به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از ضمیمه تپش روزنامه جام جم، این روزها برخی جرایم تازه ظهور کرده پاتوقهای جدیدی برای مجرمان به وجود آوردهاست.
پاتوق هایی که گاهی با پاتک پلیس برای مدتی تعطیل و مجرمان برای فرار از دست قانون آنجا آفتابی نمیشوند و با فراموششدن موضوع،روز از نو و روزی از نو.برخی از این پاتوقها تا جایی معروف شدهاند که مالباخته میداند برای پیدا کردن جنس سرقتی باید کجا برود.
این هفته سراغ پاتوق مجرمان پایتخت رفتهایم؛ پاتوقهایی که تردد افراد در آنها باعث گلایه و شکایت اهالی شده و پلیس را مجبور به اجرای طرحهایی برای پاکسازی کرده است.
با ظهور گوشیهای هوشمند تلفن همراه، برخی سارقان و زورگیران به سمت سرقت آنها رفتند و واژه جدیدی را بهنام موبایل قاپی خلق کردند. این سارقان در روزهای نخست با سرعت به طعمه خود نزدیک و در یکچشم به هم زدن از غفلت مالباخته استفاده و گوشی را قاپیده و فرار میکردند.
اما در سالهای اما موبایل قاپ ها به سمت خشونت رفته و با سلاح سرد و گرم در صورت مقاومت طعمه با او درگیر میشوند. بر اساس آمار، هرساله تعداد زیادی از مردم هنگام زورگیری و موبایل قاپی با سلاح سرد و گرم مجروح و تعدادی هم جانشان را از دستدادهاند.
در کلانشهر تهران به علت تردد زیاد شهروندان در مناطق مرکزی و استفاده از تلفن همراه در کنار خیابان، این منطقه به بهشت سارقان و زورگیران موبایل تبدیلشدهاست و روزی نیست که چند شهروند برای شکایت از موبایل قاپان به کلانتریهای این نقطه از شهر نروند.
هر بار هم که پلیس طرح مهار یا دستگیری موبایل قاپها را به اجرا میگذارد چند روزی آمار سرقت در این مناطق کاهش پیدا میکند اما دوباره سروکله موبایل قاپها پیداشده و سرقتهایشان را شروع میکنند.
در همین حال یکی از مناطق مهم فروش گوشیهای سرقتی تا پنجسال قبل چهارراه مولوی بود.
سارقان گوشی های خود را برای فروش به چهارراه مولوی میبردند و مالخران هم گوشیها را با کمترین قیمت خریده و بعد به مشتریان خود بهعنوان گوشی بدون جعبه میفروختند.
امروز اما با هوشمند شدن گوشیها مالخران خود را به نزدیکی پاساژ علاءالدین رسانده و گوشیهای هوشمند گرانقیمت را از دزدان تازهکار میخرند اما با توجه به ردیابی گوشیها آنها را به اتباع کشورهای همسایه میفروشند و گوشی در کمتر از یک هفته از سرقت به خارج از مرزها منتقل و برای همیشه ناپدید میشود.
یکی از این مالخران که در طرح پلیس تهران دستگیر شده بود، میگوید: دزدان پاتوق مرا در اطراف علاءالدین میشناختند و فقط گوشی آیفون برایم میآوردند. هرگوشی را ۵۰۰هزار تومان میخریدم و یکمیلیون تا دو میلیون تومان به رابطان افغان میفروختم تا در افغانستان بفروشند. اینطوری خیالم راحت بود که ردیابی و دستگیر نمیشوم.
نام این پاتوق آنقدر معروف است که از قدیم و حتی در سخنرانیهای مرحوم آیتا... مجتهدتهرانی هم آمده بود که اگر کفشتان را دزدیدند به بازار سید اسماعیل بروید شاید آن را در بساطیها پیدا کردید. دزدان کفش کتانی و کفش اغلب معتادانی هستند که برای خرج روزانه مواد، کفش سرقت میکنند اما پشت این سرقتها افرادی هستند که اگر به انبار آنها راه پیدا کنی، میتوانی گونیگونی کفشهایی را ببینی که ارزشش صدها میلیون تومان است.
چندسالی بود که این جرم در حال فراموشی بود اما با گران شدن کفشهای کتانی و قیمت میلیونی آن باز هم کفشدزدها دست به کار شدند. پاتوق دپو و فروش کفشهای دزدی در برخی کوچه پسکوچههای بازار سیداسماعیل(سیداسمال) است.اگر بتوانی ردی از انبارهای کفشهای سرقتی بگیری به دریایی از کفش و کتانی میرسید. البته برخی معتادان هم هستند که برای مالخران کتانی کار نمیکنند و بعد از سرقت کفش، آن را به کنار بازار سیداسماعیل آورده و به بهای یک یا دو روز هزینه مواد مخدر میفروشند.
تا چند سال قبل قهوهخانهها محلی برای نوشیدن چای یا کشیدن قلیان برای مردانی بود که خسته از کار روزانه میخواستند ساعتی این خستگی را فراموش کنند یا با دوستان و افراد همسن خود گپی بزنند اما در سالهای اخیر تعدادی از قهوهخانهها کارکرد خود را از دست داده و به محلی برای تجمع جوانان و افراد کمسن و سال تبدیل شدهاست.
کمکم پای افراد خلافکار هم به این قهوهخانهها باز و این اماکن پاتوق آنها شد. با شروع مشکلات اقتصادی و گرانیها و حضور جوانان کمسن و سال بلندپرواز، مجرمان به فکر جذب آنها افتادند و تعدادی از قهوهخانهها به محلی برای قرار مجرمان سابقهدار تبدیل شد.
افراد سابقهدار در قهوهخانهها جمع میشوند و نقشه سرقتهایشان را در حال پک زدن به قلیان میکشند.
دزدانی که با وعده پول خوب، جوانان بیکار در این قهوهخانهها را جذب و به یک مجرم حرفهای تبدیل میکنند البته با شیوع کرونا در یکسال اخیر، این مجرمان خطرناک تنها به قهوهخانههای زیرزمینی میروند و با وعده درآمد بالا و کار بدون دردسر جوانان و نوجوانان بیکار را جذب باند خود میکنند.
در چند سال اخیر با کوچ معتادان به جنوب شهر از جمله محله هرندی، کلونی تجمع معتادان در این منطقه و محلههای اطراف شکل گرفت. این بهترین فرصت برای فروشندگان موادمخدر بود تا سلطه خود را روی این منطقه ثابت و آنجا را پاتوق خود کنند.
حجم مواد مصرفی از سوی این معتادان بهترین فرصت برای سودجویان بود و در این مناطق پاتوقهای خود را به شکل شیرهکش خانه، گذرهای فروش مواد درآورند.
کار بهجایی رسیده بود که اگر کسی ناخواسته وارد پاتوق و قلمرو این فروشندگان مواد میشد خیلی زود از طریق نوچهها شناسایی و ابتدا به او اخطار ترک محل داده سپس به درگیری و حتی قتل ختم میشد. خردهفروشان جزئی هم در پوشش وانت میوهفروش یا پرسه در پارکها محل را زیر نظر داشته و از پاتوق خود مراقبت میکنند.
یکی دیگر از پاتوقها که با طرحهای پلیس، حضور ساقیها در آن کمرنگ شده، دره فرحزاد است. قاچاقچیان این منطقه افرادی را اجیر کردهاند که به چوبدار معروف هستند.
این افراد در ورودی پاتوق مخفی میشوند و ترددها را زیرنظر دارند تا اگر پلیس سررسید همدستان خود را باخبر کنند.
با تغییر نوع مواد و شیوع مصرف گل، پاتوق خاص این مواد در غرب تهران شکل گرفت. چند سال قبل برخی ساقیهای گل در کنار اتوبان اشرفیاصفهانی و خیابانهای منتهی به آن پارک کرده و گل را توزیع میکردند البته با گسترش بیشتر این مواد، هر محله بر ای خود یک ساقی گل دارد و حتی کار به سفارش اینترنتی و تحویل در منزل هم رسیدهاست.
در حال حاضر ساقیها با راهاندازی صفحات اینستاگرامی و کانالهای تلگرامی تبلیغ مواد مخدر میکنند و با گرفتن پول، مواد را در خانه تحویل میدهند. به گفته رئیس پلیس فتا، فعالیت این قاچاقچیان تحت رصدهای پلیسی است و با بسیاری از آنها برخورد شدهاست.
به گفته سردار مجید، پلیس مواد مخدر و فتا در این حوزه همکاری نزدیکی برای برخورد با قاچاقیان فضای مجازی دارد.
زنان بیشترین قربانیان کیف قاپی هستند اما برای فردی که کیفش از سوی کیفقاپها و دزدان سرقت میشود گاهی مدارک داخل آن مهمتر از پول و گوشی و جواهرات سرقتی است و بسیاری از کیفقاپهای موتورسوار هم میدانند که گشتهای پلیس در سطح شهر اگر کیف زنانهای را همراه آنها ببینند سریع مشکوک و آنها را متوقف و در بازرسی راز سرقتهایشان لو میرود، برای همین خیلی زود در خلوتترین محل، محتویات باارزش داخل کیف را سرقت و اسناد و مدارک را درون سطل زباله میاندازند، چرا که حمل کیفها برای آنها مانند بمب ساعتی است و هرلحظه ریسک دستگیری را بالا میبرد.
یکی از بهترین راهکارها در کنار طرح شکایت در کلانتری برای رسیدن به اسناد هویتی، جستوجو در سطلهای زباله، جوی و اماکن پرت و خلوت نزدیک محل سرقت است. البته باید زود دست به کار شوید چرا که اولین ماشین حمل زباله میتواند کیف را به جایی ببرد که دستتان دیگر به مدارک نرسد.
تا همین پنج سال قبل، اگر یک روز خودروی شما را سرقت میکردند و پلیس در سه روز اول کشف نمیکرد، توصیه همه برای پیدا کردن آن، گشتن در برخی اوراقیهای شوش بود؛ جایی که خودروها پس از سرقت در چند روز اوراق و قطعاتش در همان گاراژها فروخته میشد.
با ورود پلیس به بازار اوراقچیهای شوش و حتی جابهجا کردن بخش عظیمی از گاراژها به جاده خاوران، مالخران خودروی سرقتی که در پوشش اوراقچی فعالیت میکردند، هوا را پس دیده و به فکر فرار از شوش و خاوران افتادند و به دنبال جای جدید بر ای خود بودند.
اقدامات پلیسی در کنار گلایه اهالی این محلهها از حضور خلافکاران در این مناطق و فعالیت در پوشش مغازهداران آنجا بود.مالخران این بار به سمت جنوبغرب تهران کوچ کردند. این افراد بعد از خرید خودروی سرقتی در یک چشم به هم زدن خودرو را لخت و بدنه خالی شده آنرا در بیابانهای اطراف شهر یا بین باغهای آنجا رها میکنند.
گروهی نیز خودروهایی مثل نیسان را به مرز افغانستان برده و تحویل مالخران افغان میدهند تا در حمل مواد از آن استفاده کنند. خودروهای وانت تندرو هم در اختیار قاچاقچیان کالا قرار میگیرد.
با اینکه اغلب دزدان خودرو و اوراقچیهای خلافکار به آن مناطق رفتهاند، اما هنوز دزدانی هستند که وفادار به شوش بوده و حاضر نیستند از این منطقه بروند.
این دزدان که به سارقان قطعات داخل خودرو معروف هستند، گاهی دست به سر قت باتری، کامپیوتر خودرو و قطعات داخل کاپوت میزنند و همچنان قطعات خرد و کوچک سرقتی را در اطراف میدان شوش میفروشند.
هنوز هم اگر کامپیوتر خودروی شما را سرقت کردند، برای خرید آن باید به گاراژهای اوراقی بروید و گاهی ممکن است کامپیوتر خودرویتان را بدون اینکه متوجه شوید، خریداری کنید و از خریدتان هم رضایت داشتهباشید.
شاید برای همه اتفاق نیفتد، اما برخی شهروندان پرندگان گرانقیمتی و حیوانات خانگی را نگهداری میکنند که دزدان را برای سرقت قلقلک میدهد.
این دزدان در گذشته پرندهها را به بازار مولوی میبردند و مالخران و برخی پرندهفروشها آن را میخریدند، اما با از رونق افتادن بازار مولوی، پرندهفروشان به حاشیه بزرگراه آزادگان رفته و و در میان پرندهفروشان رفته و مدعی میشوند پرورشدهنده حیوان هستند.
اطراف این بازار محلی برای دزدان پرنده و حیوانات خانگی است تا بتوانند این حیوانات را به قیمتی بالا بفروشند.
مجید غمخوار - تپش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی میرزابیگی، در گفت و گو با «روزنامه جامجم»:
«جامجم» روشهای مواجهه با کودکان در فضای مجازی و ضرورت سواد رسانهای بزرگترها را بررسی کرده است
درگفتوگو با دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور بررسی شد