به گزارش جام جم آنلاین، یک موزاییک ارزشمند رومی که زمانی زینتبخش کشتی امپراتور کالیگولا بود، نزدیک به ۵۰ سال در آپارتمانی در شهر نیویورک به عنوان میز قهوهخوری استفاده میشد.
داریو دل بوفالو، کارشناس ایتالیایی سنگ و مرمرهای باستانی، کسی بود که به راز این موزاییک پی برد. ماجرا از آن جا شروع شد که دل بوفالو در سال ۲۰۱۳ در نیویورک نسخههایی از کتاب سنگ سماق (پرفیری) خود را امضا و درباره این سنگ قرمز و بنفش مورد استفاده امپراتوران رومی سخنرانی کرد.
در کتاب پرفیری عکس یک موزاییک گمشده وجود داشت. این موزاییک زمانی بخشی از کف یکی از دو کشتی بزرگ تشریفاتی بود که به سفارش کالیگولا برای شناور شدن در دریاچهای در نزدیکی روم ساخته شدند و با کشته شدن امپراتور به زیر آب رفتند.
این موزاییک و دیگر آثار باستانی در دهه ۱۹۳۰ از دریاچه بیرون آورده شده و در یک موزه محلی به نمایش درآمدند. نیروهای نازی در سال ۱۹۴۴ از ایتالیا عقبنشینی کردند و کشتیها و بسیاری دیگر از گنجینهها به آتش کشیده شدند.
دل بوفالو ۷۰ سال پس از این واقعه، همزمان با آن که نسخههایی از این کتاب را امضا میکرد حرفهای یک زن و مرد را با هم شنید. در حالی که زن به مرد میگفت موزاییکی که در کتاب است همان موزاییکی است که وی در خانه دارد!
این زن هلن فیورتی (Helen Fioratti) نام داشت، دلال هنری و مالک یک نگارخانه. براساس مصاحبه این زن در سال ۲۰۱۷ با روزنامه نیویورک تایمز، او و همسرش که یک روزنامهنگار ایتالیایی بود، این موزاییک را در دهه ۱۹۶۰ میلادی از یک خانواده با اصل و نسب ایتالیایی خریدند و سپس آن را به یک میز قهوهخوری تبدیل کردند.
به گزارش دفتر دادستانی منهتن شواهد گویای آن است که این موزاییک احتمالا در دوران جنگ جهانی دوم دزدیده شده است.
این موزاییک حالا به ایتالیا بازگشته و مارس ۲۰۲۲ (اسفند ۱۴۰۰/ فروردین ۱۴۰۱) در موزه کشتیهای رومی در شهر نِمی ایتالیا به نمایش گذاشته شد.
منبع: ایرنا
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد