به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، ایران ۸۵ میلیون نفر جمعیت دارد و اگر قرار باشد حداقل ۷۰ درصد این جمعیت مقابل کرونا واکسینه شوند، هرچه زودتر عدد ۵۰میلیون نفری که دوز اول را دریافت کردهاند باید به ۶۰ میلیون برسد. اما آن گونه که اوضاع پیش میرود و سنگهایی که پیش پای واکسیناسیون عمومی انداخته میشود و بدبینیهایی که از اطراف پمپاژ میشود، رسیدن به واکسیناسیون حداکثری را در هالهای از ابهام فرو برده است.
مخالفان واکسیناسیون کرونا که معلوم نیست چه تعداد هستند، عزم کردهاند که در برابر تزریق واکسن ایستادگی کنند. آنها تاکنون چند بار مقابل مجلس در میدان بهارستان تهران تجمع کردهاند تا صدای اعتراضشان را به گوش مردم و مسوولانی برسانند که ظاهرا به واکسنگریزها توجهی ندارند. اینها حتی در فضای مجازی بیش از فضای حقیقی تلاش میکنند تا خطرناک بودن واکسنها از یک سو و ظالمانه بودن واکسیناسیون اجباری را به نمایش بگذارند.
در واقع این افراد خودشان را مقابل یک جمعیت ۵۰ میلیون نفری قرار دادهاند و در حالی که استدلالهای رنگارنگی دارند، معتقدند که باید آزاد و مختار گذاشته شوند نه این که مجبور به تزریق واکسنهایی شوند که به باور آنها معلوم الحال است.
این چالش روز به روز به سمت جدیترشدن پیش میرود در حالی که ستاد ملی مقابله با کرونا تا این لحظه سیاست روشنی در قبال واکسنگریزها ندارد و به نظر میرسد فعلا بر مدار مدارا حرکت میکند. البته مسوولان دولتی از وزیر بهداشت تا صاحبنظران ستادملی مقابله با کرونا بارها اعلام کردهاند که تزریق واکسن کرونا اجباری نیست ولی در مقابل، تصمیماتی گرفته میشود که از اجباری بودن تزریق واکسن حکایت دارد، در واقع یک سیاست دوگانه که واکسنگریزها به آن نیز متوسل میشوند.
موضوع فرار از واکسن و حرکت در خلاف مسیر مصالح عمومی جامعه و سلامت همگانی البته موضوعی چنان مهم است که حاکمیت باید هرچه زودتر موضع خود را به صورت شفاف اعلام کند و برای اجرای منویات خود اراده جدی نیز داشته باشد چون واکسنگریزها فارغ از استدلالهایی که برای مقاومتهای خود دارند رفتاری را در پیش گرفتهاند که با فضای عمومی جامعه در تضاد است و میتواند برای سلامت جامعه مخاطرهآمیز باشد؛ ضمن این که رفتار آنها به تدریج میتواند بر گروههای مختلف نیز اثر بگذارد به طوری که تجمع دانشجویان و دانشآموزان واکسنگریز نیز در آیندهای نه چندان دور طراحی شود.
واکسنگریزها چه میگویند؟
مخالفان واکسن از هر دری برای مخالفتشان حرف میزنند، عدهای واکسیناسیون عمومی را هممعنی با کشتار دستهجمعی میدانند و عدهای دیگر واکسیناسیون همگانی را مخل استقلال و آزادی فردی مینامند. برخی از آنها نیز معتقدند واکسنهای ضد کرونا تاکنون افراد زیادی را کشته و لازم است مسوولان از این به بعد آمار مرگهای ناشی از واکسن را اعلام کنند.
برخی از این افراد حتی مخالف ماسک هستند و باور دارند ویروس کرونا ریزتر از آن است که تار و پود ماسکهای پزشکی و پارچهای بتواند مانع از انتشار بیماری شود، عدهای از واکسنگریزها هم اساسا کرونا را یک توهم میدانند و یقین دارند چیزی به نام کرونا وجود خارجی ندارد. همینها که منکر اصل بیماریاند با واکسن نیز مخالفت دارند چون میگویند بیماریای که اصلا وجود ندارد چطور میتواند واکسن داشته باشد؟
در این میان برخی واکسنگریزها به سیستم ایمنی بدن اعتقاد راسخ دارند و میگویند اگر برای تقویت سیستم ایمنی بخواهیم واکسن تزریق کنیم در واقع به خلقت خدا توهین کردهایم. برخی واکسنگریزها هم به طب سنتی باور دارند که مقصودشان از آن، انواع جوشانده و دمکردههای گیاهی است که هر کسی میتواند در خانه تهیه کند.
در میان این جماعت خاص، عدهای نیز دیدگاههای سیاسی دارند و معتقدند سازمان بهداشت جهانی به این واکسنها مجوز داده تا کشورهای مصرفکننده را به بردگی بکشد. به عقیده این گروه، دست سازمان بهداشت جهانی و مافیای دارو و واکسن در یک کاسه است و میخواهند درصدی از جمعیت جهان را کم کنند، برای همین واکسنی را به مردم تزریق میکنند که هزار کوفت و مرض داخلش است.
در تجمعی که بتازگی مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی برپاشده نمایندگان همه این طیفهای فکری حضور داشتند که برخی از آنها از قضا کارمندان دولت، افراد شاغل یا دانشجویانی بودند که از اول آبان طبق اعلام سازمان امور اداری و استخدامی کشور حضورشان در محل کار منوط به تزریق حداقل یک دوز واکسن کروناست. مخالفان واکسن اما از این بخشنامه نیز هراس ندارند به طوری که میگویند حتی حاضرند شغل خود را از دست بدهند و در خانه بمانند.
این عده یک استدلال دارند و میگویند اگر واکسن کرونا از افراد در مقابل این بیماری حفاظت میکند چرا واکسنزدهها از واکسننزدهها میترسند و چرا شاغلانی که حاضر به تزریق واکسن نیستند نباید در محل کارشان حاضر شوند؟
البته اینها سوالات و نکاتی است که سیستم مدیریت کرونا در کشور باید به آنها پاسخ دهد، آن هم پاسخهای منطقی و مستدل که هم در واکسنگریزها اثر داشته باشد و هم به کسانی که با واکسیناسیون عمومی همراه شدهاند، اطمینان خاطر دهد.
نیاز به سیاستهای روشن اجرایی
از زمان شیوع کرونا در کشورمان یکی از چالشها در مدیریت این بیماری، چندصدایی و تصمیمهای مشوش بود. اکنون نیز که صدای پای موج ششم بیماری به گوش میرسد محمد وجگانی، عضو کمیته علمی کشوری کرونا میگوید تعدد مراجع تصمیمگیر، آفت مدیریت کووید در کشور است. او دیروز به ایسنا گفت تا زمانی که به مدیریت واحد نرسیم و تا وقتی که یک مرجع جامع تصمیمگیری برای همه امور نداشته باشیم، نهتنها بر مشکل فائق نمیشویم بلکه اقدامات متضاد و خنثیکننده مراجع مختلف موجب بروز مشکلات میشود.
او در واقع با این اظهارات حرف دل خیلیها را زد و حتی اوضاع امروز مدیریت کرونا در کشور به ویژه واکسیناسیون همگانی و سیاستگذاریهای مربوط به آن را به بوته قضاوت کشاند. مسوولان بهداشتی کشور بارها اعلام کردهاند واکسیناسیون کرونا در کشور اجباری نیست اما دو روز است که طبق اعلام سازمان امور اداری و استخدامی کشور کارکنان دولت برای حضور در محل کار حتما باید واکسن تزریق کنند، همچنین صاحبان مشاغل نیز به شرط دریافت حداقل یک دوز واکسن مجاز به فعالیت هستند.
فارغ از این که این دو تاکید از اول آبان تا چه حد در کشور عملیاتی شده و این تاکیدات از روی کاغذ تا چه میزان وارد میدان شده، موضوع مهم تناقض میان این دستورالعملها با اظهارات شفاهی مسوولان است. در واقع در حالی که کارکنان دولت طبق یک بخشنامه باید حداقل یک دوز واکسن کرونا را دریافت کنند، وزیر بهداشت میگوید جلوگیری از حضور کارکنان واکسننزده دولت در ادارات، مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا را ندارد و انجام تست هفتگی کرونا برای آنان نیز عملی نیست.
این درحالی است که بهرام عیناللهی در مورد بازگشایی مدارس به تکمیل واکسیناسیون استناد میکند و میگوید بازگشایی مدارس در حالی امکانپذیر است که بیش از ۷۰ درصد دانشآموزان دو دوز واکسن را دریافت کنند.
بدیهی است تناقض در مواجهه با کارکنان دولت و دانشآموزان و دانشجویان به چشم جامعه میآید و آنها را دچار سردرگمی میکند. همچنین زمانی که از سوی تصمیمگیرندگان این پیام به جامعه مخابره میشود که بدون تزریق واکسن نیز میتوان با روال عادی زندگی کرد، نمیتوان به پوشش حداکثری واکسیناسیون امیدوار بود.
به همین دلیل است که ابراهیم قادری، اپیدمیولوژیست در گفتوگو با جامجم تاکید دارد که باید صدای واحدی از سمت حاکمیت شنیده شود. او میگوید: برای تشویق جامعه به واکسیناسیون چند راهکار وجود دارد. اولین راه این است که مسوولان همصدا شوند و حرفهای ضد و نقیض درباره واکسیناسیون نزنند چون حرفهای متناقض میتواند در بین شهروندان بدبینی ایجاد کند.
این کارشناس میافزاید: مساله دوم نظارت بر شبکههای اجتماعی و جلوگیری از انتشار اخبار نادرست است. باید با کمک رسانهها درباره لزوم واکسیناسیون عمومی به مردم توضیح داده شود. آگاهیرسانی نسبت به دلایل تزریق واکسن میتواند مردم را به شرکت در واکسیناسیون تشویق کند. به عبارت دیگر بالابردن سواد سلامت میتواند جامعه را با هم همراه کند. در این مسیر، شفافسازی درباره عوارض تزریق واکسن هم میتواند کمککننده باشد. درمجموع افراد واکسنگریز درتلاشند تا شهروندان را از تزریق واکسن منصرف کنند اما مسوولان میتوانند با اطلاعرسانی دقیق و درست مقابل آنها بایستند.
چرا باید واکسن تزریق کنیم؟
قباد مرادی / اپیدمیولوژیست
تفاوت بیماریهای عفونی تنفسی مانند کرونا و آنفلوآنزا با دیگر بیماریها که قابل انتقال نیست این است که در این بیماریها فردیت مطرح و مهم است. در اپیدمیهای عفونی مانند کرونا اگر فردی به بیماری مبتلا شود، میتواند این بیماری را به دیگران منتقل کند و این به دلیل ماهیت بیماری ویروسی است که برای زندهماندن تلاش دارد تا میزبان بیشتری برای خود پیدا کند.
بنابراین موضوع واکسیناسیون در این نوع بیماریها مهمتر جلوه میکند و از اهمیت بیشتری برخوردار است چراکه نهتنها سلامت فردی که سلامت جامعه با واکسیناسیون تامین میشود. واکسیناسیون نهتنها حفاظت فردی که حفاظت عمومی را هم ایجاد میکند و میتواند باعث در امانماندن از ابتلا به بیماری باشد. به همین دلیل است که توصیه میشود کارمندان، دانشآموزان و دانشجویان که به دلیل نقش اجتماعیشان در اجتماعات حضور دارند و با دیگران در تعاملاند در برابر بیماری واکسینه شوند.
مهمترین مساله در واکسیناسیون همگانی البته نه اجبار که تشویق است. قدم اول این است که مسوولان درباره نقش موثر واکسیناسیون در حفاظت برابر بیماری توضیح دهند و به مردم بگویند که واکسیناسیون تنها راه بازگشت به زندگی عادی است. البته محرومیت اجتماعی هم میتواند به صورت منطقی افراد را تشویق به تزریق واکسن کند؛ محدودیتهایی برای استفاده از خدمات عمومی مانند حمل و نقل و حضور در رستورانها و ورزشگاهها.