این اتفاق در حالی رخ داد که پیش از این نیز یک نفر دیگر از اهالی همین روستا در اثر سقوط در آب این رودخانه فوت شده بود.
در حادثه دیگر غرقشدگی که در منطقه سلور بازار بخش پلان شهرستان چابهار رخ داد، یک خانم معلم دو دختر بچه را از مرگ نجات داد اما وقتی تصمیم گرفت جان دو دختر دیگر را هم نجات دهد، نفس کم آورد و هر سه با هم جان خود را از دست دادند.
در بوشهر هم اتفاق مشابهی رخ داد و سه کودک که در خروجی اسکله بندر سیراف در حال شنا و بازی بودند به دلیل شرایط بد جوی غرق شدند.
غرق شدن مادر و ۲ نوعروس در رودخانه
۲۱ اردیبهشت، حوالی ساعت سه و چهار بعدازظهر امسال بود که زیور صلاحزهیزاده، شیما صلاحزهیناجی، ملکناز صلاحزهیاصیل به همراه یک خانم دیگر از اهالی همین روستا، تصمیم گرفتند برای شستوشوی لباس به کنار رودخانهای بروند که تقریبا در فاصله یک تا سه کیلومتری روستا قرار داشت.
آسا صلاحزهی، دهیار روستای گورناگ به جامجم میگوید: «در روستا، بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ خانوار زندگی میکنند. قبلا چشمهای در روستا وجود داشت که الان حدود یک ماهی است خشک شده. عمق رودخانهای که این بندگان خدا به آنجا رفتند، پنج متر بوده و خطرناک است. البته تقریبا حالت باتلاقیشکل دارد و چون در روستا آب نداریم، بسیاری از مردم برای شستن لباس و حتی استحمام به کنار آن میروند.»
لیاقت صلاحزهیزاده، دایی زیور - یکی از دخترانی که جانش را در اثر غرقشدگی از دست داد - در مورد نحوه وقوع حادثه توضیح میدهد: «چون در روستا آب وجود ندارد، همگی آنها بعد از شستن لباسها تصمیم گرفتند خود را در آب بشویند. وقتی یکی از آنها داخل آب افتاد و حالت غرقشدگی پیدا کرد، نفر دوم به درون رودخانه پرید تا او را نجات دهد اما نتوانست و نفر سوم به درون آب پرید که او هم گرفتار شد. نفر چهارم در نهایت خودش را به آب زد که آنها را نجات دهد اما نتوانست و چیزی نمانده بود که خودش هم غرق شود، ولی با دست و پا زدن و کمی شنا کردن توانست خودش را نجات دهد. بعد هم به روستا آمد و حادثه را به ما خبر داد. مردم زمانی به رودخانه رسیدند که دیگر کار از کار گذشته و سه نفر جان خود را از دست داده بودند. بعد از بیرون کشیدن اجساد، نفر چهارم را به بیمارستان بردیم که دکترها گفتند چون شاهد مرگ سه نفر بوده و داخل رودخانه هم گرفتار شده، سکته کرده است. او مدتی در بیمارستان بستری بود و اکنون هم با اینکه چند روز از حادثه میگذرد، هنوز حال چندان مساعدی ندارد، گاهی نیمه هوشیار است و گاهی بیهوش. مشخص نیست چه زمانی حال عمومیاش بهتر میشود. ما بیآب هستیم و شما که دستتان به جایی میرسد، به داد ما برسید. در چهار، پنج کیلومتری روستا، رودخانهای است که آبش بهداشتی نیست اما چارهای جز مصرف آن نیست و اگر کسی ماشین یا وسیلهای داشته باشد با ۲۰ لیتری و گالن آب به روستا میآورد. ما ۲۲ سال است اینجا زندگی میکنیم. اگر آب داشتیم، این اتفاق رخ نمیداد و سه خانواده عزادار نمیشدند.»
دو نفر از فوتیهای این حادثه، ۱۶ و ۱۷ ساله بودند. نفر سوم ۲۴ ساله بود و زن نجاتیافته نیز حدود ۲۵ سال سن دارد. دهیار روستای گورناگ در مورد وضعیت چهار زن حادثهدیده این روستا میگوید: «دو نفر از این خانمها متاهل بودند، دو نفر دیگر نامزد داشتند و چیزی به برگزاری مراسم ازدواجشان نمانده بود. ما چند بار درخصوص دسترسی به آب به اداره آب و فاضلاب شهرستان سرباز هم نامه زدهایم اما بینتیجه بوده است.»
فداکاری؛ آخرین درس خانم معلم
در حادثه دوم غرقشدگی که در چابهار رخ داد، معلم فداکار برای نجات چهار کودک، وارد هوتگ شد که بعد از نجات دو کودک، خودش و دو دختربچه دیگر، غرق شدند. عبدالباقی حوت، برادر یاسمین حوت است، همان خانم معلم ۲۸ سالهای که از جان عزیز و شیرینش برای نجات کودکان گذشت. هنوز چند ساعت از وقوع این حادثه نگذشته است که با برادر او تماس میگیریم. یک چشم برادر خانم معلم اشک است و چشم دیگرش خون. او با گریه به جامجم میگوید: «در این حادثه دردناک، خواهرم یاسمین حوت، برادرزادهام مریم حوت و یکی از اقوام دورمان به نام رقیه حوت را از دست دادم. من نیز معلم هستم و با خواهرم در مدرسه حافظ ماندیرو مشغول به کار بودیم. خواهرم سه سال بود که در این مدرسه درس میداد و هر سال هم تدریس کلاساولیها را به عهده میگرفت.
دیروز چون شیفت صبح بچهها امتحان داشتند و امکان برگزاری کلاسهای حضوری نبود، به خواهرم گفتند به مدرسه نیاید. خواهرم هم نرفت، تصمیم گرفت در روز تعطیلش استراحتی کند و گوشه و کنار محل زندگیمان گشتی بزند. ساعت حوالی ۹ صبح، خواهرم مشغول گشتزدن بود که ناگهان متوجه سرو صدا و داد و بیداد بچهها شد. با نگرانی به سمت صدا رفت و متوجه شد تعدادی از بچهها درون هوتگی با عمق حدود پنج تا شش متر افتادهاند و برای نجات خود دست و پا میزنند. خواهرم هم به حکم انسانیت و علاقهای که به بچهها داشت، داخل هوتگ رفت و دو نفر از بچهها را از آب بیرون کشید. بعد از نجات آنها چند ثانیهای نفس گرفت تا دو دختر دیگر را هم از آب بیرون بکشد، ولی تقدیر طور دیگری رقم خورد. آن دو دختر از ترس به خواهرم چسبیده بودند تا از هوتگ نجاتشان دهد اما خواهر فداکارم در ادامه تلاشهایش نفس کم آورد و متاسفانه هر سه جان خود را از دست دادند.»
آنطور که برادر خانم معلم به ما میگوید، در لحظات طاقتفرسایی که او تلاش میکرد تا بچهها را از هوتگ بیرون بکشد، تعدادی از زنان نیز آنجا حضور داشتند اما کسی برای نجات پیشقدم نشد و خانم معلم، تک و تنها بار نجات بچهها را به دوش کشید: «خواهرم بهتازگی طلاهای مراسم عروسیاش را خریده بود و ۱۵ روز دیگر قرار بود سر خانه و زندگیاش برود که این اتفاق تلخ رخ داد و خواست خدا بود. هوتگ اینجا خیلی زیاد است و گاهی حادثهآفرین میشود. تا زمانیکه برای اوقات فراغت بچهها برنامهریزی نشود، این اتفاقات ناگوار باز هم تکرار خواهد شد. باید جایی باشد که بچهها برای بازی به آنجا بروند یا اگر میخواهند آبتنی و شنا کنند، به جای هوتگ به استخر بروند. وقتی برنامهریزی نیست و پارک و استخری وجود ندارد، بچهها چه کنند.»
امجد حوت، هم دخترش و خواهرزاده همسرش را از دست داده است. حال او هم دستکمی از برادر یاسمین ندارد. قربانیان، اعضای یک خانواده بودند و حالا بازماندگان به یک میزان درد و رنج را به دوش میکشند. او توان صحبت کردن با ما را ندارد، برای همین از یکی از همکارانش میخواهد در مورد حادثه صحبت کند. محسن بادپا هم همان حادثه را برای ما تعریف کرده و در ادامه از وضعیت هوتگها که فنسکشی یا حصارکشی نشدهاند، گلهگذاری میکند و میگوید: «همین مساله باعث شده تا با کوچکترین بیاحتیاطی، کودکان یا بزرگسالان به کام مرگ کشیده شوند.»
هوتگ ها را رها نکنید
احسان چهکندی، فعال اجتماعی در منطقه چابهار که مدتهاست مشکلات مربوط به اهالی را رصد و رسانهای میکند تا باری از دوش مردمان این خطه بردارد، درخصوص خطرساز بودن هوتگ ها میگوید: «به دلیل نبود آب آشامیدنی در منطقه، اهالی آب باران را در این هوتگها جمعآوری کرده و از آن برای دامها و مصارف شخصی خود استفاده میکنند. البته آب جمعشده در این هوتگها سالم نیست و علاوهبر اینکه رنگ آن سبز است، درون آن نیز انواع جلبک و ناخالصیهایی که برای سلامتی مضر است، مشاهده میشود. گرچه از جهاتی هوتگها پرفایده هستند اما در حال حاضر به دلیل ایمنسازی نشدن، بلای جان کودکانی شدهاند که اطراف آنها بازی میکنند. سال گذشته و با انتشار یک اطلاعیه اقدام به جمعآوری کمک نقدی برای ایمنسازی هوتگ کردم که این امر با کمک برخی خیران و منطقه آزاد چابهار محقق شد اما ایمنسازی هوتگها به یک بودجه اساسی نیاز دارد. امیدواریم مسوولان امر با درنظر گرفتن وقوع این حادثه دردناک برای خانم معلم فداکار و دو کودک از دست رفته، همچنین وقوع حوادث احتمالی در آینده، چارهای برای تامین بودجه مورد نیاز برای ایمنسازی هوتگها بیندیشند.»
مرگ ۳ کودک در ساحل
در بوشهر نیز ناگهان سه خانواده، عزادار مرگ کودکان خود شدند. عبدالحسین طاهری، رئیس جمعیت هلالاحمر شعبه کنگان استان بوشهر در مورد این حادثه گفت: بعد از ظهر سهشنبه بیستم اردیبهشت امسال، سه کودک در خروجی اسکله بندر سیراف در حال شنا و بازی کردن بودند که با بدتر شدن شرایط بد جوی غرق شدند. دو نفر از کودکان غرق شده در ساحل بوشهر، ۹ ساله بودند که با کمک افراد بومی از آب خارج شده و به درمانگاه شهر سیراف منتقل شدند اما تلاش دوساعته احیای کادر پزشکی نتیجه نداد و هر دو جان خود را از دست دادند. در ادامه، بهدنبال پیکر کودک سوم غرق شده بودیم اما بهدلیل شرایط نامساعد جوی، جسد کودک هفت ساله که در آب افتاده بود، پیدا نشد. جستوجوها برای یافتن پیکر تا عصر پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت ادامه داشت تا اینکه جسد او نیز کشف و از آب خارج شد.
لیلا حسین زاده - گروه حوادث روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد