به گزارش
جام جم آنلاین، عبدالرحمن فتح الهی کارشناس مسائل بین الملل نوشت: در لا به لای تکاپوهای سیاسی جریانات عراقی برای بقا و یا حضور در دولت آتی این کشور، ضرورت تسریع در اقدامات برای حل بحرانهای فعلی این کشور و تدوین برنامههای مناسب برای برون رفت از شرایط کنونی بیش از پیش احساس میشود.
همکاری میان این احزاب به موازات بنیان نهادن گفتگوهای سازنده میان کلان جریانهای عراقی از کردها تا سنیها و شیعیان برای رسیدن به دیدگاهی مشترک، تامین منافع عمومی و ثبات عراق، حلقه مفقودهای است که عراق نوین پس از صدام حسین را به دام چرخه ناتمام قدرت طلبی برخی افراد و احزاب انداخته است.
پیرو این نکته در طول عمر ۱۹ ساله عراق نوین و علیرغم برگزاری انتخابات در این کشور کماکان نگاههای قومی، مذهبی و خاستگاههای سیاسی به آفت دموکراسی عراقی بدل شده است. در صورتی که تاکید بر حفظ اشتراکات و همزیستی احزاب و جریانات عراقی و گذار از سیاستهای مذهبی، نگاههای ملی مبتنی بر اکثریت و اقلیت و تحمیل گری میتواند انتخابات پیش رو را به فرصتی برای تحول در این کشور تبدیل کند. چرا که تکرار رویه فعلی عامل بی ثباتی و تشدید مشکلات عراق خواهد بود.
با این وصف به نظر میرسد که اقتضائات سیاسی عراق چیزی متفاوت و حتی متضاد آن را نشان میدهد. در این بین به نظر میرسد که احزاب، شخصیتها و جریانات عراقی برای انتخابات پیش رو به جای تحکیم و تقویت ائتلافهای جاری در صدد تشکیل ائتلافهای نوینی با نگاه فراقومی و فرامذهبی هستند.
این نکته فی نفسه میتواند تحولی جدی را در ساختار احزاب و سیاست ورزی عراق به وجود آورد، اما باید دید که این ائتلافها در نهایت شکل خواهند گرفت؟ درصورت شکل گیری تا چه زمانی به حیات خود ادامه میدهند؟ از همه مهمتر آیا کثرت نگاهها و آرای سیاسی، قومی و مذهبی از کارآمدی این ائتلافها به خصوص در فردای پس از انتخابات خواهد کاست یا خیر؟ آیا این ائئلافها صرفا با نگاه قبضه قدرت روی کار میآیند یا به پوست اندازی سیاسی – اجتماعی در جامعه خواص عراق منجر خواهد شد؟
پاسخ به هر کدام از این سوالات میتواند تعیین کننده باشد؛ لذا علیرغم شکل گیری ائتلافهای جدید با رویکردی ملی و نزدیکتر شدن احزاب کردی، سنی و شیعی باید در خصوص تحول بنیادین و کارکرد نهایی ائتلافهای جدید در عراق قدری محتاطانه سخن گفت، از این بابت که انتخابات پیش رو وضعیت سیاسی نوینی را در عراق به وجود آورده است که با نزدیک شدن به موعد برگزاری آن، مناقشات و تنشهای سیاسی را تشدید میکند.
چرا که یکی از دلایل تداوم و احتمال تشدید تنش سیاسی در عراق به خللها در روند انتخابات برمیگردد که میزان زیادی از مشروعیت خود را در مقابل شهروندان عراقی از دست داده است، کما این که در آخرین انتخابات پارلمانی (۲۰۱۸) نرخ مشارکت حدود ۴۴.۵۷ درصد بود. پیرو این نکته بسیاری معتقدند بیش از نصف ۲۶ میلیون عراقی واجد شرایط تمایلی به شرکت در انتخابات پیش رو ندارند و در بهترین سناریو باید شاهد تکرار همان میزان مشارکت سه سال پیش بود.
اینجاست که به نظر میرسد تصمیم احزاب و شخصیتهای سیاسی عراق برای عبور از منافعشان و تلاش به منظور تشکیل احزابی ملی برگرفته از تمامی اقوام و مذاهب عراقی میتواند بر تنور سرد انتخابات پیش رو بدمد؛ لذا این انتخابات آزمون مهمی برای مسیر دموکراسی در عراق و آینده این کشور خواهد بود. چون احزاب متعدد با اتحاد و تشکیل ائتلافهای فراقومی و فرامذهبی سبب سازمان دادن به اندیشهها و گرایشهای سیاسی، طائفهای و دینی موجود در جامعه عراق خواهند شد و در عین حال که عامل تقسیم کردن و متشکل ساختن مردم به شاخهها و بخشهای گوناگون اند، میتوانند در جهت عکس به عاملی در جهت تقریب و تلفیق نمودن خرده گرایشهای فردی و اجتماعی عراقی در قالب دکترین ایدئولوژی و یا نظامهای اندیشههای تقریبا منسجم و واحدی بدل شوند.
از این طریق است که ما شاهد بازیابی اعتماد رای دهندگان به روند انتخابات و تضمین مشارکت گسترده خواهیم بود. در این صورت انتخابات پیش رو مسیر واقعی برای تغییر و اصلاح اوضاع کلی و حمایت از روند دموکراتیک در عراق را محقق خواهد کرد؛ روندی دمکراتیکی که به دلیل نقضهای صورت گرفته در ادوار گذشته انتخابات در معرض تردید جدی جامعه و ملت این کشور قرار گرفته است. با در نظر گرفتن این واقعیت یقینا ائتلافهای جدید در عراق با خاستگاه ملی به مبارزات انتخاباتی تب و تاب بیشتر و ابعاد عمیق تری میبخشند و به تبع آن مفهوم و موضوعات مورد مبارزه را از شکل فردی و سطحی خارج میکنند و آن را در بُعدی کلان تر، جامعتر و عمیقتر به مردم عراق عرضه میکنند. با توجه به مجموعه این نکات به روشنی در مییابیم چرا در کشورهایی مانند عراق که نظامهای سیاسی شان براساس انتخابات، رفراندوم و مشارکت عمومی استوار است، احزاب سیاسی میتوانند نقشی مهم و ارتباطی تنگاتنگ با مسائل سیاسی، علی الخصوص انتخابات ایفا کنند؟