سنت ناپسنده و نکوهیده آمریکایی در مذاکرات این است که همواره خود پیشنهاددهنده هستند، اما در مسیر گفتگوها همیشه میخواهند نظر خود را تحمیل کنند. این شیوه، بارها از سوی مقامات آمریکایی تکرار شده و آنها با این روش در پی آن هستند در افکار عمومی داخلی و بینالمللی خود را طرفدار حل مسائل و مشکلات نشان دهند؛ اما در عین حال از هیچ ترفندی برای تحمیل مواضع خود فروگذار نیستند. تجربه نشان داد آمریکاییها به هیچ وجه مطابق گفتههای خود عمل نمیکنند و همیشه در عمل از پشت، خنجر میزدند و ما رفتار آنها را در حوزه برجام و گفتگوهای احیای این توافق در وین شاهد بودیم.
در نقطه مقابل، رویکردهای جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. رویه ما نشان داده که به حرفها و قول و قرارهای غرب بهویژه آمریکا در حوزه حل مسائل هستهای دیگر امیدی نداریم و البته از گفتگوهای منطقی برای حل مسائل هم گریزان نیستیم و بارها حسن نیت خود برای حل مسائل و موضوعات نشان دادیم. در عین حال از این نکته هم نباید غافل شویم و علت اصلی نبود توافق ناشی از بیعملی غربیهاست و در این باره هم باید اطلاعرسانی شفافی در داخل کشور و همچنین عرصههای بینالمللی صورت گیرد تا نشان داده شود غرب به رغم ادعاهای خود، تاکنون چه رفتاری در مذاکرات داشته و چه تحریمهای ظالمانهای را علیه ملت ایران اعمال کردهاست. البته این نکته را هم باید مد نظر قرار داد که این طرفهای مقابل هستند نیازمند مذاکره و رسیدن به توافق هستند؛ چون در حال حاضر با توجه به تحولات بینالمللی از مشکلات و معضلاتی در حوزه اقتصادی و انرژی رنج میبرند. در عین حال جمهوری اسلامی ایران هم میداند نباید تمام تخممرغها را در سبد مذاکرات بگذارد، بلکه روندهایی را باید در پیش گرفت تا در درازمدت هرگونه نیاز به مذاکرات هستهای کمکم رفع شود. در این زمینه توجه به اقتصاد مقاومتی، بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی کشور، تقویت دیپلماسی منطقهای در حوزههای منطقهای و بینالمللی و همچنین انعقاد قراردادهای پولی با کشورهای اطراف به خوبی میتواند انجسام تحریمها را در هم بشکند. از سویی دیگر در حوزه داخلی هم میتواند با اعتمادسازی در بین مردم و مشارکت دادن آنها در حوزه سرمایهگذاریهای اقتصادی، زمینه را برای جمع کردن نقدینگی از طریق برخورد صادقانه با مردم فراهم آورد.