این داستان همسر پیامبر اسلام(س) و مادر حضرت فاطمه(س) است که شاید بارها روایت شده باشد اما کمتر درک شده. داستان زندگی حضرت خدیجه(س) را میتوان بارها شنید و در اعماق آن شناور شد و الماسهای گرانبها به چنگ آورد؛ همچنان که در این گفتوگوی کوتاه به بخش کوچکی از عظمت این اولین بانوی مسلمان پرداختهایم و در سالروز وفات ایشان به نقل از حجتالاسلام والمسلمین مهدی حسنآبادی یکی از ابعاد شخصیتی و وجوه تاثیرگذار ایشان در تبلیغ و ترویج دین اسلام را مرور کردهایم. آنچه در ادامه نقل میشود، تنها بخش کوچکی است از حمایتهای مادی و اقتصادی حضرت خدیجه(س) از همسر گرانقدرش در راستای رسالت بزرگی که بر دوش داشتهاست.
تصویری که ما از جهان عرب جاهلی در زمان پیامبر(ص) داریم، جایی است که در آن دختران زنده بهگور میشوند و جایگاهی ندارند. چگونه است که در همین زمانه، بانویی چون حضرت خدیجه(س) صاحب فخر و مال و مکنت بوده و چنان جایگاهی داشته است؟
معتقدم این نکته دو دلیل مهم دارد؛ یکی از دلایل، ایمان حضرت خدیجه(س) است. متاسفانه برخی از معاندین قائل هستند به عدم ایمان حضرت خدیجه(س). در حالی که ایشان اولین نفری است بعد از امیرالمومنین(ع) که ایمانش را به پیغمبر اظهار میکند، نه اینکه ایمان نداشته است. یکی از بزرگترین گمشدههای امروز تاریخ جهان، بیایمانی است و نداشتن اعتقاد قلبی به خداست. تصویری که از جهان عرب جاهلی دارید درست است؛ آن زمان به وقت جنگ، دختر گرفتار و اسیر میشد، مورد تعدی و تجاوز قرار میگرفت، مایه ننگ بود و در آن بدویت محدود دختران و زنانی باقی میماندند که آنها هم سرنوشت خوشی در انتظارشان نبود. بسیاری از آنها به اعمال منافی عفت و ازدواجهای عجیبی تن میدادند که در جزیرهالعرب قبل از اسلام، مرسوم بود. در این وانفسا، بانوی مومن و معتقدی چون حضرت خدیجه(س) میتوانست به جایگاه و شأن و مرتبهای قابل اعتنا دست پیدا کند. ایشان به خداوند ایمان داشتند گرچه این ایمان بعد از بعثت پیامبر(ص) اظهار شد.
دلیل دوم به پاکدامنی ایشان مرتبط است. حضرت خدیجه(س) بانوی پاکدامنی بودند و برخلاف اسرائیلیاتی که وارد دین شده، ایشان پیش از حضرت رسول(ص) همسری نداشتند. براساس عدله عقلی و نقلی این اظهارات رد شده چون رحمی که قرار است حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) را در خودش پرورش بدهد، نمیتوانست قبلا آلوده شده باشد. نور حضرت صدیقه(س) از بهشت مستقیم بر صلب پیغمبر(ص) و رحم حضرت خدیجه(س) افاضه شد و حضرت زهرا(س) متولد شدند. این چنین عظمتی که هیچ نبی و پیغمبری نمیتوانست نور حضرت زهرا (س) را در صلب خود بکشد، حکایت از آن دارد که قطعا رحمی که باید حضرت زهرا(س) را در خود بپروراند، رحمی نیست که پیشتر آلوده شده باشد.
این دو مورد از علل جایگاه و شأن و اعتبار حضرت خدیجه(س) در روزگار عرب جاهلی است اما دلایل بسیاری هست که ما متاسفانه کمتر به آن پرداختهایم. ما درباره ایشان کمکاری کردهایم. بارها گفتهام که در یک شهر، مادر، همسر یا مادر همسر یک مدیر یا رئیسی از دنیا میرود، همه دست به دست هم میدهند که حتما کاری بکنند اما برای همسر رسولخدا که اول شخصیت جهان هستی است، برای مادر حضرت فاطمه زهرا(ص) و نیز برای مادر همسر ولیخدا در این سرزمین شیعه، قدم قابل اعتنایی برداشته نمیشود. این حجم کمکاری قابل اغماض نیست. گاهی کارهایی انجام میشود، شاید چند پرچم سیاه برافرازیم یا چند نانوایی به یاد حضرت خدیجه(س) نان خیرات کنند یا اقداماتی از این دست که همه خوب هستند و حتی ارزشمند اما کافی نیستند.
برای حضرت خدیجه(س) بنیادی تاسیس شده. برنامههای فرهنگی و اقدامات خیریه هم صورت میگیرد اما چرا به اندازه کافی نمودش را نمیبینیم؟
دقیقا مساله همینجاست. ما نمودش را نمیبینیم. در برخی مناسبات ملی، تمام نهادها بسیج میشوند اما در چنین مناسبتی قدم قابل اعتنایی برداشته نمیشود، آن هم برای بانویی که درگذشت او که با درگذشت حضرت ابوطالب(ع) نیز همراه بود، غربت بزرگی برای پیامبر به همراه داشت و آن سال به نام عامالحزن شناخته میشود. درباره بانویی کم کاری میکنیم که مدیون او هستیم. مدیون خودش و داراییاش. در روایات آمده قطار قطار شتر، اموال حضرت خدیجه(س) را جابهجا میکرد؛ اموال بیبی بیش از آن بود که در حساب مردم آن زمانه بگنجد. این همه دارایی را بیهیچ چشمداشت گذاشتند در اختیار رسول خدا برای تبلیغ دین اسلام. قسمت عمده دارایی او در سالهای محاصره اقتصادی در شعب ابیطالب هزینه شد و کار به جایی رسید که ایشان در زمان مرگ حتی یک کفن نداشتند.
به جز یادمان ایشان، دیگر در چه زمینههایی کم کاری کردهایم؟
در معرفی ایشان در آموزش، در الگوسازی در اسطورهسازی کم کاری کردهایم. این روزها فرزندان ما همه اسطورهها و شخصیتهای غربی و شرقی را میشناسند. اما درباره حضرت خدیجه(س) چیز زیادی نمیدانند. در وادی الگوسازی از حضرت خدیجه(س) هیچ قدمی برنداشتهایم؛ مثلا درباره الگوسازی اقتصادی. این روزها مهمترین مشکل خانوادهها، موضوعات مالی است. حضرت خدیجه(س) تمام اموالش را صرف رسالت همسرش کرد.
اتصال اقتصادی مردی در جایگاه پیامبر اسلام(س) به دارایی همسرش در آن زمانه میتواند الگو باشد اما امروز به این مساله حتی توجه هم نمیشود.
نکته همینجاست که ما نیاز داریم به چنین تحلیلها و آموزشهایی. نیاز داریم این الگوها به جامعه تسری پیدا کند و برای این کار باید از هر ترفندی که سیاستمداران، برنامهریزان و هنرمندان بلدند، استفاده کنیم. صدای من روحانی روی منبر و شمای روزنامهنگار شاید خیلی به جایی نرسد یا دستکم تاثیرش به اندازه یک فیلم یا سریال نیست. چه داستانی از این گفتنیتر که بانوی همه داراییاش را به پای همسرش میریزد و زمانی که قرار است از دنیا برود، حتی کفن ندارد. از رسول خدا(س) میخواهد او را با دخترشان فاطمه زهرا(س) تنها بگذارد و به دخترش وصیت میکند من کفن ندارم. شرم دارم از پدرت هم بخواهم برایم کفن بگیرد. پس از پدرت بخواه اگر ممکن است مرا در عبایی که نماز شب میخواند، به خاک بسپارد! این در حالی است که بیبی تمام اموالش را فدای اسلام کرده بود.
اینجاست که جبرئیل نازل میشود و بهترین پارچههای بهشتی کفن حضرت خدیجه(س) میشود. این حجم از ایثار از بانویی که بزرگان جزیرهالعرب خواستگارش بودند، قابل تامل است. ایشان از اوج عزت ظاهری بعد از بعثت پیغمبر به غربت واقعی میافتد تا آنجا که برای وضع حمل حضرت فاطمه(س) تنهای تنها میمانند که البته خداوند زنان بهشتی را به یاری ایشان فرستادند.
منبع: ام البنین دیوسالار - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم