به خصوص همین مناظره آخر که عصر شنبه برگزار شد. انگار نامزدها خلاف دورههای پیشین که تند و تیزترین انتقادهایشان را به روز برگزاری واپسین مناظره موکول میکردند، اینبار خرق عادت کرده و آمده بودند هر چه به لحاظ تواناییهای ادبی در چنته داشتند رو کنند. حالا شاید بگویید این جملهها که در این گزارش به لحاظ بلاغت و فصاحت بررسیشان خواهیم کرد، اغلب، نوشته خود نامزدها نیست و مشاوران و کاتبانشان هستند که اینها را مینویسند. دیدیم که حتی برخی نامزدها پاسخ اغلب پرسشها را از روی متنهایی که با خود به استودیو آورده بودند ارائه میدادند. خب، شاید هم همینطور باشد که این جملات گاه پرطمطراق ادبی را مشاوران یا کاتبان آنها نوشته باشند، به هر حال در اصل ماجرا برای ما فرقی نمیکند. گزارش ما، بر بررسی صناعات ادبی بین صحبتهای نامزدهای این دوره انتخابات ریاست جمهوری متمرکز است و با استفادههای نامزدها از شعر یا متون ادبی که همه دیدیم و شنیدیم کاری نداشتهایم. به نکاتی پرداختهایم که گمان میرود کمتر به ادبیات ربط داشته باشند اما خب داشتهاند. با توجه به موضوع مورد بررسیمان، گاه لحن طنزآلود است. میدانیم که این ملاحظه، درک میشود نه منجر به شکایت و شکایتکشی!
اضافه تشبیهیچه نوع آرایهای است؟تشبیه را كه میدانیم چیست؛ حالا باید بگوییم اضافه تشبیهی نوعی از بدیع فارسی است كه در آن، تركیبی اضافی میسازیم و شباهت را اختیار میكنیم.
نامزد چه گفت؟یكی از نامزدها گفت كه اگر از فرصتها استفاده كنیم، در قله منطقه قرار خواهیم گرفت.
نكته: خب میدانیم كه منظور از منطقه در این فراز، خاورمیانه است. حالا البته هر كجا كه میخواهد باشد، فرقی ندارد؛ مهم این است كه منطقه، كوه نیست كه قله داشته باشد. بنابراین منطقه به كوه تشبیه شده است.
جناس ناقص اختلافی و جناس شبه اشتقاق
چه نوع آرایهای است؟
جناس، از به كار بردن واژگانی حاصل میشود كه در همه یا بخشی از واجهای خود اشتراك داشته باشند. اگر در همه حروف اشتراك داشته باشند، یعنی دو كلمه عین هم باشد، اما در دو معنای متفاوت به كار رود كه خب، جناس تام است و اگر اختلاف داشته باشد، جناس ناقص است و انواعی دارد؛ از جمله ناقص اختلافی. این اختلافی هم خود انواعی دارد؛ از جمله جناس قلب. مثلا بین «قبا» و «بقا»، قلب اتفاق افتاده است. جناس اشتقاق هم جناسی است كه در آن، دو كلمه ظاهرا همریشه اما غیر همریشه استفاده شوند.
نامزد چه گفت؟
یكی از نامزدها گفت «میخواستند سید محرومان شوند، سید مرحومان نشوند!»
نكته: البته این را در نظر بگیرید كه با تسامحی بین شعر و نثر، چنین نتیجهای گرفتیم. والا میدانیم جای جناس در شعر است نه اینجا. با این حال، با دو نوع جناس مواجهایم: ابتدا جناس قلب. جناس قلب از مقلوب شدن حروف نزدیك به هم ساخته میشود (محروم/ مرحوم). از سوی دیگر، چون این دو كلمه در نگاه اول همریشه به نظر میرسند، اما در واقع نیستند؛ جناس شبه اشتقاق نیز رخ داده است. چه میكنند نامزدها؛ مرزهای صناعات ادبی را جابهجا میكنند با این بازیهای زبانیشان!
تسجیع/ سجع متوازی و سجع مطرّف
چه نوع آرایهای است؟
لابد شنیدهاید سجع در نثر، مانند قافیه است در شعر. خب شما درست شنیدهاید اما آنها كه چنین ادعایی كردهاند، كاملا اشتباه میكنند. چون ما با نوعی از سجع هم رو به رو هستیم كه مطلقا در جایگاه قافیه نمیتواند بنشیند. منظور، سجع متوازن است كه بنایش بر حرف «روی» (همان حرف یا حرفهای آخر كلمه كه قافیه را میسازند) نیست. به طور مثال بین «موجود» و «واجب»، سجع از نوع متوازن (هموزن) برقرار است. اما این دو كلمه نمیتوانند قافیه باشند.
نامزد چه گفت؟
یكی از دوستان فرمودند كه «رای شما نه پوشش است، نه روكش است و نه پیشكش، بلكه رویش است.»
نكته: با دو نوع سجع مواجه هستیم. بین روكش، پوشش و رویش، سجع متوازی برقرار است؛ هم كلمات هم وزناند و هم حروف آخرشان، حرف روی قافیه است. بین پیشكش و باقی آن كلمات نیز سجع مطرّف اتفاق افتاده است. مطرّف سجعی است كه بین دو كلمه غیر هموزن، اما همقافیه اتفاق میافتد.
كنایه
چه نوع آرایهای است؟
آرایه كنایه هم از آنهاست كه ما در صحبتكردن روزمره بارها از ان بهره میبریم. در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح، سخنی است كه مبتنی بر دو معنی نزدیك و دور باشد.
نامزد چه گفت؟
یكی از نامزدها حرف جنجالیاش در فیلم تبلیغاتی خود را تكرار كرد و گفت كه باید سفره انقلاب را بتكانیم.
نكته: خب تكاندنِ چیزی از چیزی، كنایه از زدودن آن چیز از چیز دیگر میتواند باشد.
تكریر
چه نوع آرایهای است؟
كثرت تكرار واژهها در یك جمله، از منظر فصاحت كلام، جزو عیبها محسوب میشود. در عین حال تكرار، از ابزار مهم تاكید و تنبیه یا دیگر اغراض زبانی است. یكی از اقسام آرایه تكرار، تكرار آزاد یك واژه به یك معنی است و از اقسام این تكرار، تكریر است. در تكریر با تكرار دو یا چند واژه، به منظورهای بلاغی مختلف رو به رو هستیم.
نامزد چه گفت؟
یكی از نامزدها گفت كه از «رای من كو» به «رای بیرای» رسیدهایم.
نكته: البته كه این تكرار، از هر گونه بلاغتی تهی است و در قالب شعر هم رخ نداده، اما به هر حال از منظر آرایههای لفظی، تكریر است.
تشبیه
چه نوع آرایهای است؟
همهمان دربارهاش خواندهایم و شاید معروفترین آرایهای باشد كه همه میدانند دلالت بر چه دارد. اصلا از امروز به بعد به حرفهایی كه میزنید و میشنوید، دقت كنید؛ میبینید كه چقدر در حرف زدن روزمره از این آرایه بهره میبرید و میبرند.
نامزد چه گفت؟
یكی از نامزدها گفت كشور را نمیشود مثل زندان اداره كرد.
نكته: خب این یك تشبیه ساده است. از چهار ركنِ تشبیه، دو ركن اصلی (كشور: مشبه/ زندان: مشبهبه) و یك ركن فرعی (مثل: ادات) را دارد.
ایگنور!
مورد عجیب یک شاعر در مناظره یا شمس کسمایی را چقدر میشناسید؟
لابد دیدید که نامزدها شعرهایی هم در مناظرات خواندند. از جمله اینکه یکیشان، شعری خواند از شهریار. همان شعر معروف «حیدربابا یه سلام» محمدحسین شهریار به زبان ترکی. اما خب این که معمول است؛ اینکه نامزدها شعر بخوانند. آنها نخوانند، کی بخواند؟ آن هم وقتی میخواهند با شعری به زبان یکی از قومیتها، دل از آنها بربایند. نکته غیر معمول اما در این میان، اشاره به شاعر دیگری از تبریز بود؛ البته شاعری که تبریزی نبود اما آنجا زندگی میکرد و شعرهایش در نشریه «آزادیستانِ» تبریز بود که گل کرد. شمس کسمایی را میگوییم.
البته خب نامزدی که اسم این شاعر را آورد نمیخواست وارد رقابتی در اشاره به شاعران تبریز با نامزد دیگر و ربودن دل از شعردوستان تبریزی شود. او سوتی داد! این نامزد در مناظره دوم گفته بود: «چرا باید کلهر، کسمایی، علیزاده، شجریان را ایگنور کنیم (نادیده بگیریم)؟» از آنجا که این نامزد اسامی یکسری از اهالی موسیقی را اینجا برایمان فهرست کرده، یعنی کیهان کلهر، حسین علیزاده و محمدرضا شجریان را، بنابراین میخواسته به «حسن کسایی» نوازنده نی نیز اشاره کند اما خب دچار اشتباه میشود و به جای «کسایی» میگوید «کسمایی». اگر دقت کرده باشید پیش از اینکه این جمله را شروع کند، لحظهای به کاغذی که روی میز دارد نگاه میکند و لابد آن دوستی که این اسامی را برای آقای نامزد نوشته بوده که به اینها اشاره کن خوب است و رأیآور، دچار اختلال بدخطی بوده که ایشان کسایی را نتوانسته درست بخواند و از اصفهان (محل تولد کسایی) به یزد (زادگاه کسمایی) رفته است.
اما خب حالا ما میتوانیم از این اختلال بهره برده و این تهدید را به قول مسؤولان به فرصت تبدیل کنیم و از شمس کسمایی بگوییم برای کسانی که مثل این آقای نامزد شناخت چندانی از این شاعر پیشرو سالهای پایانی دو قرن پیش و سالهای آغازین قرن پیش ندارند. البته خب لابد نام شمس کسمایی را در اشارههایی به نیما یوشیج و آغازین تلاشهای نوینسازی شعر فارسی شنیدهاید. مثلا معروف است او چند سالی پیش از نیما، از بند عروض و قافیه سنتی رهیده و شعری با این شرایط را نخستین بار سال 1299 شمسی در یکی از نشریات تبریز منتشر کردهاست. این شعر که «پرورش طبیعت» نام داشت، تا مدتها سوژه تاریخنگاران شعر معاصر فارسی بود. در این شعر، مانند تجارب بعدی نیما، به جای اصل تساوی مصاریع، از تساوی مرسوم در شعر نیمایی بهره برده بود مضاف بر اینکه مثل نیما، خود را از قید قافیههای منظم نیز رهانیده بود. به این اعتبار، او را هم پدر شعر نو دانستهاند یا دست کم یکی از پدران شعر نو. اما کسمایی جدای از شعر، در سیاست بود که سرآمد شد. او یکی از نویسندههای نشریه «تجدد» تبریز بود؛ همان نشریهای که تقی رفعت در خلال مبارزات تبریزیها هر چه میخواست علیه حاکمیت مینوشت و سرآخر هم با شنیدن کشته شدن شیخ محمد خیابانی، دست از زندگی شست. اگر میخواهید اهمیت نقش شمس کسمایی را در ادبیات نوین ایران بیشتر دریابید باید بروید به تبریز سالهای ابتدای قرن ماضی... روزهای پرالتهاب غربِ مشروطه.
صابر محمدی - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم