به گزارش
جام جم آنلاین، موفقیت انیمیشنهایی، چون شاهزاده روم و فیلشاه، در این زمینه نویدبخش بودند، اما متاسفانه چندان استمرار پیدا نکرد و آثاری در حد و اندازه آن تولید نشد، اما پسر دلفینی به عنوان اثری مستقل در بخش خصوصی، بار دیگر امیدها را در این خصوص زنده کرد و باعث شده بتوان به ادامه راه امیدوار بود. خبر درخشش پسر دلفینی در اکران روسیه با فروشی نزدیک به دو میلیون دلار، نباید فقط به عنوان رویدادی مسرتبخش و گذرا تلقی شود، بلکه باید دلایل موفقیت آن را بررسی و به دیگر انیمیشنهای سینمایی کشور و حتی تولیدات سینمای کودک و نوجوان تسری داد و از آن بهره گرفت. محمدامین همدانی، تهیهکننده انیمیشن موفق «پسر دلفینی» در گفتگو با جامجم از چند و، چون این موفقیت میگوید.
اکران فیلم در روسیه از چه زمانی آغاز شد؟
فیلم از ۷ آوریل تا ۴ میدر حدود ۲۷۰۰ سالن سینما در روسیه و کشورهای آسیانه میانه اکران شد. اکران پسر دلفینی تقریبا با تحریم فیلمهای آمریکایی در روسیه و خروج آثار استودیوهایی، چون دریم ورکز از اکران همزمان شد. رقبای ما در اکران، چهار پنج انیمیشن روسی بود که در آن میان فیلم پسر دلفینی رتبه دوم جدول فروش را به دست آورد. چون آمادهسازی فیلم برای پخش در روسیه به بهترین شکل صورت گرفت و ما هم سالهاست که در مسکو دفتر داریم و به عنوان یک شرکت روسی هم شناخته میشویم، پروانه نمایش روسی گرفتیم و به عنوان یک فیلم بومی در روسیه اکران شدیم. اما مشکل ما این بود که جنگ، تاثیر خود را بر روحیه مردم گذاشت و فروش سینماها با افت مواجه شد.
این مساله ما را نگران کرد که آیا پیشبینیهایی که برای فروش فیلم داشتیم، محقق میشود یا نه. راستش پیشبینی ما از فروش، چهاربرابر این رقم فعلی بود، اما به خاطر جنگ و فیلتر اینستاگرام در روسیه، آن پیشبینی مورد نظر اتفاق نیفتاد. قرار بود بخشی از تبلیغات ما در اینستاگرام باشد که با شرایط پیشآمده منتفی شد. پسر دلفینی در چنین وضعیتی اکران شد، اما با توجه به ظرفیتهای فیلم از فرصت دو هفته طلایی فیلمها در اکران به خوبی استفاده کردیم و پسر دلفینی بعد از یک افتتاحیه باشکوه به بهترین شکل دیده شد.
فیلم چقدر فروش کرد؟
یک میلیون و ۷۳۰ هزار دلار که باتوجه به قیمت دلار حدود ۶۰ میلیارد تومان میشود.
یعنی حتی از پرفروشترین فیلم سینمای ایران هم بیشتر است.
توضیحی بدهم که شاید برای مخاطبان جالب باشد. سازوکار سهم فروش فیلمها در سینمای ایران و کلا سینمای جهان اینطور است که حدود ۳۰ درصد فروش به تهیهکننده میرسد، ۵۰ درصد سهم سینماداران است و درصدهایی هم سهم توزیعکننده و هزینه تبلیغات میشود. به جز فروش خوب در اکران سینما، ما مبلغ قابل توجهی هم از نمایش فیلم در تلویزیون و رسانههای آنلاین روسیه به دست آوردیم، اما، چون آن یک قرارداد دوجانبه بوده و اعلام آن چندان قابل استناد نیست، ما اصلا در مورد آن عدد صحبت نکردیم، ولی در واقع سود اصلی ما در پلتفرمهای روسیه اتفاق افتاد که ۹۰ درصد فروش فیلم به تهیهکننده میرسد.
فیلم در کدام کشورهای دیگر اکران میشود؟
قرارداد اکران فیلم در برخی کشورها نوشته شده و درحال آمادهسازی است؛ مثل کره جنوبی، اسپانیا، تایوان و مغولستان. قرارداد کشور ترکیه هم نوشته شده و قرار است اکران پسر دلفینی در آنجا تقریبا همزمان با اکران ایران باشد. به خاطر قرابت فرهنگی خیلی به اکران ترکیه امیدواریم. نکته بعدی هم توافقاتی است که داریم با کشورهای عربی برای اکران انجام میدهیم.
ظاهرا پخش فیلم در ایران را فیلمیران و علی سرتیپی به عهده گرفته است. فیلم چه تاریخی در ایران اکران میشود؟
اوایل شهریور. به جز انرژی خوبی که برای اکران فیلم در ایران وجود دارد، میخواهیم از دیگر ظرفیتهای فیلم هم به خوبی استفاده کنیم؛ یعنی به جز ساخت سریال پسر دلفینی، نوشتافزار و اسباببازیهای این کار را هم تولید خواهیم کرد.
دلیل موفقیت پسر دلفینی را چه میدانید؛ قصه یا تکنیک؟
تمرکزمان را بیشتر روی روایت و داستان خوب گذاشتیم و خیلی دنبال جلوههای ویژه بصری عجیب نبودیم. فکر میکنم آن چیزی که برای مخاطبان جهانی جذابیت دارد، روایت شیرین و روان کار باشد. ضمن اینکه ما کارهای خوب در زمینه انیمیشن داشتیم، اما هیچ کدام توزیع خوبی نداشتند. به نظرم خلاء اصلی در زمینه توزیع باشد. ما با ایجاد دفاتر و شبکهسازی در کشورهای مختلف به سهم خود سعی میکنیم مشکل توزیع را برطرف و شرایط خوبی برای اکران آثار انیمیشن فراهم کنیم.
پسر دلفینی انگار ترکیبی از بهرهگیری از فرمولهای آشنای انیمیشنهای برجسته جهانی و مولفههای بومی و استفاده از کهن الگوهاست. درست است؟
بله، همینطور است. بارها دیدهایم که با تمهای تارزان انیمیشنهای خوب و موفقی تولید شده است. پسر دلفینی با توجه به همین ویژگیها و تم در جستوجوی مادر، قصهاش را روایت میکند و جهان داستانی محبوب و آشنایی دارد که با جلوههای بصری منطقهای ارائه شده است.
یکی از جلوههای حمایت از انیمیشن خوب ایرانی باید از جانب شبکه نمایش خانگی باشد. اما پلتفرمها بهترین و باکیفیتترین انیمیشنهای جهان را بدون کپی رایت پخش میکنند و به نوعی باعث ایجاد رقابتی نابرابر با نمونههای ایرانی میشوند.
دقیقا همین است. یکی از دلایلی که تولید و توزیع انحصاری انیمیشن سینمایی در بازار ایران، توجیه اقتصادی ندارد این است که وضعیت باثباتی برای سینمای کودک وجود ندارد. دوم اینکه ویاودیها در ایران، کپیرایت ندارند و کارهایی که در کنار انیمیشنهای ما قرار میگیرد، آثاری چند ده میلیون دلاری هستند که بدون حق پخش دانلود شدهاند و این طبیعتا یک بازی از پیشباخته است. به جز اینها، انیمیشنهای ما برای رقابت با فیلمهای ایرانی هم کار دشواری دارند.
در پلتفرمها شما دسته بندی فیلم ایرانی دارید و آثاری میبینید که بازیگران معروف دارند و قصههایشان در فضای بومی و جذابی برای مخاطبان تعریف میشود، اما انیمیشن ذاتا ارتباطی به اقلیم ندارد و یک گونه رسانهای بدون مرز است. درنتیجه مفهومی ندارد که بخواهند انیمیشن ایرانی را در دستهبندی جدایی ارائه کنند؛ بنابراین برای ویاودی هم توجیهی ندارد که برای این آثار پول مازادی دریافت و مخاطب بیشتری جذب کند. معمولا وقتی انیمیشن تولید میشود مشخص نیست کجای دنیا تولید شده و مخاطب کدام کشور دنیا قرار است به تماشای آن بنشیند، به همین دلیل ذاتا و ماهیتا متفاوت است و بدون کپیرایت، مفهومی ندارد که انیمیشن ایرانی بخواهد بازار اختصاصی موفقی را در کنار آثار بلاکباستر و بسیار گران غربی داشته باشد.
در پلتفرمی ایرانی به نام فیلمر، پسر دلفینی محصولی از روسیه معرفی شده و در سایت IMDB هم پوستر روسی فیلم را میبینیم و چندان نشانی از ایرانیبودن پسر دلفینی نیست.
در IMDB دو پوستر از فیلم هست؛ هم پوستر روسی -چون فیلم اول در روسیه اکران شد- و هم پوستر انگلیسی. نکته دیگر اینکه در همین سایت، فیلم محصول ایران، ترکیه، آلمان و روسیه نوشته شده است که علتش شعب کمپانی ما در این کشورهاست و برای بازاریابی بهتر، هر کشوری را که آنجا شعبه داشتیم در سایت نوشتهایم؛ و اینکه چرا فیلمر فیلم را محصول کشور روسیه نوشته، به این دلیل است که احتمال دارد در صورت دسترسی به فیلم، بخواهد از منابع روسی نسخه روسی آن را تهیه کند. همین حالا هم که در اینترنت جستوجو کنید، برخی سایتها مینویسند دانلود فیلم پسر دلفینی با کیفیت فول اچ دی که البته فیلم در این سایتها وجود ندارد. قاعدتا فیلم که در ایران اکران شود، ما درباره این سایتها باید دنبال پیگیری قضایی باشیم.
مورد دیگر اینکه در همان IMDB اسم نویسنده کار خانمی به نام یانا کوزمینا نوشته شده، درحالی که در منابع و اخبار ایرانی فقط اسم محمد خیراندیش به عنوان نویسنده و کارگردان قید شده است.
مولف این کار آقای خیراندیش است، اما بازنویسی این کار را خانم کوزمینا نویسنده روسی به عهده داشته است. در این زمینه داریم پروسه اصلاح IMDB را پیش میبریم که مقداری طول میکشد.
روزنامه جام جم