به این منظور از یکسو کاخ جشنواره بزرگتر و پرزرق و برقتر شد و از سوی دیگر علاوه بر ایجاد بازار پرسود فیلم برای آثار حاضر در کن به سبک فیلمهای هالیوودی و جشنوارههای مرتبط با آنها، مراسم فرش قرمز برپا شد.
همچنین به جزئیاتی نظیر مد و نحوه لباس پوشیدن هنرمندان توجه بیشتری شد و بخشهای مختلف جشنواره تحت پوشش تلویزیونی قرار گرفت.
مورد آخر، پای غولهای رسانهای را به کن باز و جایگاه آنها را در این رویداد سالانه محکم کرد؛ صاحبان نفوذ و سرمایه که امروز تمام زیر و بم جشنواره را زیر سلطه خود دارند.
در واقع مدیران کن از یک جای تاریخ برگزاری به بعد به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند همزمان هم ادعای نخبهگری را حفظ کنند و هم نام خود را مانند گذشته از زبان خاص و عام در هر کوی و برزنی بشنوند و برای اجرای راهبردهای سیاسی همچنان مشهور و معتبر بمانند.
یکی از ترفندهای مدیران کن برای ماندن در سرخط نخست خبرهای مرتبط با سینما، حفظ پیوند عمیق با هالیوود است.
بدهبستانهای نانوشته اما غیرقابل انکاری که میان جشنوارههای سینمایی و صاحبان سرمایه فعال در صنعت سینما وجود دارد، بهتازگی موجب تقسیم سال به دو نیمفصل رقابتی شده است.
نیمفصل نخست به جشنوارههایی با ادعای دگراندیشی و نخبهگرایی اختصاص دارد که کن، برلین و ونیز گل سرسبد آنها به شمار میروند. نیمفصل دوم نیز در اختیار رویدادهای عامهپسندتری مانند اسکار و گلدنگلوب قرار گرفته است.
ایجاد کارتل برای کسب سود جمعی
با یک توافق جمعی اما نانوشته، کارتلی جهانی از اهالی سینما پدید آمده تا منافع تمام اعضا را تضمین کند و همگی هم نقش و جایگاه خود را در این بازار پرسود پذیرفتهاند.
در سالهای اخیر به دلیل مناسبات موجود میان اعضای این کارتل، فیلمهای اندکی شانس موفقیت در هر دو نیمفصل رقابتی را یافتهاند. به همین دلیل بسیاری از شرکتهای بزرگ توزیع و پخش فیلم ترجیح میدهند شانس خود را فقط در یک نیمفصل رقابتی امتحان کنند.
به عنوان مثال، توزیع کننده فیلم «مرد پرندهای» به کارگردانی آلخاندرو گونزالس ایناریتو ،یعنی شرکت فاکس سرچلایت در سال ۲۰۱۴ (به بهانه آماده نبودن فیلم برای اکران) از حضور آن در جشنواره کن جلوگیری کرد.
با این هدف که فیلم مذکور شانس بیشتری برای کسب موفقیت در اسکار و گلدنگلوب داشته باشد. این استراتژی ثمربخش بود و فیلم مرد پرندهای جوایز متعددی را به خود اختصاص داد.
از سوی دیگر فیلم برادران کوئن یعنی «درون لوین دیویس» شرایط کاملا متفاوتی را تجربه کرد و با وجود دریافت جایزه بزرگ هیأت داوران کن، درخشش چندانی در نیمفصل دوم رقابتی سال نداشت.
بده بستان تجاری در جشنواره هنری
از دیگر مسائلی که دبیر هنری جشنواره فیلم کن کاملا آشکار به آن اشاره کرد، داد و ستد با استودیوهای صاحبنام هالیوودی برای حضور در کن است. به عنوان مثال، استودیوی فیلمسازی دریم ورکز که در زمینه تولید انیمیشنهای بلند سهبعدی فعال است در سال ۲۰۰۱ نخستین اکران جهانی فیلم «شرک» را در کن رقم زد.
مدیران جشنواره نیز برای اعتبار بخشی بیشتر به این فیلم، آن را در قسمت رقابتی شرکت دادند. آخرین انیمیشنی که چنین شانسی را یافت، «پیتر پن» محصول شرکت دیزنی بود که سال ۱۹۵۳ شانس خود را برای دریافت نخل طلای کن آزمود.
دیگر فیلم مطرح دریم ورکز یعنی «پاندای کونگفوکار» نیز نخستین اکران جهانی خود را در کن ۲۰۰۸ تجربه کرد. هنگامی که این استودیوی فیلمسازی برادری خود را به کن ثابت کرد، شانس آن را یافت تا فیلم «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم۲» را سال۲۰۱۴ در بخش غیررقابتی این جشنواره شرکت دهد.
تیری فرمو، این امر را تقدیر از دریم ورکز برای حمایت همیشگی از جشنواره کن نامید. در حال حاضر حدود نیمی از بودجه برگزاری جشنواره کن توسط دولت فرانسه و با هدف اعمال سیاستهای کلان کشور درحوزه فرهنگ و هنر تأمین میشود.
بقیه آن نیز حاصل همیاری و حمایت اسپانسرهای سیاسی و بنگاههای رسانهای و اقتصادی است. به این ترتیب تهیهکنندگان صاحب نفوذ و شرکتهای بزرگ و قدرتمند توزیع و پخش فیلم یا خود، بخشی از حمایتکنندگان مالی جشنواره کن به شمار میروند یا با حامیان اقتصادی این رویداد هنری ارتباط نزدیکی دارند.
علاوه بر آن، چنین شرکتهایی همواره توانستهاند با اهالی سینما نیز پیوند تنگاتنگی برقرار کنند. کار این قبیل فیلمسازان، معمولا با حضور در بخشهای مختلف جشنواره آغاز میشود. سپس جوایزی را از این رویداد هنری دریافت میکنند و پس از آن به عضویت هیأت داوران درمیآیند و این چرخه به همین ترتیب ادامه خواهد یافت. هنگامی که ژیلژاکوب، رئیس جشنواره کن در سال۲۰۱۵ از سمت خود کنارهگیری کرد، پیر لسکور جای او را گرفت تا حلقه ارتباطی غولهای پرنفوذ رسانهای و شرکتهای تجاری بزرگ و قدرتمند توزیع و پخش فیلم با جشنواره کن را مستحکمتر از قبل کند. در بخش بعدی و پایانی این مطلب به ارتباط نزدیک جشنواره فیلم کن با افراد مشهور و صاحب نفوذ صنعت سینما اشاره خواهیم کرد.
میزان نفوذ توزیعکنندگان
جمله مشهوری شبیه ضربالمثل در مورد جشنواره فیلم کن وجود دارد که مضمون آن چنین است: «اگر فیلمی از حمایت استودیوهای قدرتمند هالیوودی برای فشار بر کن به منظور حضور در این جشنواره محروم است، بهترین اتفاق ممکن آن است که تحت حمایت یک شرکت توزیع و پخش صاحبنام فرانسوی قرار گیرد.» در واقع این جمله بهقدرت و نفوذ شرکتهای بزرگ فرانسوی مانند استودیو کانال، اروپا کورپ، وایلد بانچ، گامونت و نظایر آن بر کن اشاره دارد.
این شرکتها با دستاندرکاران و برنامهریزان کن ارتباط نزدیکی دارند و قدرت لابی آنها به اندازهای است که هر زمان اراده کنند، میتوانند یک جای خالی برای حضور آثار موردنظر خود در این جشنواره بیابند. بسیاری از توزیعکنندگان فیلم در کشور فرانسه معتقدند فیلمسازان برای حضور در کن باید سایه یک شرکت پخشکننده صاحب نفوذ فرانسوی را بر سر خود ببینند و با افرادی همسو شوند که ارتباط نزدیکی با تصمیمگیرندگان کلان جشنواره دارند.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد