وقتی حواس همه ما پرت سیاست و زندگی بود، در گوشه‌ای از شهر اتفاق دیگری درحال رخ دادن بود

ماجرای یک انتخاب خوب

گفت‌ و گو با دو نفر از اعضای خانواده‌های شهدای مدافع حرم که در جریان دیدار با رهبر انقلاب حضور داشته‌اند

روایت شاهدان عینی

در جریان مستند لشکر زینبی، خانواده شهدای مدافع حرم با رهبر معظم انقلاب دیدارهایی داشتند.
کد خبر: ۱۳۱۱۱۱۰
علاوه بر روایت جالب‌توجهی که در مستند دیدیم، روایت حاضران در جلسه نیز می‌تواند در نوع خود خواندنی و شنیدنی باشد. به همین مناسبت به‌سراغ دو نفر از این حاضران رفتیم. همسر شهید مهدی نوروزی معروف به شیر سامرا که پیشتر ایشان را با مستندات دیگر در حافظه داشتیم و همچنین مادر شهید شجاع که حرف‌هایی خواندنی برای گفتن به مخاطبان جام‌جم درباره دیدار با رهبری و مستند لشکر زینبی داشتند.

گفت‌وگو با همسر شهید نوروزی
خط دشمن را گم نکنیم
فضای دیدار را پیش از آن چطور تصور می‌کردید و بعد از آن چه ذهنیتی داشتید؟
قبل از ملاقات، به خاطر جایگاه، شأن و ابهت رهبری فکر می‌کردم این دیدار می‌تواند برایم خیلی سنگین باشد اما بعد از این که خدا عنایت کرد و توفیق زیارت ایشان را یافتم، ذهنیتم کاملا دگرگون شد. فضا بسیار صمیمی و راحت بود و با این که ما پیش از آن در دیدارهای مسؤولان کشوری و لشکری بسیاری شرکت کرده‌بودیم، در هیچ‌کدام‌شان تجربه‌ای در چنین جو راحت و صمیمی نداشتیم. این دیدار به‌گونه‌ای بود که گویی آدم دارد با پدربزرگ خودش صحبت می‌کند، به هرحال در آن زمان سن من خیلی کم و فرزندم محمدهادی هم خیلی کوچک بود و به همین دلایل از شهادت همسرم بسیار در رنج بودم. اما وقتی به این دیدار رفتم همه این دلتنگی‌ها فراموشم شد. انقدر نشاط و شادابی در فضای این دیدار جریان داشت که اولین چیزی که به حضرت آقا گفتم این بود که همه این دلتنگی‌هایی که در آن دوران داشتیم با این دیدار برطرف شد.

به نظرتان نمایش این دیدارها در مستند چه تاثیری می‌تواند بر آگاهی مردم نسبت به حرکت شهدای مدافع‌حرم داشته‌باشد؟
اولا که نفس این دیدارها برای خود خانواده‌ها بسیار تسکین‌بخش است و خطابه‌های حضرت‌آقا و رهنمودهای ایشان مسیر را برای ما هموار می‌کند. اما در مورد مستند باید بگویم بالاخره این کارها بعد از پنج شش‌سال دارد انجام می‌شود و شاید در آن زمان خود موضوع خیلی اطلاع‌رسانی نشده‌بود یا صحبت‌های حضرت آقا هم آن موقع چندان منتشر نمی‌شد و بنابراین عامه مردم چندان در جریان چند و چون ماجرا قرار نمی‌گرفتند.
با این حال همین صحبت‌ها ما را خیلی آرام می‌کرد و حتی در گفت‌وگوهای خودمان این موارد را به مردم منتقل می‌کردیم و همین جملات راه را برای ما روشن می‌کرد.

به نظر شما بهترین روش برای مطلع کردن مردم از جایگاه شهدای مدافع حرم در تامین ‌امنیت‌ کشور و ایثارگری‌های آنها و ارزش اقداماتی و حرکت ایشان در این راه چیست؟
من در بسیاری از مستندهایی که در آنها دعوت به صحبت شده‌ام این موضوع را گفته‌ام که در درجه اول خودمان باید دشمن‌شناس باشیم و ببینیم دشمن دارد از کجا خط می‌گیرد. برای خود من این تجربه بود که اوایل که شهید نوروزی به عراق رفته‌بودند، خیلی‌ها می‌گفتند که عراق هشت‌سال با ما جنگیده است و الان چرا ما باید برای امنیت آنها خون بدهیم. اما من می‌گفتم این کسانی که الان در عراق دارند فتنه به پا می‌کنند، همان صدامی‌ها هستند و ما در واقع داریم انتقام خون شهدای خودمان را می‌گیریم. برای این تشخیص باید سرچشمه‌ها را بشناسیم و هدف را درست شناسایی کنیم. به قول شهیدمطهری باید یزید زمانه خودمان را بشناسیم و ان‌شاا... بتوانیم با بصیرت و دشمن‌شناسی، مقدمه ظهور را مهیا کنیم.

گفت‌وگو با مادر شهید شجاع
خون از یاد نمی‌رود
پیش از دیدار با رهبری چه تصوری از فضای این ملاقات داشتید؟
اولین نکته این که من چون با حضرت آقا دیداری نداشتم، چنین اتفاقی برایم یک آرزو بود و خیلی دوست داشتم دیداری محضر ایشان داشته‌باشم. بالاخره این توفیق دست داد و این را از برکت وجود شهدا می‌دانم که توانستم برای اولین بار آقا را از نزدیک ملاقات کنم و این برایم مایه افتخار بسیار است که در کنار خانواده‌های شهدای دفاع‌مقدس و شهدای مدافع‌حرم در محضر ایشان حاضر شدم. اتفاقی که تاثیر ویژه‌ای در زندگی‌ام داشت و در آن لحظه حتی باورم نمی‌شد بتوانم در جایگاه و مقامی قرار بگیرم که به خدمت ایشان برسم.

شیوه سلوک رهبری با خانواده شهدا را چطور دیدید؟
فضای دیدار هم بسیار صمیمانه و محترمانه بود طوری که شاید مردم پیش از درک حضور مستقیم اصلا باورش نکنند. ذهنیت من در طول دیدار با ایشان مدام به این سمت می‌رفت که واقعا رهبری و ولایت‌فقیه برازنده و شایسته ایشان است.

 انتظار شما از رسانه‌ها برای اطلاع‌رسانی نسبت به جایگاه والای شهدای مدافع‌حرم چیست؟
تا زمانی که کسی شهید نداده و مقام شهید را نداند واقعا اطلاعی ندارد شهدا چه جایگاه والا و ارزشمندی دارند. ما که مورد عنایت و لطف خداوند قرار گرفتیم و بدون این که درخورش باشیم، در زمره خانواده‌های شهدا و مادران شهدا قرار داده شدیم و خداوند به لطف و کرم خودشان این سعادت را نصیب ما کرد. من واقعا انتظاری از کسی ندارم اما دوست دارم بگویم ۳۰سال از پایان دفاع مقدس می‌گذرد؛ همان جور که هنوز یادمان نرفته که شهدای هشت‌سال دفاع‌مقدس چه ایثاری کردند و چطور از جان خود و آسایش همسران و فرزندان‌شان گذشتند، خدا کند نسل‌های بعد از ما هم دنباله‌روی خون شهدا باشند چه شهدای دفاع‌مقدس، شهدای مرزبان، شهدای مدافع‌حرم و حتی شهدای آتش‌نشانی و شهیدانی که در جای جای کشور، جان خود را برای آرامش و امنیت کشور به هر نحو فدا می‌کنند.
 
منبع: محمدرضا پارسا / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها