میگویند حیوانات حافظه قوی هم دارند و اگر در مکانی آسیب ببینند یا تهدید شوند، دیگر به آن مکان برنمیگردند و مسیر خود را عوض میکنند.
هر مکانی که بقای آنها را بهخطر بیندازد، از رادار آنها حذف میشود. اما نکته جالب درباره فلامینگوهایی که این روزها کیلومترها پرواز میکنند تا به تالاب میانکاله برسند انگار ماجرا فرق میکند.
در دو سال گذشته کشته شدن فلامینگوها در میانکاله در صدر اخبار ایران و گاهی جهان قرار گرفته است. عکس فلامینگوهای مرده که در سایتها و شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، دل آدم را به اصطلاح ریش میکند اما فلامینگوها امسال هم راهی میانکاله شدهاند و کمکم دارند از راه میرسند تا بهزودی رقص زیبای خود را در این تالاب آغاز کنند.
این مهاجرت غمانگیز را که میبینی یاد بچههایی میافتی که وقتی از مادر عتاب و حتی کتک میخورند باز هم به دامن مادر چنگ میزنند و در اطراف مادر بهدنبال پناهگاه میگردند.
حکایت بازگشت فلامینگوها به تالاب میانکاله همه مقالهها و یافتههای علمی، ردیابی خطر از طرف پرندگان را به چالش کشیده است.
فلامینگوها در دو سال قبل با چشمان خود مرگ همقطارانشان را دیدهاند اما مانند کودکی که پناهی جز مادر ندارد با شروع پاییز و فصل سرما باز هم به سمت این تالاب پرواز کردهاند.
حر منصوری -که به دیده بان میانکاله شهرت دارد-که با دوستان و همکارانش از سال 80 کمیتهای مردمی برای حفظ این تالاب تاسیس کردهاند، درباره این مهاجرت و اینکه امسال آیا شاهد مرگ فلامینگوها نخواهیم بود، میگوید: شرایطی که باعث مرگ آنها شده بود از بین نرفته که امسال دیگر نمیرند. ما منطقهای در میانکاله را بهنام خط مرگ یا منطقه مرگ نامگذاری کردهایم و امسال هم پیشبینی میکنیم که پرندگان زیادی در این منطقه از بین بروند. علاوه بر فلامینگوهایی که به این منطقه میآیند، چنگرها نیز در معرض خطرند و تعداد مرگ و میرشان از فلامینگوها خیلی بیشتر است اما فلامینگوها بهدلیل زیبایی و تیپیکالی که دارند بیشتر به چشم میآیند و درباره آنها نوشته میشود و عکسهایشان دست به دست میشود اما قتلعام چنگرها خیلی بیشتر است. در اصل فلامینگوها باعث مرگ چنگرها میشوند. حتما درباره رقص فلامینگوها شنیدهاید یا اگر به پرندهها علاقهمندید به تماشای آنها رفتهاید. فلامینگوها با پاهای قویای که دارند رسوب روی آب را کنار زده و به غذا دسترسی پیدا میکنند و چنگرها چون توانایی کمتری در دسترسی به غذا دارند معمولا به مکانهایی میروند که فلامینگوها هم هستند و از همان غذایی میخورند که فلامینگوها و مرگ و میر در آنها خیلی بیشتر است.
منصوری میگوید: ما از همان اولی که مرگ پرندگان میانکاله شروع شد، تحقیقاتمان را شروع کردیم. پژوهشگران و افراد باسواد زیادی با ما همکاری کرده و میکنند و بعد از مدتی اعلام کردیم که مرگ پرندگان تالاب بهدلیل سم بوتولیسم است که در غذای آنهاست. سازمان دامپزشکی هم بعد از تحقیقات زیادی که انجام داد نظر و ايده ما را پذیرفت اما سازمان محیطزیست هنوز هم این اتفاق را قبول نمیکند چون خودش باعث و بانی این اتفاق است. چند سال قبل که خبر رسید خشکی و بیآبی میانکاله را تهدید میکند، سازمان محیطزیست برای جلوگیری از خشکی این تالاب شروع کرد به لایروبی و پهن کردن همه رودها و نهرهایی که به این تالاب میریزند. این کار آنقدر غیرکارشناسانه بود که تمام گیاهان آبزی رودها و نهرها را از بین برد. وقتی پوشش گیاهی از بین رفت، در زیر آب باکتریهایی شروع به رشد و ازدیاد کردند که سم بوتولیسم را آزاد میکنند؛ سمی که بسیار کشنده است و ذرهای از آن میتواند انسانها و جانوران زیادی را بکشد. در منطقهای که گلوگاههای ورودی نهرها و رودخانهها به میانکاله بیشتر است، این سم نیز بیشتر است و ما نامش را گذاشتهایم منطقه مرگ. در این منطقه بیشترین مرگ و میر پرندگان رخ میدهد. در مسیر رودها دیگر پوشش گیاهی وجود ندارد و زمین شسته میشود و به تالاب میرسد و رسوبی شکل میدهد که پر است از سم بوتولیسم. ما به سازمان محیطزیست پیشنهاد دادیم که برای حفاظت از پرندگان، پنج کیلومتر از منطقه مرگ را طوری محافظت کنیم که پرندهها در آنجا فرود نیایند اما محیطزیست با این ایده و طرح مخالف است چون نپذیرفته که بوتولیسم باعث مرگ پرندگان است.
منصوری میگوید: بهار و پاییز 98 در گلستان سیل آمد و این شرایط را بدتر کرد، چرا که پوشش گیاهیای وجود نداشت که رسوبات زمین را در خود جای دهد و نگذارد که مستقیم به تالاب وارد شود. در قدیم هم سیل میآمد اما چون پوشش گیاهی وجود داشت، طبیعت کار خودش را میکرد و تالاب مسموم نمیشد. رودها به دست انسان عریض نشده بودند و آب که از رودها بالا میزد به زمینهای کشاورزی وارد میشد و چون زمین زیر کشت نبود، مردم هم به آبها کاری نداشتند و آنها به مرور فروکش میکردند اما الان سازمان محیطزیست با دخالت غیرکارشناسانه در طبیعت همه اینها را برهم زده و باعث نابودی تالاب و جانداران آن میشود. شما نگران مرگ پرندههای میانکاله هستید و ما نگران خود تالابی هستیم که اگر فکری به حالش نشود و تصمیمگیریها برای لایروبی رودها و عریض کردن آنها برای رسیدن آب بیشتر به میانکاله ادامه پیدا کند، پوشش گیاهی تالاب و رودها و نهرها کاملا از بین میرود و میانکاله بهزودی به تالابی متعفن تبدیل میشود.
منصوری درباره شکار بیرویه پرندگان در مازندران، گیلان و میانکاله و راههایی که بتوان از آن جلوگیری کرد، میگوید: مردم شمال کشور یا هر منطقه دیگری که دسترسی به شکار وجود دارد، حیوانات آن مناطق را متعلق به خود میدانند؛ بهخصوص زمانی که شرایط اقتصادی ناپایدار است و گرانی بیداد میکند. بیشتر مردم شمال کشاورزند و پاییز و زمستان بیکار. آنها حق خود میدانند که پرندگان را شکار کنند تا غذای خانواده خود را تامین کنند. در این شرایط وضع کردن قانونهای بازدارنده هیچ کاربردی ندارد و بیشتر مردم را به لجبازی وادار میکند. مگر همین قوانین سفت و سخت نبود که باعث شد بعضی از مردم تالاب میانکاله را آتش بزنند و پوشش گیاهی آن را از بین ببرند. بهنظرم بهترین کار ایجاد اکوتوریسم و بومگردی است. وقتی با این روشها بتوان برای مردم بومی ایجاد اشتغال کرد و وضعیت اقتصادی آنها را تا حدودی پایدار کرد، خودشان از محیطزیست، طبیعت و پرندگان محافظت میکنند چون با چشم میبینند و درک میکنند که همین طبیعت است که اوضاع اقتصادی آنها را بهتر میکند؛ درست مثل آفریقا. مردم این قاره میدانند که حیاتوحش اين قاره برای آنها دلار میآورد و وضعیت اقتصادیشان را بهتر میکند برای همین از شیرها، فیلها و بقیه جانوران بهشدت محافظت میکنند. اگر دولتمردان میخواهند مردم در حفظ محیطزیست، پوشش گیاهی و جانوری مشارکت کنند باید به آنها ثابت کنند که محیطزیست سالم و پویا، شرایط اقتصادی آنها را پایدار میکند.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: