به گزارش
جام جم آنلاین، شجاعیطباطبایی درگذشت صادقی را صدمه جبرانناپذیری به هنر انقلاب توصیف کرد و با تاکید چندباره بر این نکته که صادقی یک هنرمند بیبدیل بوده، دربارهاش توضیحاتی داد که نشاندهنده جایگاه حبیبا... صادقی در هنر انقلاب است.
دوستی و آشنایی شما با آقای صادقی به چه دورانی برمیگردد؟
کار حرفهای حبیبا... صادقی، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از نمایشگاهی در حسینیه ارشاد آغاز شد. با چند نفر از هنرمندان انقلاب، نمایشگاهی از آثار انقلابی در همراهی با امام (ره) و مردم برگزار کردند. نمایشگاه فوقالعادهای بود و بسیار بیسابقه، چون مردم با آثار هنرمندان انقلابی مسلمان مواجه شدند که جنس و مضمون متفاوتی داشت. یادم هست که آن زمان برای بازدید از این نمایشگاه مردم صفهای کیلومتری میبستند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ایشان اولین جایی که حضور جدی داشتند، حوزه هنری بود. اوایل انقلاب در حوزه مشغول شدند و درخشانترین اتفاقات در حوزه هنر انقلاب، توسط ایشان رقم خورد و خلق شد. همزمان ایشان در ستاد مرکزی سپاه هم حضور داشتند و آثار فاخری به شکلهای مختلف در حوزه و ستاد مرکزی سپاه ارائه میکردند.
آقای صادقی کار مطبوعاتی را از چه زمانی شروع کردند؟
ایشان یک هنرمند چندوجهی بودند. علاوهبر نقاشی تسلط بالایی در تصویرسازی و کاریکاتور هم داشتند. شروع کار مطبوعاتی ایشان هم با روزنامه اطلاعات بود و تا آخرین روز زندگی هم با روزنامه اطلاعات همکاری داشتند. از بهیادماندنیترین کارهای ایشان کاریکاتورهای مربوط به پیروزی انقلاب، دفاعمقدس و بهخصوص افشاگری از چهره واقعی منافقین و حزب توده است که به شکلهای مختلفی ارائه میشد؛ نهتنها در روزنامه اطلاعات چاپ میشد، بلکه حوزه هنری مجموعهای از این کاریکاتورها را به صورت یک بسته کارتپستالی در دسترس علاقهمندان قرار میداد. این مجموعهها شامل آثار فاخری درباره حزب توده و نیز اتفاق تلخ مربوط به بنیصدر و رویدادهای انقلاب بودند. درواقع ایشان همواره به تمام رخدادهای مرتبط با انقلاب و نظام، واکنش نشان میدادند و به شکل جدی فعال بودند.
در آخرین پروژهای که در دست داشتند، گویا قصد داشتند مجموعهای از همه این تجربهها را برای تماشا آماده کنند. موافق هستید؟
بله، آخرین اثر ایشان یک تابلوی ۲۰ لتی ۱۰۰متری است که در موزه فلسطین مشغول اتمام آن بودند. آخرین مصاحبه ایشان درباره این تابلو در تازهترین شماره مجله هنرهای تجسمی منتشر شده و در همین مصاحبه بهوضوح پیداست که ایشان همچنان دغدغه انقلاب داشتند. در پروژه نقاشی ۱۰۰متری یک روایت تاریخی را به تصویر کشیدهاند که از هبوط انسان و نبرد هابیل و قابیل آغاز میشود تا وداع با سردار سلیمانی، سردار دلها. هم به من و هم به برخی دوستان دیگر گفته بودند که این آخرین پروژه، به نوعی وصیتنامه تصویری ایشان است. البته بخشهایی از این پروژه باقی مانده و تکمیل نشده است. بیماری امکان تمام کردن این مجموعه را از ایشان گرفت و روزهای آخر نگران بودند که هنوز کارشان را کامل نکردهاند.
آقای صادقی بهعنوان هیات علمی و مدرس دانشگاه هم شناخته میشدند و به نظر میرسید برایشان تربیت هنرمندان متعهد انقلابی هم یک دغدغه جدی بوده. همینطور است؟
بله. دغدغه ایشان به نقاشی، تصویرگری و کاریکاتور خلاصه نمیشد. از همان ابتدای انقلاب ایشان اهتمام ویژهای برای آموزش هنرمندان و رویشهای انقلاب داشتند. هم در حوزه هنری آموزش میدادند و هم از موسسان دانشگاه شاهد بودند به شوق اینکه برای خانواده شهدا قدمی بردارند. در دانشگاههای مختلف تدریس میکردند، اما ترجیحشان بیشتر دانشگاه شاهد بود و دانشگاه تهران. شاگردان زیادی تربیت کردند و همیشه بسیار پرانرژی بودند و دغدغه انقلاب داشتند. بهخصوص خیلی علاقهمند بودند تابلوی ۱۰۰متری را در حسینیه رهبری به نمایش بگذارند و نظر حضرتآقا را بدانند، ولی متاسفانه این تابلو به پایان نرسید.
این تابلوی ۱۰۰متری قابل نمایش هست؟
متاسفانه قبل از اینکه تابلو تکمیل شود، آقای صادقی را از دست دادیم، اما در حوزه هنری برنامهریزیهایی صورت گرفته که به جز مراسم شب وداع که جمعهشب در شب اول ماه محرم به یاد ایشان برگزار خواهیم کرد، با همکاری فرهنگستان هنر، این اثر به نمایش درآید. شاید بتوانیم امروز نمایشگاه نقاشی ایشان از فرهنگستان هنر تا محل موزه فلسطین را به نمایش بگذاریم و یاد و خاطره ایشان را زنده نگاه داریم. با رفتن این هنرمند صدمه جبرانناپذیری به هنر انقلاب وارد شد. ایشان بیبدیل بودند.
روحیه ایشان به عنوان یک هنرمند انقلابی چگونه بود؟
اهل همراهی و همدلی بودند. دوست داشتند با همه هنرمندان و اقشار مختلف جامعه به همگرایی برسند. همیشه میگفتند درست است که هنرمند انقلاب هستم، اما دوست دارم با همه هنرمندان خوب ایران، با همه کسانی که در این مرز و بوم کار هنر میکنند، معاشرت داشتهباشم و البته حاصل این روحیه را دیدیم که چه شاگردان خوبی تربیت کردند. بسیاری از شاگردان ایشان نام و جایگاه قابل اعتنایی دارند. میدانم این روزها برای هنرمندان انقلاب، بسیار سخت سپری میشود. کسی را که از دست دادیم اگر نگوییم بهترین، اما بیتردید یکی از بهترین نقاشان هنر انقلاب بود که مانند نداشتند.
درگذشت ایشان قطعا برای شما بیشتر از رفتن یک دوست و همکار بودهاست. چه احساسی در این باره دارید؟
هنرمندان انقلاب همه پا به سن گذاشتهاند، متاسفانه خطر ریزش این هنرمندان باز هم هست و ما را گریزی از آن نیست. باید قدر این هنرمندان را دانست. تا هستند باید مدافعشان باشیم، هوای آنها را داشتهباشیم که وقتی هنرمندی را از دست دادیم، تازه به این فکر نکنیم او هم برای انقلاب زحمت کشیدهاست. احساس میکنم آقای صادقی خیلی مظلومانه رفتند، چون خیلی تحت هجمه قرار میگرفتند. آدمهای مختلفی علیه ایشان حرف و قلم زدند و مدام هنرمندانی مانند ایشان را زیر سؤال بردهاند که هنرمندان انقلاب چه کار کردهاند. قبل از درگذشت آقای صادقی، دلنوشتهای برای آقای مرتضی اسدی نوشتم و متوجه شدم یک گروهی ایجاد شده برای به چالش کشیدن هنرمندان انقلاب. نمیدانم این افراد چه نیتی دارند. چرا سابقه هنرمندان انقلاب را به چالش میکشند، در حالی که عملکرد تک تک آنها روشن و مشخص است. امیدوارم همه متوجه شوند هنرمندان انقلاب چشم و چراغ این مرز و بوم بودند و هستند و با رفتن آنها بسیار صدمه میبینیم.
منبع: روزنامه جام جم