جام‌جم از واکسیناسیون دانش‌آموزان در مدارس گزارش می‌دهد

زنگ واکسیناسیون

هنوز ‌مهر شروع نشده بود که مدیران حوزه سلامت از واکسیناسیون دانش‎آموزان و برگزاری حضوری کلاس‎های درس از نیمه آبان‏ماه گفتند. همان زمان بود که قرعه تزریق واکسن به نام دانش‎آموزان زیر ۱۸ سال افتاد. براساس سند واکسیناسیون کشور دانش‎آموزانی که بیش از ۱۲ سال دارند می‌توانند واکسن تزریق کنند.
کد خبر: ۱۳۴۱۷۹۵
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، قول مدیران سلامت و وزارت بهداشت و درمان کشور است که بعد از واکسیناسیون دانش‌آموزان مدارس در نیمه آبان‏ باز شود؛ به همین دلیل است که از پانزدهم مهر چند مدرسه در تهران برای واکسیناسیون راحت‏تر دانش‌آموزان درنظر گرفته شده‌است هرچند که دانش‎‏آموزان در مراکز عمومی واکسیناسیون هم می‎توانند با به همراه داشتن شناسنامه واکسن تزریق کنند، اما در هر منطقه آموزشی پایتخت، چند مدرسه درنظر گرفته شده‌است تا واکسیناسیون دانش‎آموزان با سرعت بیشتری انجام شود. در دومین روز درنظر گرفتن مدارس برای تزریق واکسن به دو مدرسه، شهدای انتقاضه در میدان المپیک و مدرسه حضرت زینب (س) در خیابان ظفر رفتیم تا از چند و، چون واکسیناسیون دانش‎آموزان بیشتر بدانیم. اغلب والدین خوشحال‎اند از تزریق واکسن؛ آن‌ها معتقدند که با واکسیناسیون عمومی و تزریق واکسن برای دانش‎آموزان بازگشایی مدارس محقق می‏شود.

ظهر روز جمعه خیابان بیست‏وپنجم پشت میدان المپیک شلوغ است. همه خودرو‏ها رو‏به‏روی میدان میوه‌وتره‏بار توقف کرده‌اند و مقابل مدرسه شهدای انتقاضه هم شلوغ است. روز جمعه باید مدارس بسته باشند، اما در آهنی و بزرگ مدرسه باز است و تعداد زیادی خودرو هم به درون مدرسه رفت‏وآمد می‏کند. تابلوی مرکز واکسیناسیون دانش‎آموزان دلیل رفت‏وآمد به درون مدرسه را نشان می‎دهد. یکی از کلاس‎های درس را که اتاقی ۲۴ متری است برای تزریق واکسن در نظر گرفته‌اند. دو میز گذاشته‎اند درون کلاس؛ یکی از میز‌ها مخصوص ثبت‏نام اولیه و میز دیگر برای واکسیناسیون است. پزشک معالج در گوشه اتاق نشسته است تا بعد از تزریق احوال دانش‎آموزان را بررسی کند. از همان ابتدا به همه دانش‎آموزان می‎گویند که جز واکسن سینوفارم واکسنی دیگری به آن‌ها تزریق نمی‎شود. نام واکسن سینوفارم باعث نگرانی برخی از والدین می‌شود. پزشک معالج در حال صحبت با یکی از مادران است. مادر نگران از تزریق واکسن سینوفارم به دخترش است. دست دختر را محکم در دست گرفته است و از پزشک سؤالاتی می‎کند. پزشک مقیم مرکز می‌گوید: «از روز‌های اول واکسیناسیون در مراکز بودم و هیچ عوارض حادی بعد از تزریق واکسن سینوفارم در کودکان ندیده‌ام.» او توضیح می‏دهد که این واکسن، یکی از بهترین واکسن‎ها برای کودکان است. مادر یک پسربچه ۱۲ ساله با خیال راحت دست پسرش را گرفته و او را برای تزریق واکسن آورده است. دلیل اطمینان او مشخص است. این مادر می‏گوید که حدود دو هفته است که هر روز درباره عوارض واکسن سینوفارم مقاله و گزارش می‎خواند. او می‎گوید: «در همه مقالات از اثربخشی مؤثر واکسن سخن گفته شده‌است.» او آن‌قدر مطمئن است که مادری را که نگران از عوارض واکسن است تشویق به تزریق می‎کند.

تشویق به تزریق

مرد میانسال است و مو‌های سرش همه سفید شده‌است. ریش‎های سفیدش از پشت ماسک پیداست. دست پسر ۱۴ ساله‌اش را گرفته و برای تزریق واکسن او را به مدرسه آورده است. می‌گوید که خودش معلم است و دانش‎آموزانش را که همه در سن ۱۵سالگی قرار دارند تشویق به تزریق واکسن کرده‌است. این پدر معلم توضیح می‎دهد که واکسیناسیون بهترین راه برای مقابله با بیماری کرونا و البته بهترین راه برای بازگشایی دوباره مدارس است. او ادامه می‎دهد: «هم ما معلم‎ها و هم اولیای دانش‎آموزان دوست دارند، زودتر مدرسه‎ها باز شوند. در این شرایط، دانش‌آموزان بهتر آموزش می‏بینند.»

برای مادری که دختر ۱۳ ساله‌اش را برای تزریق واکسن به مدرسه آورده، بازگشایی دوباره مدارس مهم است. او می‎گوید: «می‎دانم که پارسال دخترم هیچ چیزی یاد نگرفت.» حالا، اما این مادر امیدوار است با واکسیناسیون دانش‎آموزان مدارس به صورت حضوری برگزار شود تا فرزندش بهتر آموزش ببیند.

پدرمیانسالی با پسر ۱۲ ساله‌اش به مدرسه آمده او خوشحال از شروع واکسیناسیون دانش‌آموزان است تا به‌واسطه تزریق واکسن پسرش دوباره به بیرون از خانه تردد کند. پدرمیانسال می‏گوید: «با واکسیناسیون می‌توان اجازه داد بچه‌ها چند ساعتی از روز را بیرون از خانه باشند.» او نگران گوشه‏گیری پسر نوجوانش است و دوست دارد که فرزندش با هم سن و سال‎هایش وقت بگذارند اتفاقی که در ۲۰ ماه شیوع ویروس کرونا حداقل برای پسر او رقم نخورده است. مرد میانسال نگران عوارض واکسن نیست: «بچه‎ها قبلا واکسن‎های دیگری هم تزریق کرده‎اند مانند کزاز و سه‌گانه. واکسن کرونا هم شبیه به دیگر واکسن‎هاست.» این را که می‏گوید، می‏خندد و دست می‌گذارد پشت شانه پسر نوجوانش و او را آرام به بیرون از حیاط مدرسه راهنمایی می‏‎کند.

مقاوم در برابر موج ششم

خیابان تبریزیان، جنب متروی میرداماد در ظهر جمعه خلوت است. خودرو‎های انگشت‌شماری از خیابان عبور می‏کنند. حوالی مدرسه حضرت زینب (س)، اما رفت‌وآمد زیاد است. پدر‌ها و مادر‌ها دست در دست دختر‌ها و پسرهایشان از مدرسه خارج یا به درون مدرسه می‏روند، به یکی از مدارس انتخاب‌شده برای واکسیناسیون دانش‌آموزان. سالن نمازخانه را برای برای تزریق واکسن در نظر گرفته و چند صندلی آهنی را پشت سرهم چیده‌اند. سالن شلوغ و پر رفت‎وآمد است. دختر ۱۵ ساله می‏خندد. تازه واکسن‌اش را تزریق کرده و در هر قدم، یک جرعه از قمقمه آبی که در دست دارد، می‌نوشد. می‏گوید تزریق واکسن مثل آب خوردن بود.

پدرش می‏گوید که خوشحال است از تزریق واکسن. او توضیح می‎دهد: «اگر چند روز دیگر موج ششم ویروس کرونا شکل بگیرد، حداقل دختر من در برابر بیماری مقاوم‌تر است.» این را که می‎گوید، به دخترش لبخند می‏زند و دستش را می‎گیرد و سرخوشانه با هم از سالن خارج می‎شوند. مرد میانسال بازوی دخترش را دقیق نگاه می‏کند. او رو به دخترش می‏گوید: «حتی جای سوزنش هم پیدا نیست.» دختر با چشم‎هایش می‎خندد به پدر. چشم و ابروی پدر و دختر شبیه به هم است. مرد میانسال می‏گوید: «حالا که دخترم واکسن‌اش را تزریق کرده، خیالم راحت است. از همه کارهای‌مان عقب افتاده بودیم. با تزریق واکسن حالا می‎توانیم با خیال راحت به کارهایمان برسیم. با واکسن حالا ایمن هستیم.» او می‏گوید که برای سفر به بسیاری از کشورها، شرط واکسیناسیون وجود دارد و حالا با خیال راحت و با کارت واکسن می‎توانند به سفرهایش برسد.

مورد خاص

پسربچه هیکلی و چاق است. تازه ۱۳ سالش شده، اما به دلیل جثه‌اش سنش بیشتر به نظر می‌رسد. یک سر و گردن از مادرش بلندتر است. مادر بدون این که بنشیند روی صندلی و منتظر رسیدن نوبتش باشد می‏رود به سمت میز ثبت مشخصات و به مسؤول ثبت می‎گوید: «پسرم جزو بیماران خاص است. اینجا می‏تواند واکسن بزند؟» پسر نوجوان مبتلا به دیابت است. مسؤول پذیرش او را به پزشک مقیم سالن معرفی می‎کند. پزشک دفترچه و دارو‌های پسر مبتلا به دیابت را بررسی می‏کند و او را راهنمایی می‎کند تا در مرکز دیگر یا در بیمارستان واکسن تزریق کند. مادر این پسر نوجوان می‏گوید که با پزشک پسرش مشورت کرده و پزشکش با تزریق واکسن موافق بوده است. او می‌گوید یافتن مراکز مخصوص برای تزریق واکسن مشکلات‌شان را بیشتر می‌کند. مرد در حالی که دست دخترش را محکم در دست گرفته به سمت میز ثبت‏نام می‌رود و می‎پرسد: «واکسن پاستوکووک هم تزریق می‌کنید؟» مسؤول پذیرش سر تکان می‎دهد به نفی. مرد از صحبت‎های رئیس سازمان غذا و دارو می‎گوید از این که واکسن ایرانی-کوبایی از چند روز پیش وارد سبد واکسیناسیون شده است و مجوز تزریق به نوجوانان را هم دارد. مسؤول پذیرش، اما می‎گوید که تنها واکسن سینوفارم اینجا تزریق می‌شود. مرد سر تکان می‏دهد و می‏گوید که این مدرسه چندمین مرکزی است که برای پیدا کردن واکسن پاستووکوک به آنجا سر می‏زند. مرد دست دخترش را می‎گیرد و با قدم‎های تند از مرکز خارج می‎شود.

واکسیناسیون مادر و دختر

دختر کوچک و ریزنقش است و دست مادرش را گرفته. آن‌ها با هم به سمت اتاق واکسیناسیون می‌روند. مسؤول پذیرش، اما تا تاریخ تولد دختر کوچک را می‏بیند می‏گوید: «هنوز زمان واکسیناسیون دختر شما نرسیده است.» دختر متولد ۱۳۹۱ است. مادرش اصرار می‏کند برای تزریق. او می‌گوید دختر کوچکش ضعیف است و باید زودتر در برابر ویروس ایمن شود. پزشک مقیم، اما برای مادر توضیح می‎دهد که سازمان غذا و داروی کشور مجوز استفاده واکسن سینوفارم را برای دانش‎آموزان بالای ۱۲ سال صادر کرده است و دختر او باید منتظر بماند. شانه‎های زن می‏افتد و دست از پا درازتر دست دخترش را می‎گیرد و از مدرسه خارج می‏شود.

صدای گریه دختر اتاق واکسیناسیون را پر کرده است. دختر یک‌بند گریه می‏کند و گوشش به مادر و مسؤولان واکسیناسیون بدهکار نیست. از آمپول می‌ترسد و اجازه تزریق واکسن را به هیچ کسی نمی‏دهد. مادرش، اما اصرار دارد. به مسؤولان مرکز می‌گوید: «برای من هم واکسن تزریق کنید تا دخترم هم واکسن بزند.» می‏گوید که هنوز واکسنی تزریق نکرده و حالا زمان خوبی است که هم خودش و هم دخترش واکسن بزنند. مسؤول واکسیناسیون موافقت می‏کند و با این‌که نباید برای والدین و در مرکزش واکسنی تزریق کند مشخصات مادر را وارد سیستم می‌کند. گریه‏های دختر بند می‏آید زمانی که سوزن تیز درون بازوی مادر می‎شود. به این ترتیب دختر هم رضا می‎دهد به تزریق و چند دقیقه بعد هر دو در حالی‌که نیش تیز آمپول بازوی‌شان را خراش داده است از مرکز خارج می‏شوند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها