جامجم تلاش کرده از زاویهای متفاوت ناظر به نقش و جایگاه ائمه جمعه و جنبههای کارکردی این جایگاه مهم و تاثیرگذار در اجرای عدالت به موضوع بپردازد.
تویی که نمیشناختمت!
مدل اجرایی در ایران به شکلی است که مدیران اصلی در سطح ملی، نمونه کوچکتری از نظر اختیارات در استانها دارند، به عنوان مثال شما وقتی وزیر ورزش و جوانان دارید یک اداره کل به همین عنوان در استان وجود دارد که زیر نظر استاندار فعالیت میکند و با یک تناسب منطقی اختیارات وزیر یا مدیر مورد تبعیت خود را در یک ابعاد کوچکتر و در سطح استان دارد، همین را به مدیران مختلف تعمیم دهید البته در این میان فقط بعضیها که توانمندی بیشتری دارند مثل یک وزیر در منطقه خود عمل میکنند، طبیعی است افرادی هم هستند که نمیتوانند آن اختیارات و قدرتی که از دولت مرکزی در اختیار دارند را در سطح محدوده استانی اعمال کنند.
موضوع ما در این مرقومه امام جمعه است؛ افرادی که گاه به عنوان نماینده ولی فقیه در استانها فعالیت میکنند و ما میخواهیم یک سوال را به صورت دقیق بررسی کنیم: ائمه جمعه آیا اصلا جایگاه خود را میشناسند؟ آیا اختیارات و توان خود را میدانند و از همه اینها مهمتر چقدر از آن استفاده میکنند؟
قدرتی برای رفع مشکل مردم
اولین نماز جمعه در تهران به امامت آیتا... طالقانی اقامه شد، اما اولین حکم ائمه جمعه به تاریخ ۹ مرداد برای آیتا... سیدعبدالحسین دستغیب صادر شد که البته بعدها به شهادت رسید.
امام خمینی که تاکید بسیاری بر برگزاری نماز جمعه در استانها داشتند برای ائمه جمعه نقش پدر را در موقعیت سرزمینی ترسیم کرده بودند و در صحیفه نور بر این مساله تاکید کرده بودند.
یک پدر که به نوعی باید وظیفه نظارت بر اداره جامعه را برعهده داشته باشد و به مشکلات مردم رسیدگی کند.
طبیعتا وظیفه امام جمعه فقط برگزاری نماز جمعه نیست، بسیاری از ائمه جمعه هستند که تبدیل به ملجا و مرجعی برای مشکلات مردم شدهاند، آنها با توجه به توانی که شخصیت حقوقی امام جمعه برای آنها پدید آورده جامعه خود را کنترل کرده و از ایجاد فساد و ناامیدی جلوگیری میکنند.
به ندرت پیش میآید که یک امام جمعه و نماینده ولی فقیه در استان به مسالهای ورود کند و در ادارهای، موضوعی را پیگیری کرده و آن اداره از رسیدگی به آن موضوع امتناع کند، اما بعضی افراد هستند که به نظر میرسد تنها اهرم قدرت خود را در این جایگاه فقط «تریبون» نماز جمعه میدانند.
در این روزها که بحث ورود به مصادیق هنوز داغ است اجازه دهید سری به دستورات رهبر انقلاب و امام خمینی در خصوص نقش و جایگاه ائمه جمعه بزنیم تا بهتر به مرزهای «خطبه» در نماز جمعه برسیم.
جایگاه حقیقی، شخصیت حقوقی
مرسوم است افراد جامعه برای حل مشکلات خود که در سیکل اداری به دلایل مختلف معطل مانده به دفتر ائمه جمعه مراجعه کنند و آنها نیز معمولا از متولیان امر دراین خصوص توضیح میخواهند.
ائمه جمعه با توجه به جایگاهی که از نظر حقوقی دارند، میتوانند مسوولان و متولیان را به اجرای درست قوانین مجاب کنند، نهادهای نظارتی از قبیل سپاه، اداره اطلاعات و دادگستری هم در این زمینه معمولا با امام جمعه همکاری میکنند و نیازی به استفاده از تریبون نیست.
یک نامه یا یک پیگیری امام جمعه برای حل یک مشکل واقعی در سطح استان کافی است البته این بستگی به شخصیت حقیقی امام جمعه هم دارد. در میان ائمه جمعه همیشه هستند افرادی مثل سید عبدالنبی موسویفرد که در مشکلات منطقهای وارد صحنه میشوند، تصور کنید مشکلی در آبرسانی به روستایی در خوزستان پیش آمده باشد، امام جمعه به عنوان نماینده حاکمیت کدام وظیفه را دارد؛ گلهگذاری یا ورود به صحنه و آوردن مدیران به عرصه خدمت؟ واقعیت این است که اگر فردی بنا به فرمان امام خمینی در صحیفه، خودش زیست انقلابی و طلبگی داشته باشد در چنین مواردی به میدان میآید و مردم هم به عنوان مهمترین عنصر قدرت او را همراهی میکنند. مثال دیگری بزنیم.
حجتالاسلام حاج آقا بابایی، امام جمعه لوشان که یک منطقه گردشگری در مسیر گیلان است برای تعطیلات نوروزی به میدان آمد و برای پاکسازی محیط زیست دست به کار شد. تصور کنید اگر امام جمعه منطقه برای کاری اقدام کند، آیا اداره مربوطه میتواند از آن کار پرهیز کند؛ بخصوص اگر امام جمعه روی فضا مسلط باشد تمام ارگانها و نهادهای شهر لوشان برای پاکسازی محیط زیست دست به کار شدند، حتی نیروهای غیر مرتبط هم با دیدن این اقدام به میدان آمدند، آیا دهها بار تذکر پای تریبون نماز جمعه اثری به اندازه یک بار ورود عملی به این عرصه را دارد؟ مثالهای بسیاری برای این مصداق وجود دارد.
حداقل این است که مردم احساس میکنند نماز جمعه محل رفع مشکلات آنهاست. به میزهای خدمتی را که در محل نماز جمعه برپا میشود دقت کنید.
مدیران شهر مکلف میشوند که در روزهای جمعه بدون واسطه و با نظارت امام جمعه به مشکلات مردم رسیدگی کنند. امام جمعهای که میتواند این طور مدیران را سر خط کند، دقیقا چه نیازی به استفاده مصداقی از تریبون دارد؟ واقعیت این است که بعضیها نمیدانند چقدر میتوانند موثر باشند.
برای همین به برگزاری نماز جمعه قناعت میکنند و همین مساله باعث میشود که ابزار اجرایی آنها محدود به تریبون شود و مدیر یا فرد یا مسوولی که به هر دلیلی از جمله هوای نفس، خیانت یا حتی عدم توانمندی در مسالهای کوتاهی میکند از تریبون نماز جمعه ترس دارد؟ آن هم درست در جایی که میبیند همه چیز فقط به یک سخنرانی ختم میشود، در حالی که ابزار نظارتی دیگری هم وجود دارد.
پدری برای آرامش
امام خمینی در جلد نوزدهم صحیفه میفرمایند که «ائمه جمعه باید نسبت به مردم جایگاه پدری داشته باشند»، خانهای را تصور کنید که پدر خانواده خودش به عنوان یکی از معترضان به وضعیت جامعه باشد و همیشه بچهها را جمع میکند و نسبت به عملکرد مجموعه خانواده شکایت میکند. تصویر شما چه پدری است؟
من تصور میکنم با پدری روبهرو هستیم که نمیتواند درست تقسیم وظایف کند، پدری که حرفی میزند و در بین خانواده خریدار ندارد و البته با توجه به از کارافتادگی ممکن است آن برندگی لازم برای اداره خانواده را نداشته باشد، این پدر معمولا همیشه یک طرف دعوا ایستاده است و نمیتواند آرامش را به خانه برگرداند، آیا خانه بدون بزرگتر روی آرامش به خود خواهد دید؟
وقتی در مورد امام جمعه یک شهر صحبت میکنیم در مورد یک بزرگتر در یک جغرافیا حرف میزنیم، اگر این پدر توانایی پدریکردن در جامعه خود را نداشته باشد از همان ابتدا تدبیر را کنار میگذارد و سراغ گلایه میرود.
امام خمینی همچنین در جلد شانزدهم صحیفه سجادیه میفرمایند:« ائمه جمعه که با گروههای زیادی سر و کار دارند، باید توجه کنند که در گفتار و رفتارشان، همه چیز اسلامی باشد و- خدای نخواسته- یک مطلبی که- فرض کنید- که یک استاندار را در محل خودش تضعیف میکند، یک قوه قضاییه را در محل خودش تضعیف میکند، از اینها احتراز کنند».
پرهیز از یک فضای فانتزی
سوالی که پیش میآید این است که آیا نماز جمعه باید یک فضای فانتزی دینی برای مردم باشد که هیچ مشکلی در آن مطرح نشود و مردم فقط به دینداری و تقوا فکر کنند؟ قطعا هرکسی از هر حرفی برداشت مورد نظر خود را خواهد داشت، اما این متن به دنبال تثبیت چنین منطقی نیست که نماز جمعه تنها باید به توصیههای کلی اختصاص پیدا کند، بعضی اوقات هم وجود دارد که معضلی در جامعه به وجود میآید که نه تنها امام جمعه که بسیاری از مسوولان دست به دست هم میدهند و نمیتوانند آن را رفع کنند، حتی اگر امام جمعهای وسط میدان باشد هم گاهی فساد چنان ساختار پیچیدهای پیدا کرده که با اقدام چندباره هم این مشکل حل نمیشود.
اینجا محل ورود امام جمعه با سلاح تریبون نماز جمعه است، در آن زمان است که ائمه جمعه حتی در مصداق هم میتوانند با رعایت آداب و ملاحظات و قانون وارد شوند. واقعیت مهمی که برخی آن را فراموش کردهاند این است که ورود تریبون نماز جمعه به مثابه یک سلاح بسیار قوی است که اگر بیش از حد از آن استفاده شود قدرت خود را از دست میدهد.
ورود مصداقی در تریبون نماز جمعه، آخرین راه برای رفع مشکل توسط یک شخصیت حقیقی توانمند با اختیارات شخصیت حقوقی امام جمعه است که اگر به عنوان اولین گزینه استفاده شود چهبسا نهتنها به نتیجه مطلوب منتهی نشود بلکه پیامدهایی مترتب آن شود.
۲۵ تیر ۹۵ بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی به همین نکته اشاره فرمودند:« گاهی یک منکر و مشکل بزرگ وجود دارد که با وجود پیگیریهای مکرر حل نمیشود، بیان این موارد که خیلی هم نادر است، در نماز جمعه ایراد ندارد اما نباید به محض دیدن مشکلی در دستگاههای دولتی، قضایی یا مراکز دیگر، آن را در خطبهها مطرح کرد، چرا که تأثیر مثبت ندارد، موجب افزایش شکافها و اختلافها میشود و مردم را دچار تشویش میکند.»
علاوه بر تمامی این اوصاف تصور کنید اگر مسوولیت ائمه جمعه تنها به تریبون خلاصه شود، آیا در وقایعی مانند کرونا که نماز جمعه به علت مشکلات فراگیری بیماری لغو شده بود مسوولیت از ائمه جمعه ساقط میشود؟ یعنی اگر تریبونی وجود نداشته باشد کارایی وجود ندارد؟
مرتضی درخشان - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد