید و صدای پر از شادی و هیجان مرد فیروزآبادی را شنیدید، خندهتان گرفت؛ وقتی با هیجان و صدای بلند فریاد میزد و میگفت: «... خدایا شکرت، رودخانه خوش آمدی، پس از سالها خیلی خوش آمدی، این رودخانه خیلی به درد میخورد ... بر محمد صلوات... وای چقدر خوشحال شدم... فیروزآباد خشک شده، قلبمان خشک شده، رودخانه خوش آمدی، عشق منی تو و ....»
غریو شادی این مرد یزدی، طی روزهای گذشته از دل و زبان بسیاری از هموطنانمان بویژه درمناطق خشک کویری برخاست؛ نه از زبان هموطنانمان تنها، که شاید اگر گوش دلمان را به خاک بچسبانیم، نجواهای شاکرانه زمین را هم که کامش خشک و جانش بیرمق شده، بشنویم؛ شادیهای زمینی که تالابها و رودخانههایش خشکیده و پیکرش به دلیل فرونشستهای پرشمار ناشی از بیآبی، چاک چاک شده است.
بارشهای سیل آسای اخیر به همان اندازه که تخریبگر بودند، موجی از شادی و زندگی به این سرزمین پاشیدند و جانی دیگر در روح آن دمیدند؛ تالابهای خشکیدهاش در مناطق کویری یکی یکی پرآّب میشوند و نفس تازه میکنند، رودهایش دوباره به جریان افتادهاند و ارتفاع دریاچههای بی آب پشت سدهایش هر روز بالاتر میآید.
انگار به یک قانون نانوشته تبدیل شده؛ اینکه ابتدای هر بارشی به آسمان نگاه و خدا را شکر کنیم و حالمان خوب شود و این حال خوب را به اشتراک بگذاریم. بعد اگر باران تند و بیوقفه و سیلآسا شد و به هر دلیل ویران کرد و تلفات برجای گذاشت، زانوی غم در بغل بگیریم و پای بلا و عقوبت آسمانی را به میان بکشیم.
باران های سیلابی اخیر اما حکایتشان فرق میکرد، درست زمانی از آسمان نازل شدند که گرما و خشکی و بیآبی امان تکتک ما را بریده بود، از ما آدمها و گونههای گیاهی و جانوری گرفته، تا زمین که از تشنگی له له می زد و آخرین لکههای آبیاش درحال خشکیدن و نابودی بود.
طبیعت اما کار خودش را بلد است؛ آسمان به موقع بارید؛ گرچه در چله تابستان و به ظاهر نابهنگام، اما به هنگامترین لحظه باریدنش بود انگار.
اگرچه نمیتوان روی ویرانگریها و تلفات مالی و جانی که روی دستمان گذاشت، چشم فروبست، اما این فقط یک روی سکه بارشهاست، که آن هم اگر کمی منصف باشیم دلیلی ندارد جز قصور و کوتاهی و بی ملاحظگیهای خودمان که درباره آنها طی روزهای گذشته بسیار گفته و نوشته شده است.
روی مثبت این سیلابهای تابستانه اما آرام آرام دارد خودش را نشان میدهد؛ حالا که اخبار آبگیری تالابها و دریاچههای پشت سدها و زنده شدن دوباره رودخانهها و حتی پرآب شدن نخلستانهای خشک جنوب، یکی یکی از گوشه و کنار کشور بویژه ایران مرکزی و جنوبی به گوشمان میرسد؛ آبگیرها و تالابها و دریاچههایی که برخیشان مدتها بیجان گوشهای افتاده بودند و شاید حتی امیدی به زندگی دوباره شان نمیرفت.
جان گرفتن دوباره زمین
تالابهای گاوخونی در اصفهان، بختگان، طشک، کمجان، ارژن، پریشان، کافتر و مهارلو در استان فارس، جازموریان در مرز کرمان و سیستان و بلوچستان و شادگان در خوزستان، از جمله دریاچهها و تالابهایی است که جریان سیلابهای اخیر به کام خشکیده آنها سرازیر شده و جان و نیمه جانی دوباره به آنها بخشیده است.
بارشها در البرز جنوبی و تهران هم گویا در حال باز کردن راه خود به سمت دریاچه نمک قم ( مسیله) و دریاچه حوض سلطان است.
محمد درویش، دبیر کرسی محیط زیست یونسکو وقتی خبر جان گرفتن دوباره تالابها و دریاچه ها را یکی یکی به نام برایمان بازگو میکند، با امیدواری میگوید: وقوع این سیلها مجالی فراهم میکند که تابآوری سرزمینمان افزایش پیدا کند و بخشی از پروژه بزرگ تعادل بخشی سفرههای آب زیرزمینی اجرا شود.
جبران کسری بیلان آبخوانها، کاهش چشمههای تولید گرد و خاک و حتی کاهش تغییر شدید تفاوت دمای شب و روز از دیگر آثار مثبت جاری شدن سیلابهای اخیر است که درویش با اشاره به آنها میگوید: گرچه این سیلابها و پیامدهای مثبتش موقتی است، اما بیتاثیر نیست و هر بخشی از سیل که بتواند در مسیر رودخانه، بدون دخل و تصرف و مانع حرکت کند و جریان یابد، در مسیر خودش به سمت پایاب، دشت ها را تغذیه می کند تا به تالابها و چالابها و دریاچههای کویری برسد و زندگی و حیات را دوباره به آنها برگرداند.
سیلاب به داد تشنگی ما هم رسید
سیراب شدن تالابها و رودها و تغذیه دشتها که پیامدش سرحال شدن زمین و رشد دوباره گونههای گیاهی و نجات گونههای جانوری از انقراض و بازگشت دوباره پرندگان مهاجر است، تنها بخشی از روی خوش وقوع سیلاب است که شوربختانه چندان به چشم ما نمیآید و در عمل چندان ارزشی برایش قائل نمیشویم. بخش دیگری از این حال خوش اما برمیگردد به بالا آمدن سطح دریاچه پشت سدها که معمولا آب شرب شهرها و آبادیهایمان را تامین میکند و تا کمی افت سطح مییابد، نگرانی در رگ و پی و استخوانمان ریشه میدواند که نکند آب در لولههای شبکههای آبرسانی بخشکد و ...
حالا اما به یمن وقوع سیلابهای اخیر حال دریاچههای پشت سدها هم روبه بهبودی است و آنطور که فیروز قاسمزاده، سخنگوی صنعت آب کشور میگوید: سیلاب برخی سدهای جنوب شرق کشور در استانهای هرمزگان، سیستان و بلوچستان و بخشی از استانهای کرمان و فارس را تغذیه کرده و حتی احتمال سرریز شدن بعضی از سدها وجود دارد، لذا تخلیه برخی از آنها شروع شده است.
سخنگوی صنعت آب با اشاره به پرشدگی مخازن سدها در حدود ۴۷ درصد تا یکی دو روز گذشته، اظهار امیدواری میکند که با تداوم بارشها در این هفته و هفته آتی، مخازن سدهای استان خوزستان هم افزایش یابد. این درحالی است که آب سد زایندهرود هم 8 میلیون مترمکعب رشد داشته است.
خوشبختانه آب دریاچههای 5 سد استان تهران هم با افزایش مواجه شده و محمد شهریاری، مدیر دفتر بهرهبرداری و نگهداری از تاسیسات آبی و برقابی شرکت آب منطقهای تهران، سرجمع میزان ورودی آب اضافه شده به سدهای پنجگانه تهران را 4/9 میلیون متر مکعب اعلام کرده و میگوید: علیرغم اینژکه متاسفانه بارشها و سیلابهای اخیر مشکلات عدیدهای را برای برخی از هموطنان ایجاد کرد اما از سوی دیگر بخشی از کسریهای منابع آبی حاصل از 2 سال متوالی خشکسالی را جبران کرد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد