به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، در روستای عریانتپه همه از محمد پروین ۷۵ساله و حادثه عجیبی که برای او، دخترخوانده و همسرش رخ دادهاست، صحبت میکنند. خیلیها محمد را میشناختند. به گفته آنها او مردی بود که آزارش به کسی نمیرسید و با هیچکس کاری نداشت.
خواهرم جسدها را پیدا کرد
اباذر پروین، پسر محمد بهشدت بیقراری میکند و تاب صحبتکردن ندارد. او از داییاش، قربانعلی مصیبزاده که عضو شورای این روستا بوده و کنارش نشستهاست، میخواهد درباره این حادثه به خبرنگارجامجم توضیح دهد: «۲۶تیر بود که خواهرم با نگرانی و آشفتگی با من تماسگرفت و گفت برای دایی و خانوادهاش اتفاق خیلی بدی افتاده و خودت را برسان. طبق آن چیزی که خواهرم برایم تعریف کرد، روز حادثه ساعت حوالی۱۷و۳۰دقیقه بود که ناگهان صدایی در محله پیچید. خواهرم اصلا تصور نمیکرد این صدا مربوط به خانه داییمان باشد و البته شدت صدا آنقدر هم مشکوک نبود که او از خانه بیرون بیاید. با گذشت چند ساعت، خواهرم که به وضعیت خانه دایی شک کردهبود، تصمیم گرفت به آنجا برود و ببیند چرا در این چند ساعت کسی از خانه او بیرون نیامدهاست. پس از اینکه وارد خانه شد، متاسفانه با اجساد آنها روبهرو شد که طبق گفته مراجع قضایی با سلاح کلاشنیکف به قتل رسیدهبودند. بعد هم با من تماس گرفت و موضوع را خبر داد.»
خواهرزاده محمد پروین در ادامه میگوید:
«با تماس تلفنی خواهرم سریع خودم را به خانه دایی رساندم و متاسفانه هر سه نفر یعنی فاطمه سعیدی، دخترخوانده ۱۳ساله داییام، همراه رقیه ناصری همسر دومش و داییام به قتل رسیدهبودند. به سرعت با کلانتری و اورژانس تماسگرفتم و خیلی طول نکشید ماموران آگاهی مرند و تبریز خودشان را به محل وقوع قتل رساندند و هم اکنون پرونده در حال پیگیری است.»
مصیبزاده در مورد اینکه آیا فرد یا افرادی با مقتولان یا داییاش خصومتی داشتهاند، توضیح میدهد: «داییام مرد بیآزاری بود. بهنظرتان یک مرد ۷۵ ساله با چه کسی میتوانست دشمنی داشتهباشد. او قبلا در شغل سنگشکنی مشغول به کار بود و بعد به شرکت دیگری رفت و مدتی در آنجا استخدام شد. بعد از بازنشستگی در شرکت هم، سرش به زندگی و زن و بچه و چند گوسفندش گرم بود. در این روستای ۵۰۰خانواری با ۲۵۰۰ نفر جمعیت، هیچکس با او مشکل نداشت و همهمان حیران و سرگردان هستیم که چه کسی یا کسانی با او خصومت داشتند که چنین بلایی را سر او و و خانوادهاش آوردهاند. پلیس به ما گفتهاست اگر سرنخی پیدا کردید، به ما اطلاع دهید و برای پیگیری این پرونده دستور ویژه داریم. ما از هیچکس شکایت نداریم، چون دایی و خانوادهاش با کسی کاری نداشتند و منتظریم تحقیقات پلیس برای شناسایی قاتل یا قاتلان به نتیجه برسد.»
جسد محمد و دخترخواندهاشکنار هم بودند
طیب صبری، رئیس شورای روستای عریانتپه هم همین اعتقاد را دارد و میگوید: «محمد با هیچکس مشکل و دشمنی نداشت و سرش به زندگیاشگرم بود. در اداره بودم که از روستا و آگاهی شهرستان با من تماسگرفتند و گفتند محمد و خانوادهاش به قتل رسیدهاند. با این خبر به سرعت مرخصی گرفتم و به آنجا رفتم. جنازه محمد و دخترخواندهاش را دیدم، اما جنازه همسرش در اتاق دیگری بود که همگی با شلیک گلوله به قتل رسیده بودند. امیدواریم قاتل یا قاتلان هر چه سریعتر دستگیر و به سزای عمل خود برسند.»