نهاد دولت در دوران ریاستجمهوری آقای روحانی لطمات جدی دید، به نحوی که مردم احساس بیدولتی میکردند. بخشی از این احساس مردم ناشی از عوارض و نتایج تحریمها بود و همین مساله باعث شد درآمد ما از فروش نفت آسیب ببیند و در نتیجه کشور با کسری بودجه و افزایش تورم روبهرو شود.
بخشی دیگری از این احساس بیدولتی، حاصل رویکرد آقای روحانی و دولت او بود که رویهای غیرمردمی و متمایل به سرمایهداری داشت و همین مساله باعث تضعیف جایگاه دولت شد. نمونه بارز آن در مدیریت کرونا و در عرصه پیشگیری و درمان نمود پیدا کرد و مردم از دولت پیشین انتظارات بیشتری برای مقابله با شیوع این بیماری و همچنین حفظ سلامت جامعه داشتند. در چنین شرایطی بود که دولت سیزدهم وارد عرصه شد.
این دولت میراثدار اقتصادی ضعیف توام با تورم بالا و بیکاری در کشور بود که بیداد میکرد. طبعا چنین شرایطی باعث افزایش نارضایتی مردم شد و مصداق این نارضایتیها را در دی ۹۶ و آبان ۹۸ دیدیم.
در حوزه رویکردی، دولت سیزدهم جنبههای ضعیف دولتهای پیشین را روحانی پوشش داد و تلاش کرد نگاهی همدلانه و مردمی داشته باشد.
نمود چنین نگاهی در سفرهای استانی آقای رئیسی بروز پیدا کرد. حضور رئیسجمهور میان مردم و مواجه مهربانانه آنها به گونهای که مردم خیلی راحت با او درباره مشکلاتشان گفتگو میکردند و همچنین فعالیتهای وزیران باعث شد این رویکرد دولت را به عنوان یکی از نقاط قوت در طول ۱۰۰روز گذشته بدانیم. نکته دیگری که باید مدنظر داشت شرایط اقتصادی و مدیریتی کشور است. ذکر این موضوع اهمیت دارد که بخشی از مشکلات مدیریتی کشور ناشی از بروکراسی نهاد دولت است که از قبل سابقه داشت و به نظر میرسد دولت سیزدهم برای گذار از این مشکل باید این روند بروکراسی را چابک، نو و تازه کند. موضوع دیگر، برنامه اداره اقتصادی کشور است و دولت سیزدهم باید هم تغییرات نگرشی در بروکراسی مدیریت اجرایی کشور ایجاد کند و هم توانایی ارائه برنامه برای اقتصاد کشور داشته باشد.
البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که بالاخره طی ۱۰۰روز انتظار تغییر گسترده در این دو رویکرد چندان مورد توقع نیست و باید همچنان منتظر بود و دید طی ماههای آینده، دولت سیزدهم چه برنامههایی برای این دو حوزه خواهد داشت.
اما در عین حال میتوان گفت برخی از تغییرات در حوزه بروکراسی کشور مثبت بوده است. با این حال از برخی وزیران و فعالیت برخی وزارتخانهها توقع بیشتری میرفت. برخی مدیران نسل جدید و جوان هستند و آمدهاند تا فضا را برای همنسلان خود باز کنند، اما با این وصف، عملکرد برخی وزیران در این حوزه اشکال دارد. در بحث اقتصادی، یکی از موضوعاتی که باید به آن توجه کرد، برجام است.
ما در کنار چشماندازی که باید برای تورم و بیکاری و حل مشکلات اقتصادی ترسیم کنیم حتما باید نگاهی به عرصه سیاست خارجی و موضوع برجام و مساله لغو تحریمها داشته باشیم و باید مشخص شود نگاه ما در این حوزهها چیست.
البته آن چیزی که در بیان رسمی دولت سیزدهم آمده، تلاش برای رفع تحریمهاست، اما بر این باورم که در این عرصهها نیازمند ارائه برنامه به صورت صریحتر، شفافتر و دقیقتر هستیم. به تعبیر دیگر، در همه عرصههای سیاست داخلی و خارجی نیازمندیم از حوزه گفتمانی و اندیشهای گذار کنیم و به مرحله اجرایی برسیم و مشخص شود اهداف، برنامه و تاکتیک دولت در این عرصهها چیست؟
مساله دیگر اینکه هر کدام از دولتهای پیشین برای ۱۰۰روز اول فعالیتهای خود یک پروژه بزرگ داشتند. مثلا در دوره آقای خاتمی، بنا بر آزادی مطبوعات بود و آقای احمدینژاد هم بر سفر استانی و تلاش برای تشکیل دولت مردمی تاکید داشت.
پروژه اصلی آقای روحانی هم به ثمر رساندن موضوع سیاست خارجی بهویژه در حوزه برجام بود. در دولت آقای رئیسی طی ۱۰۰روز گذشته موضوع واکسیناسیون عمومی برجسته و نظرسنجیها حاکی از رضایت مردم در این عرصه است. اما به نظرم برای ارائه تصویر روشنتری از عملکرد دولت نیازمند طرح پروژه بزرگتری هستیم.
در هر صورت باز هم به استناد نظرسنجیها، امیدواری مردم نسبت به دولت افزایش پیدا کرده است و برای افزایش امید مردم به نهاد دولت، ارائه برنامه دقیق و شفاف از رویکردهای اقتصادی بهویژه بیان مصداقیتر و عینیتر این برنامهها در کنار ارائه سیاست روشن در حوزه سیاست خارجی بهخصوص در مورد برجام کارساز است.
سعید آجرلو کارشناس مسائل سیاسی / روزنامه جام جم