این روزها در بم خرماپزان است. یعنی فصلی كه آنقدر داغ است كه خرماهای سفت و سرخ، رفتهرفته نرم میشود و میپزد. هرخانوادهای بهنوعی در فصل برداشت محصول با این میوه بهشتی و قرآنی، سر و سری دارد.
در این فصل عروسیها و جشنها بهشدت كم میشود.سفرها تقریبا صفر است و فرصت مهمانی و دیدار و گپ و گفت، كم است. هر تصمیمی كه ما معمولا میگوییم انشاءا... در بم یكجمله بعد از خرما هم تهش اضافه میشود ، مثلا «بابا! دوچرخه میخری؟» و بابا باید بگوید: «انشاءا... بعد از خرما.»
در فصل خرما، بمیها نخلها را آب نمیدهند، چون خرما بر درخت شل میشود و از زمین گل شده هم نمیشود خرما برداشت کرد. خرما خاصیت گندزدایی از خودش را دارد. غشای خاکیرنگی كه معمولا روی آن میبینید، خاك نیست و لایهنازکی از یك بافت پرزی شکل است كه ضد میكروب بوده و اگر خرما یا همان غشا را بشویید، خرما در عرض یكی دو روز حتی در یخچال هم ترش میشود یا بهاصطلاح مزه میبازد. هرسال سعی میکردم ولو یكی دو روز هم كه شده، بروم و در این مراسم شیرین شركت كنم ولی امسال با شیوع كرونا و منع رفتوآمد، نشد. قشنگ این بود كه خودم عكاسی میکردم و همهچیز دستپخت خودم باشد ولی بر من ببخشید كه نشد و از هنر عكاسی همكاران رسانههای مختلف استفاده كردم كه امیدوارم بر من ببخشایند. حالا بروید یك چای بریزید و برگردید برویم تا خرما بتكانیم که با چای میچسبد. راستی! مصرع دوم تیتر را هم بگویم: «یار ما نیز به شیرینی مرموز لبش...»
چادرشبهایی که معمولا از جنس گونی آرد است و پلاستیکی و به هم دوختهشده را اینجوری زیر خوشه میگیرند و یکی که سبکوزن است و تر و فرز، میرود بالا و میتکاند. چادر شبگرفتن خودش لم دارد و وقت خرما تکاندن مثلا نباید بالا را نگاه کنی، چرا؟ چون دو دستت بند چادر شب است و ممکن است یک خرما درست بخورد توی عنبیهات و حالا گل بیار شترو درست کن.
بعد از تکاندن خرماها در یک مرحله به اصطلاح خوب و بد میشوند، خشکها ترشها وگنجشکخوردهها را سوا میکنند که به خرمای سالم ضربه نزند، یک خرمای ترش همه کارتن را ترش میکند. این، مرحله اول سوا کردن خرماست. خرما از چادر شب به سبد ریخته میشود و میرود برای بستهبندی.
خوشهها اول خرماهایشان سبز زیتونیاند، رفتهرفته سرخ میشوند و از سرخی به سمت سیاهشدن میل میکنند، خرماها از نوک شروع میکنند به سیاهشدن، هر درختی حدود ده دوازده تا خوشه میدهند که خرمادارها با توجه با شناختی که از قوت و توان درخت و کیفیت خرمای خوشه دارند بعضی خوشهها را در همین مرحلهای که میبینید، میبرند که نخل بتواند تغذیه و آب بیشتری به خوشههای قویتر برسانند، قطعا 150 کیلو خرمای درجه یک و آبدار و قوی بهتر از داشتن 200 کیلو خرمای ضعیف یا حتی معمولی است، به زحمت کارتن و تکاندن و بستهبندی نمیارزد.
خرماها را از سبد میآورند و پهن میکنند روی چادر شبهای تمیز دیگر و فقط یک لایه خرما باید روی چادر شب باشد، اینجا ظرافت زنانه خیلی مهم است، دقتی بسیار زیاد میخواهد که خرما درست و به قاعده ظرف شود،آن دکمه ته خرما حتما باید کنده شده باشد و خرماهای منظم و دقیق در جعبه کنار هم چیده شوند.
خرما هم مثل بقیه درختان آفت دارد وگاهی بیمار میشود، کرم درخت و موش خرما مهمترین دشمنان این درخت باشکوهاند، گاهی به جان درخت میافتند و محصول را نابود میکنند، گاهی هم بدون این دلایل درخت اصطلاحا گنوک (دیوانه) میشود و قهر میکند و محصول درست و درمانی تحویل نمیدهد. گاهی یکی دو درخت و خوشه است و خدا نکند همه باغ مبتلا شود. یک سال زحمت باغدار میشود خوراک گاو. بسیار میشناسم باغدارانی که بر اثر آفت یا دق کردهاند یا سکته.
خوشه در وقت قرمز بودن و اصطلاحا خرمای سرخال را نباید دچار تنش کرد، اگر مشت بزنی توی خوشه یا محکم تکانش بدهی یا به هر دلیلی خوشه شوک شود عین زن باردار جوان جنین در بطنش ممکن است معیوب شود. اگر بخواهی یک دانه خرما بکنی و در دهانت بگذاری باید در کمال آرامش باشد که خرما متوجه نشود، وگرنه خوشه اصطلاحا چیل میشود یعنی خرمایش میریزد و آنها هم که بر شاخه میمانند یا هسته ندارند یا گرد و بدشکل و قیافهاند و مشتریپسند نیستند.
خرماها را بعضی وقتها از باغ توی سبد میبرند به منزل و زنهای خانواده آنجا بستهبندی میکنند، بعضیها هم خرما را همین جوری سبدی میفروشند و دیگر هزینه بستهبندی نمیکنند، قصه این است که خرما نباید در سبد مدت طولانی بماند. وزن خرماها به هم فشار میآورد و باعث پارهشدن پوستش و شیرهدارشدن خرما میشود و خرما از فرم و شکل منظمش خارج شده و کیفیتش را از دست میدهد.
خرما خاصیتش این است که خوشههایش این جوری نیست که یک هو برسد، اصطلاحا در چند چین میرسند و برای همین برداشتاش طول میکشد، بعضی وقتها خوشه میشکند از سنگینی و وزنگرفتن و باغدار خیلی باید دقت کند که اولویتبندی درستی داشته باشد برای چیدن و تکاندن.
در ایام خرماتکانی زندگی بمیها کلا به باغ میآید، غذا و بچه و مراقبت و استراحت همهاش به باغ منتقل میشود. با برگهای خرما معمولا آلاچیقی درست میکنند و بعد روی برگهای خشک آب میپاشند، وای به وقتی که نسیمی وزیدن بگیرد، فضای آلاچیق یا همان اصطلاحا کوار از اتاق دارای کولر گازی و اسپیلت خنکتر میشود.
کودکیام تقریبا یادم نمیآید کسی بچه کوچک داشته باشد و پستانک استفاده کند، مادر بزرگها یک خرمای رسیده سفت را با دقت هستهاش را بیرون میکشیدند و میزدند سر انگشت ظریف بچهها و خرمای شیرین و مقوی جایگزین حقی بود برای پستانک لاستیکی بیمزه و زشت.
حامد عسکری - شاعر و نویسنده / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد