با توجه به تحولات منطقهای و بینالمللی برگزاری اجلاس آستانه که با ابتکار جمهوری اسلامی از سال ۱۳۹۵ در مقابل اقداماتی که آمریکاییها به نام کشورهای دوست سوریه و سازمان ملل متحد در ژنو برای ساماندهی بحران بهوجود آمده در سوریه انجام میدادند، نقطه بسیار مهمی است، ضمن اینکه این اجلاس در دو سال گذشته بهدلیل کرونا برگزار نشد، اما همچنان پابرجاست و سه کشور ضامن یعنی جمهوری اسلامی ایران، روسیه و ترکیه همچنان به آن پایبند هستند.
این نشست یک پیام بسیار مهم دارد و آن هم این است که مسائل منطقه میتواند در خود منطقه حل و فصل شود و نیاز به حضور کشورهای فرامنطقهای بهویژه آمریکاییها نیست. البته در هرکدام از این نشستها و دهها نشست کارشناسی و تخصصی قبل از نشست سهجانبه رؤسای جمهور این سه کشور، آمریکاییها برای ایجاد خلل و برگزار نشدن دقیق این اجلاس تلاش بسیاری انجام دادند، اما تاکنون موفق نشدند.
بخش عمدهای از این اجلاس با محوریت سوریه به بحث ایجاد امنیت عمومی در همه نقاط سوریه، یکپارچهسازی سرزمین این کشور، خروج نیروهای آمریکایی از منطقه و دخالت نکردن نظامی ترکیه در سوریه و تاکید بر این نکته که ترکیه نباید با حرکت نظامی بهدنبال امنیت خاک کشور خود باشد، اختصاص دارد. ترکیه به گفته خودش این بحث را مطرح میکند که از خاک سوریه علیه آنها عملیات تجزیهطلبانه انجام میشود بنابراین برای چنین بحثی امکان گفتوگوی سیاسی وجود دارد و در ارتباط با هرگونه حمله نظامی به خاک سوریه، هم ترکیه ضرر خواهد کرد و هم سوریه و منطقه، ضمن اینکه برآیند این موضوع هم به نفع تروریستهاست. نکته دیگری که در اجلاس آستانه مورد توجه قرار میگیرد موضوع رژیم صهیونیستی است که بهعنوان ناامنترین عنصر نامطلوب در منطقه شناسایی شده است. حملات رژیم صهیونیستی به زیرساختهای سوریه نه تنها کشور سوریه را دچار لطمه کرده بلکه به آرمان فلسطین هم آسیب زده چرا که سوریه یکی از حامیان اصلی فلسطین و از نظر جغرافیایی نیز بسیار نزدیک است از اینرو هرگونه آسیب به سوریه با یک واسطه به فلسطینیها هم خواهد رسید.
نکته بعدی، تحولاتی است که در حال حاضر در اوکراین مطرح است؛ از آنجا که مستقیما روسیه و به نوعی ترکیه درگیر مسأله اوکراین هستند قطعا اجلاس آستانه و گفتگوهای آن میتواند در این زمینه هم بسیار بااهمیت باشد، ضمن اینکه نکته دیگر افزایش وزن ژئوپلتیک جمهوری اسلامی بهعنوان هاب منطقه از نظر گفتگوهای دیپلماتیک است.
با توجه به رویکرد دولت سیزدهم و گسترش فعالیتهای دیپلماتیک در حوزه همسایگان، نشست آستانه به نوعی تعامل برای گسترش و تعمیق روابط با همسایگان نیز قلمداد میشود که البته تاثیرات منطقهای و بینالمللی هم دارد، بنابراین نکته دیگر در این زمینه دیدارهایی است که بین سران کشورها ازجمله جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و روسیه صورت میگیرد. ما با ترکیه بیش از هشت مورد توافقنامه امضا کردهایم و با روسیه نیز مباحث عمیقی ازجمله شاهراههای منطقه، بحث انرژی، قیمت انرژی و وضعیت آن در دنیا و بهویژه در اروپا را که با گرفتاریهای شدید انرژی روبهرو شده است، بررسی خواهیم کرد. موضوع دیگری که در این زمینه بسیار حائزاهمیت است، دور زدن تحریمهایی است که ایران تجربیات زیادی در این امر دارد و میتواند آن را در اختیار روسیه قرار دهد ضمن اینکه در این ایام و در شش ماه گذشته روابط تجاری ما چهار برابر شده، اما ظرفیتهای زیادی هنوز در این زمینه وجود دارد که حتما در ارتباط با گفتوگوی سران دو کشور ایران و روسیه میتواند گسترش پیدا کند. نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، مسائل امنیتی منطقه است. ما مشاهده کردیم بایدن مجبور شد برای حل بنبست آمریکا به غرب آسیا بیاید که البته در این زمینه هم ناموفق بود، اما با توجه به اینکه آمریکاییها دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم خود را در منطقه افزایش دادهاند، این نشست از جهات مسائل امنیتی نیز حائزاهمیت است؛ بنابراین حضور و دیدارهای پوتین در ایران بهعنوان یکی از مهمترین عوامل نقشآفرین در مسائل منطقهای میتواند تاثیرات گستردهای روی مسائل منطقه ازجمله انرژی، بحث مبارزه با تروریسم و موضوع افغانستان و قفقاز داشته باشد و این سفر بسیار از این جهت اهمیت دارد. البته اکنون فعالیت گسترده دولت سیزدهم در زمینه دیپلماسی به نقطهای رسیده است که بازگشت این فعالیتها در حوزه اقتصادی خود را نشان میدهد، لذا افزایش صادرات جمهوری اسلامی و نقشآفرینی بیشتر ایران در مسائل منطقه غرب آسیا و اوراسیا حتما میتواند بازگشت این اقدامات در حوزه روابط بینالملل را در مسائل اقتصادی تسهیل کند به طوریکه بعد از خبر برگزاری اجلاس آستانه و نشست سهجانبه ایران، روسیه و ترکیه این امر از جهت روانی نیز در حوزه قیمت ارز و طلا در بازار ایران تاثیرات قابلتوجهی گذاشت. نکته پایانی نیز این است که این سفر به هیچ عنوان یک مساله تقابلی یا حرکت انفعالی و شتابزده در مقابل سفر جو بایدن نبوده است چرا که رسانههای غربی تلاش داشتند وانمود کنند سفر پوتین به تهران در راستای مقابله با سفر بایدن به منطقه بوده در حالیکه این سفر از ماههای گذشته پیشبینی شده بود و هیچ ارتباطی به سفر رئیسجمهور آمریکا به منطقه ندارد.