چه جای حیرت است وقتی مردان بسیاری در ایران و جهان میشناسیم كه در كنار فعالیتهای سیاسی، رهبری انقلابها و احزاب و مبارزات چریكی، دست بر آتش هنر گرفته بودهاند و آثاری در قالب شعر و نقاشی و عكس و مجسمه از آنها باقی مانده است. از بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی ایران بگیرید تا شهید مصطفی چمران كه در سالگرد شهادتش هستیم.
درباره نقاشیهای به جا مانده از دكتر مصطفی چمران اما این نكته قابل اعتناست كه ضمن لطافتهای شاعرانه و ظرافتهای هنرمندانه، روح سلحشوری را میتوان به وضوح دید. در تک تک آثار دكتر چمران حتی وقتی تک درختی به تصویر كشیده شده، مقاومت و پایداری و روحیه سلحشوری با وزش یك تندباد تداعی میشود یا همینطور وقتی عناصری چون شمع، كبوتر، قلب، دریا یا آسمان را به نمایش میگذارد باز رنگها، تركیببندی و خطوط یا مضمون كلی اثر از شاعرانگی و زیبایی آن سوتر میرود و به ساحت حماسه ورود پیدا میكند. مهدی چمران برادر مصطفی چمران در گفت و گویی توضیح داده بود دكتر چمران نزد استاد صانعی خوشنویسی را آموخته بود و استاد نقاشی او هم مرحوم ارژنگی، یكی از شاگردان كمال الملك بود. مهدی چمران تعریف كرده استاد صانعی در خیابان بوذرجمهری دفتری داشت و عصرها آنجا خط و نقاشی كار میکرد و استاد ارژنگی در دارالفنون استاد مهدی و مصطفی بود. مهدی و عباس، نقاشی و خط را خوب آموخته بودند اما هنر مصطفی تمجیدهای بیشتری دریافت میكرد. شهید مصطفی چمران بیش از 12 تابلو نقاشی با موضوعات عرفانی، مذهبی و حماسی ترسیم كرده كه شش تابلو را توانست تا زمان حیات خود كامل كند. او عكاسی هم میكرد. برادرش مهدی دراینباره گفته است: «دكتر چمران عكاس ماهری بود. اسلایدهای زیبا و جالبی از مناظر طبیعی لبنان و ایران گرفته،حدود 600 اسلاید. عكسهای خوبی هم از خرابیهای لبنان و جنگ آنجا دارد و همینطور عكسهایی از جنگ ایران و عراق. شهید چمران اغلب دوربینش را همراه داشت. این دوربین مدتی در جبههها گمشده بود اما بعد پیدا شد، یعنی بعد از شهادتش دوباره به دست ما رسید.» عكسهایی كه دكتر چمران گرفته همچنان در دسترس نیست اما نقاشیهای او بارها به نمایش درآمدهاند. در ادامه چند نمونه از نقاشیهای دكتر چمران را میبینیم كه هرکدام روایتی دارند؛ روایتی كه از شكلگیری اثر شنیده و خواندهایم یا روایتی كه اثر در تلاش عرضه و انتقال آن است.
این تابلو بهنام انفجار نور شناخته میشود.
روایتی است كه تابلوی انفجار نور را شهید چمران برای همسرش، تامسن كنستانس هیمن كشیده و روایتی دیگری وجود دارد كه بعد از كشیدن این تابلو، همسر شهید كه نام پروانه را برای خودش انتخاب كرده بود، به مصطفی 29 ساله گفته بود حتی اگر به درون آتش بروی با تو خواهم آمد.
هرکدام از این روایتها صحت داشته باشد، در این ماجرا تغییری ایجاد نمیكند كه دكتر چمران وقتی عناصری مانند شمع را كه نماد عشق و دلدادگی است، نقاشی میكند در موقعیت انفجاری آن را به نماد روشنگری بدل میكند و مفهوم آگاهی و پایداری را تجسم میبخشد.
یك نقاشی كاملا نمادین؛ انفجار قلب اثری است كه دكتر چمران با تكنیك رنگروغن آن را آفریده و قلبی سرخ را نمایش میدهد كه منفجرشده چنانکه یك بمب یا یك ماده منفجر قدرتمند به انفجار میرسد.
بالای این قلب دوطبقه غبار انفجاری دیده میشد كه نه دودآلود است و نه خاكستری و چرك.
انفجار قلب در نگاه شهید چمران پرخون است و قدرتمند. این انفجار از شوقی بزرگ حكایت دارد كه نمیتواند نتیجه و برآمده از یك عشق معمول و زمینی باشد؛ تردید نیست كه این بار هم شهید چمران به سلحشوری و پایداری و خروش اشاره دارد كه برآمده از عشق و شوری بزرگ و آسمانی است.
یكی از نقاشیهای تكنیكی دكتر چمران درختی است كه در وزش تندباد مقاومت میكند.
تنه و ساقههای درخت محكم و استوار هستند و فقط سوی برگهاست كه وزش تندباد را به اطلاع تماشاگر میرساند. این نقاشی با تكنیك رنگ روغن كشیده شده و پرتابه رنگها به یک سوی مشخص و مسیر حركت تندباد در تضاد با ایستایی تنه درخت بازهم تلاشی بصری است برای به تصویر كشیدن مفهوم ایستادگی، پایداری، مقاومت و سلحشوری.
شاید این نقاشی به لحاظ سبك و سیاق اجرایی با دیگر آثار شهید چمران تفاوتهایی داشته باشد اما مضمون و مفهومی كه ارائه میدهد در همان دستهبندی متأثر از نگاه و اندیشه شهید جای میگیرد.
روایتی هست از اینكه وقتی دكتر چمران 16 ساله بود این تمثال را از حضرت علی(ع) نقاشی كرده بود.
كسی نیست كه درباره عشق و ارادت ویژه شهید چمران به امام علی(ع) بیخبر باشد اما شاید كمتر كسی بداند كه او در مجموعه نقاشیهایش تمثال هم داشته است.
وقتی بخشی از دستنگاشتههای شهید چمران در مورد حضرت علی(ع) جمعآوری و تحت عنوان كتابی بهنام «علی زیباترین سروده هستی» به چاپ رسید، این تمثال نیز آنجا به نمایش درآمد. از آنجا که این تنها تمثال بهجامانده در نقاشیهای شهید چمران است به نظر میرسد بعدها او به تصویر و ترسیم كردن اندیشه شیعی بیشتر تمایل پیدا کرده بود.
آسمان، دریای خروشان و پرواز، نمادهای تکرارشونده در آثار شهید چمران هستند و اینجا در كنار هم و در تركیب با یكدیگر به نمایش درآمدهاند ضمن اینكه خطوط رنگی با دستان دكتر چمران، تحرك را به تصویر هدیه كردهاند. مسیر حركتی رنگها، بازی رنگ و نور به علاوه تضاد بین خروش دریا و گشودگی آسمان یك پیوند معنادار بین زمین و آسمان در این تابلو ایجاد كرده است.
جایی كه خروش دریا به آسمان نزدیك میشود، خطوط به مینیاتور و ظرافتهای آن شباهت پیدا میكند و آسمان تركیبی ساده از چندرنگ است كه در مقابل خروش و تیرگی دریا، آرامش و نور را نوید میدهد.
آذر مهاجر - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم