گفت‌وگو با حامد صلحی‌پور دارنده دو طلای پارا وزنه‌برداری قهرمانی جهان:

لـــذت طــــــلا

وقتی از قهرمان‌ها می‌پرسی، شیرین‌ترین، معمولا بین نشان‌ها و عنوان‌ها مستقیم می‌روند سراغ همان مدالی که مصائب بیشتری را برای رسیدن به آن‌ تجربه کرده‌اند.
کد خبر: ۱۳۵۲۵۰۸

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، سیدحامد صلحی‌پور هم که به تازگی‌ از نهمین دوره رقابت‌های قهرمانی جهان پارا وزنه‌برداری بازگشته است، به جام‌جم از شیرینی طلای جهان در تفلیس می‌گوید و سختی‌هایی که در این مسیر کشید.

 حالا دو عنوان قهرمانی جهان متوالی را در کارنامه دارید.
خدا را شکر. هر دو تا هم با آقای توکلی. البته اگر بپرسید کدام دلچسب‌تر است، می‌گویم همین دومی در گرجستان.

اولی در قزاقستان با رکورد ۲۳۵ و ۹ چراغ سفید بود. دومی هم که همین قهرمانی اخیرت در تفلیس، با ۲۲۵ و دو حرکت صحیح. یعنی ده کیلوگرم پایین‌تر از رکوردت در سال ۲۰۱۹.
دقیقا.

چطور دلچسب‌تر است؟
چون بعد از سختی به دست آمد. من از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ فراز و نشیب زیاد دیدم.

بعد از قهرمانی‌ در نورسلطان، در گروه حمایتی طلایی‌های پارالمپیک توکیو هم قرار گرفتی.
بله.

و اصطلاحا دیگر کار باید روی روال می‌افتاد.
شرایط طور دیگری پیش رفت. بله برای من پیش‌بینی طلای پارالمپیک شده بود اما بعد از مسابقات قزاقستان، کادر فنی تیم ملی تغییر کرد. من با ۲۳۵ بهترین رکوردم، وارد اردوهای آمادگی توکیو شدم. ما ۹ اردو داشتیم. تا ۲۳۸ هم زدم. اما به ثبات نرسیدم. از نظر روانی هم، هر چه جلوتر می‌رفتیم، شرایط فرسایشی‌تر می‌شد و افت می‌کردم.

استرس نزدیکی به پارالمپیک؟
خیر، همه‌ ماجرا استرس نزدیکی به پارالمپیک نبود. تمرین‌زدگی و آسیب‌دیدگی در اثر روش‌های غلط را هم اضافه کنید. کادر فنی در کاهش اضطراب و مدیریت هیجانات به من کمکی نکرد. برخوردها مأیوس‌کننده بود.

چرا مأیوس کننده؟
وقتی کارت را خوب انجام می‌دهی، حتی اگر انتظار تشویق هم نداشته باشی، خب انتظار تنبیه هم نداری.

یعنی تنبیه می‌شدی؟
نه آن تنبیهی که به معنای عام و کلیشه‌ای کلمه در ذهن داریم. مثلا تصور کنید؛ از زیر وزنه خسته بیرون می‌آیی. هر چه خواسته‌اند را انجام داده‌ای. رکوردت خوب بوده. اما جمله‌ای با این مضمون می‌شنوی: «اصلا خوب نبودی!» یا وقتی بیماری، سرمربی بگوید: «تو نمی‌توانی!» خب وقتی سر ساعت در سالن حاضری، خوب تمرین می‌کنی، رکوردت قابل قبول است، چرا باید با ادبياتی صحبت کنند که حس سرخوردگی داشته باشی؟

تیم شما روان‌شناس داشت؟
بله، اتفاقا کمک دکتر نخعی خوب بود. سنجش‌های ورزشی پارالمپیک در آکادمی هم خوب بود. دکتر محمودخانی با سنجش‌هایی که انجام می‌داد، شرایط جسمی ما را ارزیابی می‌کرد و خدا را شکر که اینها وجود داشت. در فدراسیون جانبازان هم بسیاری از افراد برای تیم‌های ملی و ما زحمت می‌کشیدند.از جمله دبیر فدراسیون که حمایت خوبی هم داشت. این‌ها باعث دلگرمی بود و نواقص کادر فنی را تا حدی پوشش می‌داد که من واقعا از همگی سپاسگزارم، اما در مجموع حس می‌کنم از اولین قهرمانی جهانم در نورسلطان تا توکیو و بعد گرجستان راه درازی را طی کردم.

روز مسابقه‌ات در پارالمپیک تا مرز نرسیدن هم پیش رفتی.
دقیقا. دو حرکتم خطا شد. بالاخره در حرکت سوم، با ۲۲۲ نقره‌ای شدم. من از دو پارالمپیک لندن و ریو دست خالی برگشته بودم و برای توکیو هر چه توان داشتم، گذاشتم؛ از صبوری مقابل رفتارهای نادرست تا پذیرش شرایط تمرینی بیهوده  پرفشار و پر اشتباه. در مجموع مشکلات تیم و تنش‌ها تا خود مسابقه هم ادامه داشت.

با این اوصاف، چطور آماده گرجستان شدی؟
گرچه پارالمپیک ۲۰۲۱ آن‌طور که باید به پایان نرسید اما خوش‌حالم بعد از آن، فدراسیون ورزش‌های جانبازان و معلولین و کمیته ملی پارالمپیک‌، بالاخره به این نتیجه رسیدند که کادر فنی نورسلطان عملکرد خوبی داشت و دوباره از بابک محمدی دعوت کردند و در نهایت با هدایت مجدد حسین توکلی و همین اردوی کیفی یک ماه و نیمه‌ تا رقابت‌های جهانی گرجستان، اوضاع تیم آرام شد. من هم توانستم ۳ کیلوگرم بالاتر از پارالمپیک وزنه بزنم.

و اولین طلای ایران در تفلیس هم با همین وزنه  ۲۲۵ خودت به دست آمد.
الان از این بابت خوش‌حالم. اما باور می‌کنید آن موقع اصلا به این موضوع فکر نمی‌کردم؟

به چه چیزی فکر می‌کردی؟
این‌که حالا خودم را جمع و جور کرده‌ام و یک ماه و نیم بعد از پارالمپیک به قهرمانی جهان آمده‌ام، بنابراین می‌توانم رکوردم را بالاتر ببرم.

برای این مسابقات با حسین توکلی به عنوان سرمربی چه روش و دیالوگ‌هایی را داشتید؟
مهم‌ترین اصل و شیوه بین ما اعتماد و احترام است. به نظرم او چون قهرمان المپیک بوده، وقتی درد داریم یا مصدوم هستیم با یک جمله شرایط‌مان را درک می‌کند. تمرینات‌مان هدفمند است. آقای توکلی پشت صحنه خیلی آرام بود. می‌گفت: «این روزها، این سطح از مسابقات، حتی این استیجِ گرجستان، در زندگی تو تکرار نمی‌شوند. خوب نگاه کن و لذت ببر.»

و تو فقط لذت بردی و وزنه‌ات را زدی.
بله با لذت روی تخته رفتم. لحظه‌ای که می‌خواستم وزنه را بلند کنم، حال سربازی را داشتم که فرمانده‌اش گفته بود:  «بزن!» چیز دیگری نمی‌شنیدم. وقتی هم آقای توکلی گفت طلا را گرفتی، بار فشار عصبی و نمی‌‌توانی‌هایی که به ذهنم تحمیل شده بود، به صفر رسید.
آرزو قنبری - گروه ورزش / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها