آنها هم كه حتی عملكرد كاری پارلمان شهری تهران در دوره اخیر را موثر میدانند، خسته از این سریال تكراری معتقدند این شورا حتی توانایی نام گذاری معابر را كه جزو بدیهیترین و معمولترین اختیارات شوراهاست، ندارد.
مصداق این گروه از این عدم توانایی هم بسیار است، از نامگذاری خیابان و معابری همچون مریم میرزاخانی و محمدرضا شجریان بگیرید تا تغییرات گستردهای كه پس از اعلام و تصویب شورای اسلامی شهر بر سر نام خیابانها پیش آمده است البته كه ناگفته نماند به دلیل شرایط و نیاز، نامگذاری معابر به نوعی در دستور كار هر روزه شوراهاست و احتمالا فقط وقتی نامها حساسیتبرانگیز میشوند یا مثل دیروز كه بگومگوهایی پیرامون این موضوع شكل میگیرد، بحث به رسانهها میكشد اما با وجود معضلات مهمی همچون آلودگی هوا، ترافیك، فرسودگی ناوگان حمل و نقل عمومی یا حتی موضوعات دیگری همچون بازسازی مسیرهای پیادهروی، تراكمفروشی یا حتی احیای بناهای تاریخی و احداث مسیر ویژه دوچرخه، نامگذاری خیابانها و معابر چقدر از اولویت بالایی برخوردار است؟ كه باعث میشود آخرین جلسات شورای شهر تهران را به حاشیه ببرد.
ماجرا چه بود؟
در خوشبینانهترین شكل ممكن، شورای شهر امسال تا پایان مرداد بر سر كار است، هرچند محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران حتی پیشنهاد داده بهواسطه پایان عمر دولت در نیمه مرداد، این شورا هم در همان زمان پایان یابد. اما آنطور كه هاشمی گفته، هنوز پاسخ جدی از وزارت كشور برای این پیشنهاد داده نشده است. روز گذشته اما بررسی صورتجلسه كمیسیون نامگذاری انجام شد و ۳۳ مورد نامگذاری قانونی هم به تصویب رسیده است.
تغییر نام میدان ارتش در منطقه یک به شهیدان پدافند ارتش، میدان قائم منطقه یك به میدان جنگلبان، كوچههایی به نام صمد بهرنگی، مهدی آذریزدی، هوشنگ مرادی كرمانی و جبار باغچهبان هم از پیشنهادهایی بود كه در جلسه دیروز مطرح شد. بگومگو اما در رابطه با تغییر نام دو خیابان آناهیتا و آزیتا آغاز شد، زنان عضو شورا از جمله زهرا نژادبهرام و شهربانو امانی، مخالف این تغییر بودند و معتقد بودند در جهت رویكرد تكریم «نباید اسم خیابانها به نام زنان» تغییر كند و دیگر اعضا اما باور داشتند «دو اسم آناهیتا و آزیتا عام و اسم معبد است!» محمدجواد حقشناس هم با گلایه از جو ایجاد شده، از سوی زهرا نژادبهرام اعلام كرد كه «شورای شهر تهران بابت نامگذاری حوزه زنان هزینه داده است!» و البته كه حجت نظری دیگر عضو شورای شهر رو به مخالفان این تغییر نام گفت: «اگر برای زنان شورا آنقدر این موضوع حیثیتی است، بگویید چرا وقتی ما اسم بیبیمریم بختیاری را آوردیم، رأی نیاوردند!» این عضو شورا همچنین در انتقاد به اینكه عملكرد برخی از اعضا با گفتههایشان متناقض است، اعلام كرد كه «به جای اینكه در حال حاضر بر روی نامگذاری خیابانها به نام زنان تأكید كنیم، بهتر بود در شهرداری به انتصاب زنان بیشتر توجه میكردیم.»
چقدر نامگذاری مهم است؟
جالب است كه موضوع نامگذاری معابر و خیابانها، همیشه یكی از چالشهای شوراهای شهر بوده و همواره موضوعی حساسیتبرانگیز تلقی شده است. حساسیت این موضوع آنقدر هست كه از سال ۸۸ كمیتهای متشكل از سه نفر از اعضای كمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا، مدیركل روابطعمومی شورای شهر و شهرداری، همچنین نماینده فرهنگستان زبان و ادب فارسی در شورای شهر تهران شكل گرفت كه وظیفهشان نامگذاری معابر شهری است.
آنطور كه آمارها میگویند، این كمیته سالانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ نام هم برای معابر و خیابانهای تهران تصویب میكند. اما سوال این است كه اصلا با وجود مشكلات بسیار مدیریت شهر در پایتخت، چقدر نامگذاری خیابانها مهم است؟ علیرضا سرحدی، كارشناس شهری معتقد است اهمیت این موضوع نسبت به موقعیت كنونی اداره شهر سنجیده میشود.
او به جامجم میگوید: «اگر موضوعاتی همچون وضعیت بدهی شهرداری و گزارش احتمالی تخلفات، وضعیت ناوگان حمل و نقل عمومی، آلودگی هوا و ترافیك حل شده یا راهكارهایی در جهت حل آن ارائه شده، موضوعی همچون نامگذاری معابر و خیابانها مهم تلقی میشود! اما در زمانهای كه شهر با چالشهای بسیار مدیریتی روبهروست، پرداختن به موضوع نامگذاری خیابانها و بدتر از آن جنجالی كردن این موضوع شاید تنها به دلیل سرپوش گذاشتن بر عملكرد ضعیف كاری اعضای شورای شهر باشد.»
وقتی نامگذاریها مهم میشود
«نامها به نوعی با هویت اجتماعی مناطق گره خوردهاند»، البته این گزاره را باید با فعل گذشته خواند، به این مفهوم كه حالا باید گفت «نامها به نوعی با هویت اجتماعی مناطق گره خورده بودند!» همین نكته عیاری است برای اهمیت موضوع نامگذاری خیابانها.
به گفته علیرضا سرحدی، نام خیابانها و معابر در بزنگاههایی از تاریخ اجتماعی یك شهر از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، او به كاركردهای سیاسی ـ اجتماعی این نامگذاریها هم اشاره میكند كه حتی گاه به قطع روابط بینالمللی كشورها انجامیده است.
به نوعی خیابانها نمادی از سیاست یك نظام، در برابر یك اتفاق جهانی محسوب میشود. به عنوان مثال میتوان به تغییر نام خیابان چرچیل در سالهای ابتدایی انقلاب اشاره كرد تا پیش از سال ۱۳۵۷ اهالی تهران خیابان منتهی به ساختمان سفارت انگلستان را به نام سیاستمدار كهنهكار انگلیسی، وینستون چرچیل میشناختند.
این نام تا سال ۵۹ هم پابرجا بود، اما جو آن سالهای ابتدایی انقلاب همراه شد با ذوق چند دانشجوی انقلابی و عاصی از سیاستهای بریتانیا تا نام این خیابان به نام بابی ساندز تغییر پیدا كند. مبارز معروف ایرلندی كه در ۱۸سالگی به ارتش آزادیخواه ایرلند پیوست، در رویای آزادی و استقلال ایرلند شمالی كوشید و سرانجام در ۲۷سالگی در زندان بلفاست، در شصت و ششمین روز از اعتصاب غذایش درگذشت.
این كارشناس شهری به جامجم میگوید: «این چنین تغییراتی درست همسو با همان كاركردهای سیاسی و اجتماعی شهر است. اما آنچه از نامگذاریها خیابانها در این سالها میتوان متوجه شد، این است كه این تغییرات كمترین تناسبی با منطقه مورد نظر ندارد.»
بیسلیقگی در نامگذاریها
فارغ از اهمیت داشتن موضوعی به نام نامگذاری خیابان یا بیاهمیت بودن آن، همین موضوع هم همواره در شورای شهر تهران با جار و جنجالهای بسیاری همراه بوده است، آنقدر كه علیرضا سرحدی معتقد است همین كار خرد و كوچك هم از سوی پارلمان شهری بهدرستی انجام نشده است. این ایراد را از زبان بسیاری دیگر از كارشناسان حوزه شهری میتوان شنید.
در حالی شورای شهر تهران معتقد است بهواسطه این نامگذاریها به نوعی «هزینه» داده است كه در بسیاری از موارد حتی نتوانسته است پای مصوبات خود هم بایستد. از نحوه اعلام نامگذاری خیابانی به نام اكبر تركان در چند ماه گذشته بگیرید تا جنجالی كه بر سر نامگذاری معابری به نام محمدرضا شجریان و مهدی بازرگان و فروغ فرخزاد پیش آمد. حتی در برههای در سال گذشته، این بیسلیقگی در نامگذاریها باعث بروز اختلافاتی در شهرهای دیگر هم شد! مصوبه شورای اسلامی شهر تهران در آبان سال گذشته مبنی بر تغییر نام «خیابان عطار نیشابوری» در منطقه ۲۲ شهرداری تهران به «خیابان سبزوار»، باردیگر اختلافات قدیمی میان این دو شهرستان تاریخی خطه خراسان را زنده كرد؛ اقدامی كه برخی از آن بهعنوان «نمكپاشی شورای شهر تهران بر زخمی كهنه در شرق كشور» یاد كردند و پای این بحث حتی به فرمانداری تهران هم كشیده شد.
نمایش قدردانی با نامگذاری خیابان
فارغ از كاركردهای اجتماعی و سیاسی نامگذاری خیابانها، بر همگان مشخص است كه كاركرد اصلی تغییرنام خیابانها سهولت در دسترسی و نشانی آنهاست. اما این موضوع با این كه بنیادی است، از اساس فراموش شده است و این نامگذاریها تنها جنبه نمادین و تحسینگونه یافته است.
علیرضا سرحدی به جامجم میگوید: «اینكه تنها راه ما برای بزرگداشت مفاخر این سرزمین نامگذاری معبری در شهر به نام آنها باشد، به شوخی میماند».
به اعتقاد او میتوان با برگزاری پاسداشت یا با تاسیس فرهنگسرا یا حتی ساخت تندیس هم این قدردانی صورت بگیرد و لزوما نباید با دستپاچگی و بعد از درگذشت این افراد، اقدام به نامگذاری معابر و خیابانها به نام آنها كرد.
موضوع دیگر مربوط به تغییر نام و نامگذاری است، آنچه از دستهبندی مخالفتها میتوان متوجه شد، اغلب این گلایهها در جایی صورت میگیرد كه با تغییر نام همراه است.
در جلسه دیروز شورای شهر تهران هم گلایهها از تغییر نامها آغاز شد، برخی از اعضای شورا معتقد بودند نام خیابان «رزمندگان» باید به «ایلام» تغییر یابد و برخی دیگر بهواسطه قدمت خیابان رزمندگان، مخالف این موضوع بودند. نكته جالب توجه در این كشمكشها اما این است كه شهروندان دافعه قابل توجهی نسبت به تغییرنامها دارند و به نوعی بهراحتی زیر بار اسامی تازه نمیروند، این موضوع البته كه در حجم بالای تغییرنامها ریشه دارد. خیابان جردن در مدت تنها دو دهه ابتدا به آفریقا تغییر كرد و پس از چند سال به نام نلسون ماندلا شد، اما همچنان اغلب شهروندان پایتخت این خیابان را به نام قدیم خود یعنی جردن میشناسند.
موضوعی كه در رابطه با تغییر نام خیابان رزمندگان به ایلام هم، احتمالا نمود پیدا خواهد كرد و تنها تغییر احتمالی این نامگذاری به تغییر تابلوهای شهرداری روی دیوارهای این خیابان محدود خواهد شد.
آنچه مشخص است، اینكه در نامگذاری یا تغییر نامهای خیابان و معابر، سیاست واحدی وجود ندارد و اتفاقا در مقاطعی این موضوع به رسانهها كشیده میشود كه بسیاری معتقدند شهر با چالشهای بزرگ و بیشتری همراه بوده است. همین است كه شائبه پنهان شدن پشت این نامگذاریها همواره مطرح است، اینكه این موضوع با همه حواشی همیشگیاش به نوعی پوششی برای عملكرد ضعیف شوراها بوده است.
میثم اسماعیلی - جامعه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد