به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، با وجود مخالفتهای پدر و مادرم، آنها را مجبور کردم به این وصلت رضایت بدهند و در نهایت ما ازدواج کردیم و با همسرم که جوشکار گاز بود و درآمد خوبی هم داشت، زیر یک سقف رفتیم. با تولد پسرمان دانیال، میثم اغلب شبها دیر به خانه میآمد. او در مقابل اعتراض های من خیلی زود عصبانی میشد و سر موضوعات ساده دعوا راه میانداخت.
پس از این نیز رفتارهای مشکوک او بیشتر شد و کمکم برخی شبها را هم به خانه نمیآمد و در نهایت یک روز که به خانه برگشتم همسرم را در حال مصرف مواد دیدم و از این موضوع بسیار عصبانی و با او درگیر شدم. بعد از آن میثم خیلی راحت در منزل مواد مصرف میکرد و مخالفتهای من هم راه به جایی نمیبرد و بحث و جنجال بین ما با کتککاری، بینتیجه پایان میگرفت. مدتی بعد درگیر بیماری کلیه شدم و برای تسکین درد دارو مصرف میکردم؛ یک روز که از درد به خود میپیچیدم با پیشنهاد میثم برای تسکین درد، مواد کشیدم. دردم خیلی زود آرام شد.از آن به بعد با شروع درد به سمت مصرف مواد میرفتم. خیلی زود در دام مصرف مواد مخدر افتادم و شدم یک معتاد به تمام معنا.
حدود 10سال به همین شکل گذشت و بیشتر درآمد میثم خرج مصرف موادمان میشد تا اینکه با شدید شدن اعتیادش، او به مصرف شیشه روی آورد و همین باعث شد از کار اخراج شود.
بعد از این ماجرا ما هیچ درآمدی برای گذران زندگی و تهیه مواد نداشتیم. میثم به سرقتهای خرد و شبانه روی آورد. من که از سوی خانواده طرد شده بودم، برای نجات زندگیمان از همسرم خواستم با کمک یکدیگر مواد را ترک کنیم اما او زیر بار نرفت. من هم نزد خانوادهام برگشتم و در نهایت با کمک آنها از همسرم که حالا یک سارق به تمام معنا بود، جدا شدم.
کمی بعد، مواد را هم ترک کردم اما یک ماجرای ساختگی باعث شد تجربه تلخ دیگری نصیبم شود.
پس از طلاق، پسرم نزد مادر همسرم زندگی میکرد و یک روز میثم با گفتن اینکه پسرمان به کرونا مبتلا شده، خواست با او همراه شوم و پیش دانیال برویم.
در مسیر، کنار یک خانه توقف کرد و از روی دیوار داخل آن خانه رفت و مقداری وسایل بیرون آورد و آنها را بالای خودرو جا داد و راهی مسیر دیگری شد. به او اعتراض کردم ولی بدون توجه به حرفهای من به راهش ادامه داد . صدای آژیر خودروی پلیس را که شنیدم، تازه متوجه شدم او من را برای چه منظوری با خود همراه کردهبود. میثم با رها کردن خودرو فرار کرد اما من با کلی لوازم مسروقه و یک خودروی سرقتی دستگیر شدم. تا زمانی که میثم دستگیر نشود و من بیگناهیام را ثابت نکنم، باید در بازداشت بمانم.
مواد مخدر، مسکن نیست
مهدیه حاجی زاده، مشاور کلانتری 20 کرمان در این باره میگوید: به طور کل در رابطه با این مورد و مشکلات پیش آمده برای این زوج میتوان گفت از آنجا که ازدواج از مسائل بسیار مهم و اساسی زندگی است، لازم است در این زمینه و قبل از هر چیز از خودرایی، انجام ارتباطات نادرست و سایر اقدامات نا بجا و بدون رضایت والدین پرهیز کنیم.
در این مورد نیز نداشتن شناخت کافی این دختر جوان نسبت به همسرش و اعتیاد او اولین و بزرگترین اشتباهش بود و در پی همین اشتباه، زمینه سایر مسائل و گرفتاریها هم پیش روی او قرار گرفت.
نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد تفکر بسیار نادرست و اشتباه تسکین دردها با مصرف مواد افیونی است که متاسفانه همین تفکر غلط افراد بسیاری را به صورت حتی ناخواسته و با چند بار مصرف به باتلاق اعتیاد کشاندهاست و چه بهتر مهمترین پیام این شرح زندگی و این مقوله را همین نکته بدانیم و هیچگاه و تحت هیچ شرایطی خود را به تحریک دوستان ناباب، اطرافیان و حتی نزدیکترین افراد در دام اعتیاد گرفتار نکنیم.
ضمیمه تپش روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: